سه هفتهای است که با مشکل بينايی و درد و تورم مویرگهای چشم مواجهام. چشم پزشک، علت را ناتوانی و عدم تحمل چشمها در مقابل بیخوابیهای مکرر و کار با کامپيوتر تشخيص داد و تا آزمايش بعدی، به مدت چهار هفته، از ديدن برنامههای تلويزيونی، کار با کامپيوتر و مطالعه و حتا رانندگی در شب، منع شده بودم.
توصيهی چشمپزشک، يعنی بستن وبلاگ. اگرچه چارهای جز تسليم وجود نداشت ولی، پذيرش چنين پيشنهادی واقعا دشوار بود. از طرف ديگر توصيهی دکتر مصادف شده بود با دو هفتهی پايانی کار خبرچين. يعنی شرايطی که از نظر اخلاقی نه میتوانستم دوستان و همکارانم را در آن واپسين لحظات حساس تنها بگذارم، و نه میخواستم از زير بار مسئوليت، شانه خالی کنم. يک راه عاقلانه و منطقی اين بود که با اتخاذ سياست کجدار و مريز، و فاصله انداختن ميان روزهايی که در خبرچين لينک میگذاشتم و همچنين فاصله انداختن ميان دو آبديت در وبلاگم؛ هم در خبرچين حضور داشته باشم و هم با خطر تعطيل شدن وبلاگ [حتا بطور موقت] مبارزه کنم.
ظاهرا کارها داشت مطابق برنامه ريزی پيش میرفت و من در انتظار فرارسيدن 12 سپتامبر و کنترل مجدد، روز شماری میکردم. اما صبح امروز [دوشنبه 5 سپتامبر] دوباره گرفتار درد و مشکل شدم. متأسفانه مسئله جدی است و با تهديد دکتر روبرو گشتم. الان هم با گرفتن يک تکّه مقوای کلفت به روی صفحه TFT لپتاپ، فقط میخواهم به اطلاع برسانم که حداقل تا چهار هفته ديگر، امکانی برای به روز کردن نيست. اميدوارم دوستان پيشاپيش پوزشهای مرا بخاطر عدم پاسخگويی به ايميلها و آفلاينها بپذيرند.
۱۵ نظر:
جناب درویش پور نازنین آسوده استراحت کن که ما مشغولیم. امیدوارم با استراحت کامل و مداوا سریع سلامتت راباز یابی تا آن زمان یک راه حل هم این است که کسی را استخدام کرده تا فرمایشات شما را تایپ کند و کامنتها را به عرضتان برساند!!!! از شوخی گذشته کاش یکی از ما نزدیک شما بود که همین کار را می کرد آنطوری امکان استراحت کامل شما بود. چون اینطوری که من می بینم مقوا به دست ادامه می دهی که خوب نیست.
ارادت و آرزومند سلامت برایتان عبدالقادر
حسن عزيز سخت ناراحت شدم،مي فهمم چه ميگوئي چون من نيز پارسال به همين درد گرفتار شدم که تا مدت چهار هفته هر مطلبي رابه سختي وباکمک ذره بين مي خواندم. حسن جان آرزوي سلامتي برايت دارم اميدوارم هرچه زوتر پس از سلامتي چشم مطالب آگاهي دهنده وارزنده ات را دوباره در وبلاگت بخوانيم از هامبورگ تا بوخوم، چه با ماشين چه با قطار راهي نيست اگر کمکي از دست من ساخته است سريع در کنارث ودر خدمت ات هستم اگر مايل باشي مي توانم شماره تلفن ام را از طريق ايميل برايت بفرستم
در آرزوي سلامتي ات حميد
حسن گرامی سلام.
به امید سلامتی خیلی زود برای شما.
شاد باشید و تندرست
پویا
من فکر ميکردم براي يک "کاربر" چيزي بدتر از کمر درد و پشت درد وجود ندارد که تاب نشستن را از آدم ميگيرد اما.....
خوب چه ميشود گفت جز آرزوي شفا، حالا چه عاجل چه چهار هفتهاي. تصور ميکنم بزودي براي اينترنت هم برچسبهاي مخصوص به بازار خواهد آمد. مثل سيگار و الکل که جماعت!با ميانه روي مصرف کنيد!
اميدوارم هرچه زودتر نوشتن را از سر بگيريد جناب درويشپور اما اين بار ميانهروي پيشه کنيد. يکساهت پشت دستگاه، نيم ساعت استراحت. بنده پشتِ پشت درد را اينطوري به خاک را رساندم ;-)
حسن جان من چيزی نمینویسم که مجبور نشوی بخوانی و چشمدرد بگيری؛ بهت زنگ میزنم و کامنتها را هم یکجا برايت میخوانم:)
سلام آقای درویشپور عزیز؛
امیدوارم هرچه زودتر این مشکل زودتر حل شود و شما همچنا در سلامتی بنویسید.
آقای درویش پور عزیز
امیدوارم هرچه زودتر سلامتی خود را باز یابید و نوشته های زیبای شما بر تارک وبلاگ بدرخشد .
درود بر شما
حسن جان بهت زنگ می زنم.
ما منتظریم! امیدوارم زودتر خوب بشوید:)
در ضمن نوشته حاشیه بسیار زیبا بود!
سلام
براي شما آرزوي سلامت دارم.
sسلام آقای درویش پور
متاسفم که شما هم به درد من دچار شده اید.
منهم مثل شما چشمهام بدجوری اذیت شده اند و ناچارم از کم خواندن.
براتون آروزی سلامتی دارم و امیدوارم هرچه زودتر چشمهاتون بهبود پیدا کنند.
ارادت و احترام نی لبک
اميدوارم زود بهبود پيدا كنيد
با درود و آرزوی تندرستی برای دوست توانای وبلاگ شهر،جناب درويش يور عزيز...
حسن عزيز
نميداني چه غمي بر دلم نشست وقتي ديدم تو نيز به بيماري من مبتلا شدهاي. نعمت ديدن آن هم براي كسي كه عاشق خواندن و نوشتن است نعمتيست همرديف نفس كشيدن و قلم و نگاه حكم اكسيژن را براي روح ناآرام و حقيقتجوي ما دارد.
در اين چند روز هر وقت درد چشمانم تشديد ميشد بياختيار نام شما و چهرهي وبلاگتان جلو چشمانم ظاهر ميشد.
وقتي ديدم بهروز شدهايد (اين اصطلاح هم جالب است! چون فرد و وبلاگ را يكي ميگيرد در واقع وبلاگ را نمود تمام همان فرد فرض ميكند) شتابان آمدم و خوشحال شدم كه دستكم به اندازهي نوشتن يك روزنوشت ميتوان همچنان در كنار شما بود و از شما شنيد و با شما سخن گفت.
بهبودي شما را از عمق جان آرزو ميكنم.
پايا و پويا و سلامت باشيد.
جناب درویش پور سلامتی کامل را برایتان ارزومندم
آشیل
ارسال یک نظر