سه‌شنبه، دی ۲۹، ۱۳۹۴

۲۹ دی ماه



۲۹ دی ماه روزی است که هم‌زمان، هم تاريخ سياسی ايران و هم جهت زندگی سياسی من به گونه‌ای ديگر رقم خوردند. من اين روز تاريخی را به دو دليل هرگز فراموش نخواهم کرد حتا اگر گرفتار آلزايمر گردم:
 


نخست، ۲۹ دی ماه سال ۱۳۵۵ مصادف بود با نخستين روز آغاز به کار «جيمی کارتر» در کاخ سفيد. همه و به ويژه طبقه متوسط ايران انتظار داشتند که اين حضور مبارک در تغيير اتمسفر سياسی مؤثر خواهد بود. يکی‌ـ‌دو ماه قبل از پيروزی جيمی کارتر در انتخابات، يکی از پرسش‌های کليدی اين بود که تغيير فضای سياسی چه حوادثی را به‌دنبال خواهد داشت. آيا جامعه شهرنشين ايران آمادگی لازم را برای تغيير دارد يا مثل گذشته، غافل‌گير خواهد شد؟ زيرا که تاريخ گواهی می‌داد که شورش ۱۵ خرداد واقعن تحت تأثير اتمسفر سياسی نسبتن آزاد سال‌های ۱۳۳۹-۱۳۴۲رُخ داده بود. همه‌ی ما می‌دانيم که آن فضای سياسی بيش‌تر تحت تأثير عامل خارجی و روی کار آمدن رئيس جمهور آمريکا جان.اف.کندی بود تا برگرفته و متأثر از شرايط داخلی و خواست بنيانی شهروندان ايرانی. و همين‌طور ديديم که چگونه اين عامل خارجی همه را از جمله رهبران «جبهه ملی دوّم» را [که بيژن جزنی انواع مدال‌های «فاقد» را بر سينه‌های آنان آويخت: «فاقد آمادگی»، «فاقد تحليل از گذشته»، «فاقد شناخت»، «فاقد برنامه و خط مشی روشن» و ...] چنان غافل‌گير کرد که نمی‌توانستند کوچک‌ترين نقشی در تغيير توازن قوای درون جامعه داشته باشند. 

دوم، ۲۹ دی ماه سال ۱۳۵۵ مصادف بود با اعلام موجوديت گروه انتشاراتی «صدای خلق لاهيجان» که هم‌زمان دو وظيفه‌ی انتشار آثار نظری و سازماندهی غيرمستقيم نيروهای فعال شهری را تا مقطع انقلاب برعهده گرفته بود. من يکی از اعضای بنيانگذار و فعال آن گروه بودم و تمام اعلاميه‌ها و پيش‌گفتارهايی که در مخالفت با مبارزه مسلحانه توليد سر و صدا می‌کرد، از اين قلم بود. با اين وجود جالب اينجاست که اغلب هواداران فدائی در خطه‌ی شمال و در محور لاهيجان‌ـنوشهر، نخستين بار از طريق اين گروه انتشاراتی با آثار بيژن جزنی آشنا شدند. شايد در فرصتی ديگر در اين زمينه بنويسم اما بعنوان ختم کلام اين نکته را هم بگويم که اگر می‌بينيد نام و عنوان گروه کمی بی‌مُسَمّی و ناساز بود، دليل داشت. در واقع به‌نوعی فرستادن پيام غيرمستقيم به زنده ياد حسن فرجودی [از رهبران نسل سوم فدائی] بود؛ غافل از اين که سيزده روز قبل از اعلام موجوديت گروه، او دستگير و سپس در زير شکنجه کشته می‌شود.

یکشنبه، دی ۲۰، ۱۳۹۴

پيش‌بينی‌ها و هُشدارهای انتخاباتی



فهرستی از پيش‌بينی و هشدارهای دکتر محسن رنانی در بارۀ انتخابات مجلس دهم:



*ــ اگر انتخابات اسفند ۹۴ به يک فضای پرتنش و دو قطبی بيانجامد:
یکم/ اقتصاد ایران از رکود خارج نخواهد شد؛
دوّم / روحانی برای چهارسال دوم انتخاب نخواهد شد؛
سوم / سرنوشت جمهوری اسلامی از يک روند (نسبتاً) دموکراتيک به يک روند غيردموکراتيک خواهد رسيد.

*ــ دلیل اين پيش‌بينی ادامه رکود اقتصادی فعلی ناشی از ابهام در فضای سياسی است که منجر به ورشکستگی بنگاه‌های اقتصادی بسياری خواهد شد.

*ــ اگر انتخابات وارد فضای پُرتنش شود، دولت روحانی در سال آينده (۹۵) نمی‌تواند تغييری در فضای رکود ايجاد کند و تزريق پول به بازار هم اثری نخواهد داشت.

*ــ بعد از سال ۹۵ صاحبان صنايع منتظر نتيجه انتخابات [رياست جمهوری] خواهند ماند و دو سال برای اقتصاد از دست خواهد رفت. اين دو سال با ۲۰ سال پيش از اين برابری خواهد کرد. بدين معنا که تعداد بيکاران در اين دو سال به اندازه تعداد بيکاران در ۲۰ سال پيش از اين است.

*ــ امروز بين ۷ تا ۱۰ميليون بيکار وجود دارد. يازده(۱۱) ميليون حاشيه‌نشين وجود دارد. در دو سال آينده احتمالاً با شورش‌های اقتصادی مواجه خواهيم بود و شورش فقرا و حاشيه‌نشينان با شورش طبقه متوسط متفاوت است چرا که طبقه متوسط مديريت‌پذير و رهبری‌پذير است و حاشيه‌نشيان رهبری‌پذير و مديريت‌پذير نيستند. اين منجر به خشونت خواهد شد و شرايط برای ظهور نظاميان در قدرت سياسی مهيّا خواهد شد.

*ــ در نتيجه دست مخالفان دولت در تخريب دولت بازتر خواهد بود. دولت مجبور به گرفتن موضع دفاعی خواهد شد و در نهايت روحانی تصميم به عدم شرکت خواهد گرفت يا اگر در انتخابات هم مشارکت کند، شکست خواهد خورد.

*ــ در اين شرايط اقبال عمومی با سياستمداران پوپوليست يا نظاميان خواهد بود.

*ــ دکتر رنانی جمهوری اسلامی را به سه دوره تقسيم می‌کند:
يکم / بازی دموکراسی در ايران از سال ۶۰ تا ۶۷ يک بازی توافقی است؛
دوم / از ۶۸ تا ۸۲ بازی دموکراسی رقابتی شروع می‌شود؛
سوم / از ۸۲ تا ۸۸ بازی حذفی آغاز می‌شود و در نهايت جناحی که ابزار قدرت کمتری دارد حذف می‌شود.

*ــ تيمی که در سال ۸۸ از بازی حذف شد، در ورزشگاه باقی ماند و از ورزشگاه خارج نشد و امروز انتخابات اين اميد را به وجود آورد که کسانی که نظام سياسی تحمل حضور آنها را دارد به زمين بازی بازگردند اما اين بيم وجود دارد که افراطيون دو طرف دوباره بازی را وارد يک فضای حذفی بکنند.  

*ــ تفاوت بازی حذفی امروز با بازی حذفی در سال ۸۲ اين است که در آن سال ما با وفور منابع رو-به-رو بوديم؛ قيمت نفت مناسب، صندوق ذخيره ارزی پُر و پيمان، منابع آبی، سرمايه اجتماعی، اميد به زندگی، رکود، تورم و نرخ بيکاری پايين و ... امروز ديگر وجود ندارد. بازی حذفی در شرايط فقدان منابع لاجرم خشن خواهد بود.

*ــ اگر کشور دوباره وارد فضای بازی حذفی شود تا پنجاه (۵۰) سال آينده امکان توسعه را از دست خواهد داد.

*ــ برای جلوگيری از اين اتفاق، عدم ورود به تنش سياسی و دو قطبی شدن فضا، تشکيل مجلس متکثر از معتدلين همه جناح‌ها و جلوگيری از تشکيل مجلسی يک دست و مذاکره برای دست‌يافتن به اصول مشترک و حذف نيروهای افراطی دو طرف توسط بزرگان و عقلای دو جناح است.