جمعه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۷

دروازۀ اشک‌ها

يکی از آن «تنگههای بسياری» که حسن روحانی رئيس جمهور ايران وعدۀ بستن آنها را داده بود؛ فعلن برای عبور کشتیهای نفتکش کشور سعودی، نيمه بسته شد. 


🔸دولت ايران ممکن است فردا ادعا کند [که صد-در‌‌-صد هم میکند] در ماجرای تنگۀ بابالمندب کوچکترين نقش و دخالتی نداشته است اما مردم جهان و بهويژه گردانندگان نهادهای حقوقی_بينالمللی از جمله قضات دادگاه بينالمللی «لاهه»؛ هم سخن رئيس جمهور ايران را که گفته بود "تنگههای بسياری برای بستن وجود دارد"، با گوشهای خود شنيدهاند و هم، دو نفتکش آسيبديدهی عربستان سعودی را از طريق فيلمهای ماهوارهای ديدهاند و همين دو نمونه، بدين معناست که ديگر افکار عمومی جهان، سخنان رئيس جمهور را برنمیتابند. 

🔸 همهی ما میدانيم که دولتمردان ايرانی در چهل سال گذشته بدون استثناء، در برابر افکار عمومی جهان بیتفاوت بودهاند و بخاطر همين کمالتفاتی، زيانهای جبرانناپذيری را به ملت و به کشور تحميل کردهاند. با اين وجود، رفتار دولت روحانی در مقايسه با دولتهای پيشين، بهمراتب استثائیتر و خطرناکتر است. حسن روحانی که با چهره حقوقدان وارد کارزارهای انتخاباتی شده بود؛ دستکم انتظاری را در ميان رأیدهندگان بوجود آورد که يک شخصيت آشنا به مبانی حقوقی و مطلع از قانون و قاعده، هرگز تسليم سياستهای افراطگرانه و بنيادگرانه نخواهد شد! اما رفتارهای او نشان داد که نه تنها در درون نظام اسلامی، تفاوت ماهوی ميان حقوقدان و فيزيکدان و قرآنخوان وجود ندارد بلکه، بديلی را که در برابر «مثلت بیقاعده» آمريکا [لينک در نخستين کامنت زير] سازمان میدهد، دستِ همهی افراطيون را از پشت میبندد: مثلث امنيتی_نظامی روحانی/سليمانی/شريعتمداری؟!

🔸 اما آنچه را که اشارهوار در بالا گفته شد، دربرگيرنده تمام داستان نيست. برای فهم قضيهی چند مجهولی ماجرای شليک به نفتکشها، همه ما ناچاريم در نخستين واکنش، نگاه دقيق خود را متوجه «دوگانه»ی موجود کنيم: اين که کدام جريان يا نهادی عامل اين حرکت فتنهآميزی که چشمانداز مبهمی را وعده میدهد میباشد؛ يک بحث است و اين که آن تنگهی نيمه بسته شده به عمد يا به تصادف «بابالمندب» نام دارد، بحثی است ديگر. بابالمندب يعنی «دروازۀ اشکها»!؟ و حالا سئوال کليدی اين است که کداميک از ملتهای منطقه خليج فارس بايد برای چنين کار احمقانهای «اشکها» بريزند؟ 


ضميمه: مثلث بدون قاعده

جمعه، تیر ۲۹، ۱۳۹۷

پرسشی از رأی دهندگان


🔸 بجز ايران، در هر نقطه‌ای از جهان اگر روزنامه‌ای چنين تصوير و عنوانی [عکس زير] را تيتر می‌زد؛ نيمی از شهروندانش بعنوان اعتراض به دولت منتخب خود، به خيابان‌ها می‌آمدند و شعار می‌دادند:

تو برای فصل کردن آمدی

يا برای وصل کردن آمدی؟ 



🔸 رأیدهندگان نازنين ايرانی اگر بدون هرگونه پيش قضاوت و تعصبی پاسخهای دو سخنگوی دولت و وزارت امور خارجه را در بارۀ «۸ تماس بیپاسخ ترامپ برای گفتوگو با روحانی» دقيق دنبال و معنی کنند، به احتمال زياد، به اين نتيجه خواهند رسيد که رئيس جمهور ايران، نخستين و مهمترين مشوّق دونالد ترامپ برای خروج از «برجام» بود.

🔸 رأی دهندگان عزيز اگر فاصلهی ميان «دعوت به گفتوگوی» ترامپ را با تاريخ روزی که او از برجام خارج گرديد درست محاسبه کنند، میبينيد دولت منتخب شما چه فرصتهای طلايی را از دست داده است. آيا فرصتکُشی روحانی و قراردادن جامعه بر لبهی پرتگاهی سقوط و جنگ داخلی، بخشی از توافق دو جانبه ميان رأیدهندگان با دولت منتخب بود؟  

🔸 ايرانيان چه متهم به نداشتن حافظهی تاريخی باشند يا نباشند، پنج_شش سال زمان زيادی نيست برای ادعای فراموشی و خود را "به کوچه علی چپ زدن". به زبانی ديگر، قشر متوسط درون جامعه، هم دليل و علت شرکت خود در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۹۲ را دقيق به ياد دارد و هم، آن توافق و استدلال کليدی و همگانی را بخاطر میآورد که چگونه قرار بود حسن روحانی، رئيس جمهور هستهای باشد؛ همينطور قرار بود حافظ امنيت ملی و خنثی کننده خطرهای ناشی از تحريمی که مرزهای ايران را تهديد میکردند باشد؛ و مهمتر، قرار بود رئيس جمهور با اتکاء به آراء و پشتيبانی رأیدهندگان اختيار و قدرت تصميم‌گيری در جهت حلِ بحران هسته‌ای را داشته باشد. نماد اين توافق و قرارداد نانوشته نيز همان کليدی است که در بارۀ آن قصهها نوشتند و شعرها سُرودند. 

🔸 دولتی که امروز معلوم شد تمايلی به بازکردن گره بسته در روابط ديپلماتيک نشان نمیدهد؛ در روزهای پيش از انتخابات دولت يازدهم، بارها و آشکارا به همهی ايرانيان قول داده بود که با همان کليد نمادين، دربهای بسته ديپلماسی را يکی يکی به روی ايران باز خواهد کرد. آيا در اين شش سالی که او رئيس جمهور بود، اصلن قدمی در جهت تحقق آن وعدههای شيرين برداشت؟ آيا او توانست دری را بطور مشخص باز کند؟ روزنامه شرق ديروز (پنج شنبه ۲۸ تير۱۳۹۷) در پاسخ به اين پرسش کليدی نوشت: "حسن روحانی در نخستین تجربه حضورش در نیویورک در کسوت رئیس دولت یازدهم، یک تماس تلفنی ۱۵ دقیقه‌ای با باراک اوباما داشت که منجر به آغاز گفت‌وگوهای وزرای خارجه آمریکا و بعد از آن مذاکرات هسته‌ای در سطح وزرای خارجه ۱+ ۵ شد". به زبانی سادهتر يعنی، اين باراک اوباما بود که خواهان برداشتن بار سنگين تحريمها از شانهی مردم ايران بود نه حسن روحانی!