يهوديان متعصب اورشليم ريختند بر سر عيسی مسيح که چرا سنتشکنی
کرد و در روز شنبه، که روز «سبت» و يومالله و روز نُدبه و دعاست و کارکردن ممنوع؛
معجزه کرد و مرد زمينگيری را که از دو پا فلج بود، شفا داد.
يهوديان به روز «شنبه» و بعضی از اعياد خود میگويند: «سبت». در روز
«سبت» کارکردن به هر شکل و شيوهای ممنوع بود و بههمين
دليل از عيسا میخواستند تا معجزهاش را پس بگيرد. عيسی برای آرامکردن يهوديان يک
بعُدینگر و بشدّت سنتگرا و متعصب، شروع کرد به
سخنرانی و در پاسخ به آنها عبارت مشهوری دارد که هنوز هم مهمترين چراغ راهنمای
زندگی است:
"روز
شنبه برای انسان است، و نه انسان برای روز شنبه"
آن
چراغ راهنما در ذهنيت مردم قرن بيستم که شاهد ظهور و سقوط انواع و اقسام نظامهای سرکوبگر،
سوپر ديکتاتور و تماميتخواه [رژيمهای توتاليتر] بودند؛ به باوری انسانی_حقوق
بشری فراباليد و شد عيار واقعی زندگی اجتماعی و سياسی عصر کنونی. اگر نگويم همه
[که نبايد هم گفت]، دستکم قريب به اتفاق طبقهی متوسط جامعه جهانی عصر ما بر
اين عقيده هستند که نه تنها «روزها»، بلکه همهی نهادها و نظامهای سياسی، دينی و
سنتی، بدون چون و چرا، بايد در خدمت به انسانها باشند. به زبانی ديگر، با چنين
عياری، به آسانی میتوانيم همهی شخصيتها و نظامها و نهادهای موجود در جهان را
برآورد کنيم و محک بزنيم که برخلاف ادعاها و شعارهای رنگينی که بعضی از رهبران
سياسی جهان طرح میکردند و میکنند؛ آيا
خودشان، نظامشان، برنامه و کارنامهشان بهمعنای واقعی در خدمت به انسانها بودند
يا نه؟
اين
همه نوشتم تا بگويم که امروز دهم دسامبر، هم «روز شنبه» است و هم «روز جهانی حقوق
بشر». در واقع امروز، يک روز استثنايیست! چنين انطباقی به لحاظ تاريخی میتواند
به معنای يادآوری و هُشدار هم باشد! هشدار از اين بابت که بهزعم دوستداران و
مدافعان حقوق بشر اين اتفاق ارزشمند، اين سازواری و يکیشدن آن هم در زمانهای که تمايل
به واپسنگری، عوامگرايی و افراطگرايی در
سياست شدّت و گسترش يافته است؛ بدين معناست که با تمام نيرو و توانمان بکوشيم آن
چراغ راهنمای زندگی را، بيش از پيش شعلهورتر و پُر نورتر نگاه داريم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر