شنبه، آذر ۲۰، ۱۳۹۵

يک روز استثنائی



يهوديان متعصب اورشليم ريختند بر سر عيسی مسيح که چرا سنت‌شکنی کرد و در روز شنبه، که روز «سبت» و يوم‌الله و روز نُدبه و دعاست و کارکردن ممنوع؛ معجزه کرد و مرد زمين‌گيری را که از دو پا فلج بود، شفا داد.

يهوديان به روز «شنبه» و بعضی از اعياد خود می‌گويند: «سبت». در روز «سبت» کارکردن به هر شکل و شيوه‌ای ممنوع بود و به‌همين دليل از عيسا می‌خواستند تا معجزه‌اش را پس بگيرد. عيسی برای آرام‌کردن يهوديان يک بعُدینگر و بشدّت سنت‌گرا و متعصب، شروع کرد به سخنرانی و در پاسخ به آن‌ها عبارت مشهوری دارد که هنوز هم مهم‌ترين چراغ راهنمای زندگی است: 
"روز شنبه برای انسان است، و نه انسان برای روز شنبه"

آن چراغ راهنما در ذهنيت مردم قرن بيستم که شاهد ظهور و سقوط انواع و اقسام نظام‌های سرکوبگر، سوپر ديکتاتور و تماميت‌خواه [رژيم‌های توتاليتر] بودند؛ به باوری انسانی_حقوق بشری فراباليد و شد عيار واقعی زندگی اجتماعی و سياسی عصر کنونی. اگر نگويم همه [که نبايد هم گفت]، دست‌کم قريب به اتفاق طبقه‌ی متوسط جامعه جهانی عصر ما بر اين عقيده هستند که نه تنها «روزها»، بل‌که همه‌ی نهادها و نظام‌های سياسی، دينی و سنتی، بدون چون و چرا، بايد در خدمت به انسان‌ها باشند. به زبانی ديگر، با چنين عياری، به آسانی می‌توانيم همه‌ی شخصيت‌ها و نظام‌ها و نهادهای موجود در جهان را برآورد کنيم و محک بزنيم که برخلاف ادعاها و شعارهای رنگينی که بعضی از رهبران سياسی جهان طرح می‌کردند و می‌کنند؛ آيا خودشان، نظام‌شان، برنامه و کارنامه‌شان به‌معنای واقعی در خدمت به انسان‌ها بودند يا نه؟  

اين همه نوشتم تا بگويم که امروز دهم دسامبر، هم «روز شنبه» است و هم «روز جهانی حقوق بشر». در واقع امروز، يک روز استثنايی‌ست! چنين انطباقی به لحاظ تاريخی می‌تواند به معنای يادآوری و هُشدار هم باشد! هشدار از اين بابت که به‌زعم دوستداران و مدافعان حقوق بشر اين اتفاق ارزشمند، اين سازواری و يکی‌شدن آن هم در زمانه‌ای که تمايل به واپس‌نگری، عوامگرايی و افراط‌گرايی در سياست شدّت و گسترش يافته است؛ بدين معناست که با تمام نيرو و توانمان بکوشيم آن چراغ راهنمای زندگی را، بيش از پيش شعله‌ورتر و پُر نورتر نگاه داريم.