چهارشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۹۸

تغییر نگاه و جهت آن


🔸 تحلیل دقیق، همه‌جانبه و تأثیرگذار خیزش آبان ماه سال ۱۳۹۸ بر افکار عمومی، اگرچه وابسته است به گذشت زمان و گردآوری داده‌های بيش‌تر و مستندتر؛ با علم بر این موضوع ولی، یک نکته‌ی بسیار مهم و ملموسی را نمی‌شود در لحظه‌ی کنونی انکار کرد که تأثير شگفت‌آور خیزش ۹۸ از منظر راهبُردی، چگونه افکار عمومی را دگرگونه کرد، و مضمون و جهت نگاه امنيتی بسیاری از مردم را تغيير داد که در مقایسه با افکار عمومی در آبان ماه سال ۱۳۵۷؛ يک‌صدوهشتاد (۱۸۰) درجه متفاوت است. 




🔸 همه‌ی کسانی که حضوری فعّال و مردمی در اعتراض‌های عمومی و سراسری سال ۵۷ داشتند، به احتمال زیاد، خوب هم بخاطر دارند وقتی که شاه، دولت، ارتش و مجلس در آبان ماه سال ۵۷ زير فشار پی‌-‌در‌-‌پی معترضان پا پس کشیده بودند؛ بسیاری از مردم با نگاهی مبهم، مردّد و پرسش برانگیزی به فعالان می‌نگریستند. معنای واقعی آن نگاه که بعضی‌ها حتا آشکارا حرف دل‌شان را طرح می‌کردند، چنین بود: مگر بدون دولت و ارتش و پلیس می‌توان «امنیت» عمومی را تأمین و تضمین کرد؟ مگر بدون نمایندگان و مجلس شورای ملی و قانون، می‌توان خشتی بر خشتی دیگر نهاد و جامعه را ساخت و آباد کرد و ... غیره؟  

🔸 نگاه، برداشت و تجربه‌ی عمومی از مقولۀ «امنيت» در آن روزها، بيش‌تر توصيف وضعيت زندگی عمومی بعد از «انقلاب مشروطه» بود و اغلب ترس داشتند که فضای هرج‌ومرج‌طلبانه، چپاول و غارت دوباره بر کشور حاکم گردند. با وجودی‌که مردم ایران چهار ماه تمام [از اوّل آذر تا پایان اسفند ماه ۵۷] به معنای واقعی، گذر زندگی بدون حکومت قَدَر، بدون دولت و مجلس و ارتش و پلیس را لمس و تجربه کرده بودند که چگونه یک نظم نامرئی ناشی از مسئوليت‌پذیری عمومی، چرخه امور را با دقتی بی‌نظير می‌چرخانيدند؛ مثلن، اگر ترافيکی شکل می‌گرفت، چند تايی بسرعت نقش پلیس راهنمایی را بازی می‌کردند و کل رانندگان حاضر در ترافيک، بجای بوق‌زدن، عربده‌کشیدن و فحاشی‌کردن، شبیه‌ی بسیاری از شهروندان نظم‌پذیر جهان، گوش به فرمان‌های دوستانه پلیس مردمی می‌سپردند؛ اگر برفی می‌بارید [که بسیار بارید]، همه‌ی دکان‌داران و خانه‌داران چنان با شوق و ذوقی وصف‌ناپذیری پياده‌روها و خیابان‌های جلوی خانه و دکان‌شان را تمیز می‌کردند تا راه‌بندانی ایجاد نگردد؛ اگر دختر بچه‌ای گم می‌شد، هيچ مادری نگران دزدیدنش و بیرون‌کشیدن کلیه‌اش نبود و نیک می‌دانست که دستان و قلب‌های مهربان بی‌شماری وجود دارد تا دست بچه‌اش را بگیرد و به خانه‌اش یا به کلانتری ببرد. به زبانی دیگر، می‌توانستند چند ماهی را دندان به جگر بگذارند تا یک نظام سیاسی مناسب و منطبق بر زمانه را انتخاب کنند. 

🔸 همین‌جا توی پرانتز اضافه کنم که بیان چنین مسائلی بدین معنا نیست که مردم ما یک‌شبه تن به غسل تعمید انقلابی دادند و همه، بدون استثناء پاک و مطهر شده بودند. عناصر شرور و دزد و چپاول‌گر در آن روزها کم نبودند! اما آنچه که در دورۀ اعتلای انقلابی مانع دزدی گسترده و هرج‌و‌مرج می‌شدند، وجود ارزشمند و مسئولیت‌پذیری طیف پائین طبقه‌ی متوسط شهری بود که چهار چشمی همه چیز را می‌پائید تا لکوموتیو انقلاب از ریل عادی زندگی خارج نگردد. اما متأسفانه، انگاری که مردم به چشم‌های خود اعتماد و اطمینانی نداشته‌ باشند و آنچه را که در دورۀ گذار می‌دیدند، برنتابیدند و متناسب با باور و برداشتی که داشتند، عجولانه به سوی رفراندوم شتابیدند و رأی به نظام چپاول‌گری دادند تا هرچه سريع‌تر نظام قَدَر قدرتی برای برقراری و تأمین امنیت سراسری شکل بگیرد. 

🔸 حالا خیزش آبان ماه ۹۸، دست‌کم آن باور کهنه و سنتی و عامیانه‌ی مردم را به چالش کشید و بسیاری با چشم‌های متعجب خود دیدند حکومت یا دولتی که باید تأمین و تضمین‌کننده «امنیت» عمومی باشند؛ آشکارا اموال عمومی را به آتش کشیدند، مثل گاوچرانان ششلول‌بند فیلم‌های وسترن، در تقابل با جوانان [اين سرمایه‌های ملی و ارزشمند کشور] روزِ روشن هفت‌تیر کشیدند و هرج‌ومرج راه انداختند.
 


یکشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۸

با یک اشاره، باده هوا شد

🔸 دولتی می‌تواند مدعی پرچم‌داری مبارزه با فساد گردد که حساب و کتابی روشن، و کارنامه‌ی نسبتاً شفافی داشته باشد. از اين منظر سخنرانی سیاسی و منظوردار حسن روحانی را در شهر یزد، کسی جدی نخواهد گرفت! اگر دولت نگران تلف‌شدن سرمايه‌های ملی است، چرا بعد از گذشت چهار سال از اجرائی شدن برجام، هنوز گزارش رسمی و شفافی در بارۀ کل مبلغ بلوکه شده‌ای که توسط آمریکا آزاد گرديد، به ملت ارائه نداده است؟ دو دولت «اوباما» و «ترامپ» تأیید کرده‌اند که کل مبلغ بلوکه شده ایران، ۱۵۰ میلیارد دلار بوده است. اگر دولت قصد عوام‌فريبی ندارد، چرا رک و راست به مردم نمی‌گويد آن پول‌های را کجاها هزينه کرده است؟  



🔸 پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ «شورای امنیت» در سال ۱۳۸۹، همه‌ی موجودی‌های نقدی ایران حاصل از فروش نفت، در بانک‌های جهان بلوکه شدند. اما سه سال بعد، حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲ کلیدی را به مردم نشان داد که توسط آن می‌تواند همه‌ی قفل‌های هسته‌ای و تحریم را باز، پول‌های بلوکه شده را آزاد کند و شرايط را تغيير دهد.  

🔸 وقتی در آذرماه ۹۲ بخش نخست توافق میان ایران و کشورهای ۱+ ۵ صورت گرفت؛ کلان رانت‌خواران ايران و به‌ويژه افراد منتسب و وابسته به اصول‌گرايان نخستین گروهی بودند که مهم‌ترين پرسش کليدی را طرح کردند: جمع کل طلب ايران چند ميليارد دلار است؟ ظاهرن ترس اصول‌گرایان این بود که مبادا گروه‌های وابسته به دولت، بخشی از پول‌های آزاد شده را به حساب‌های شخصی‌شان واريز کنند. گويا نقل‌ و‌ انتقال دادن دارایی‌های ملی به حساب شخصی يک سنت نیکوی حاکميت اسلامی است که همه جناح‌ها از آن مطلع هستند. نمونه‌اش لاريجانی رئيس اسبق قوه قضاييه که دو/سوم دریافتی‌های نقدی قوه قضاییه به ۶۰ حساب شخصی یا دقيق‌تر، ۶۰ حساب شخصی‌_‌ولايی او واريز می‌گردید. حساب‌هايی که توان در گردش انداختن سرمايه به نفع بازوهای ولایت را داشته باشد.  

🔸 آن روزها گمانه‌زنی چنین بود که قشر بوروکرات دولتی برای خنثی کردن فشار جبهه مقابل يا جبهه نامرئی، تصميم گرفت جامعه را حساس کند. از این منظر نخستین بار حسین هاشمی استان‌دار تهران بود که از گروهی احتکارکنندگان و واردکنندگان اجناس گله کرد و گفت پیش از این که پول‌های بلوکه شده آزادگردند، آن‌ها قیمت‌ها را بالا بُردند. او در ادامه‌ی سخن خود گفت مبلغ پول‌های بلوکه شده ایران ۱۸۰ میلیارد دلارست و دولت می‌خواهد به کمک آن مشکلات اقتصادی مردم نیازمند را حل کند.  

🔸 دومين فرد اکبر کیمیجانی معاون بانک مرکزی بود که در تیر ماه سال ۱۳۹۴ در مصاحبه با «وال استریت ژورنال» گفت: میزان دارايی‌های بلوکه شده ایران مبلغ ۱۵۰میلیارد دلار است. در واقع در مبادلات ارزی، معاون بانک مرکزی نخستين و معتبرترین فردی است که هم از کل دارايی ايران در خارج از کشور و هم، از کل مبلغ آزاد شده [هر چند به‌صورتی قسطی پرداخت می‌شدند] می‌تواند اطلاع دقيقی داشته باشد.  

🔸 پس از اجرای برجام در اواخر دی ۱۳۹۴ نیز دولتی‌ها همچنان همین خط را دنبال کردند و ادامه دادند. اما برای نخستين بار در تاريخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت روحانی در گفتگو با شبکه العالم، با ناز و کرشمه‌‌ای حساب شده، ۵۰ میلیارد دلار را ناگهان فاکتور گرفت و مدعی شد ۱۰۰ میلیارد دلار پول‌های بلوکه‌شده ایران آزاد شده است. با اين وجود، روزنامه دولتی ايران کمی آبروداری کرد و در تیتر یک صفحه خود نوشت: سخنگوی دولت دارایی‌های آزاد شده ایران را افزون بر ۱۰۰ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت که این دارایی‌ها به طور کلی آزاد شده است و ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم. 

🔸 تقريبن یک ماه بعد در ۷ اسفند ۱۳۹۵، علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز در گفت‌وگو با ایسنا در پاسخ به این پرسش که بالاخره پول‌های بلوکه شده ایران به خاطر تحریم‌های سال‌های اخیر چقدر بود؟ یک زمان «جان کری» می‌گفت حدود ۳۰ میلیارد دلار و حالا ترامپ می‌گوید ۱۵۰ میلیارد دلار؟ گامی فراتر از سخنگوی دولت برداشت و گفت: چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار پول جمهوری اسلامی ایران آزاد شده است و می‌توانیم از آن استفاده کنیم؛ اما این پول‌ها متعلق به همه نهادهای ذی‌ربط در جمهوری اسلامی است نه صرفاً دولت یا بانک مرکزی.  

🔸 بعد از این همه تناقض‌گويی‌ها، رهبر معظم انقلاب طلب‌کارانه وارد میدان شد و آب پاکی را روی دست مردم ریخت و اصل دریافتی را انکار کرد. او در دیدار با مسئولان نظام، از اطلاعات نادرستی که درباره ورود ۱۰۰ میلیارد دلار پول به کشور با اجرای برجام مطرح شد، انتقاد کردند و گفت: ما در مواجههٔ با این قضیّه، قضایا را واقع‌بینانه بسنجیم؛ دل خودمان را خوش نکنیم به احتمالات و چیزهایی که گفته می‌شود، ذکر می‌شود و معلوم نیست که واقعیّتی پشت سرش باشد یا اطمینانی به آنها نیست؛ واقع‌بینانه بسنجیم، واقع‌بینانه هم به مردم منتقل کنیم. اینکه ما در قضایای اوّلِ مذاکرات در ذهنمان بود و خودمان تصوّر کردیم و به دیگران هم گفتیم که «بله، اگر ما مذاکره کنیم، صد میلیارد دلار پول وارد کشور می‌شود»، خب این یک معنایی دارد؛ برای کشور ما صد میلیارد مبلغ معتنابه‌ای است، مبلغ مهمّی است، اصلاً بکلّی می‌تواند خیلی از مشکلات کشور را برطرف کند؛ این واقعیّت نداشت. حالا رئیس‌جمهور وقیح آمریکا هنوز می‌گوید که ما ۱۰۰ میلیارد، گاهی می‌گوید ۱۵۰ میلیارد به ایران دادیم؛ شما غلط کردید دادید! شما کِی به ایران [پول دادید]؟ یک دلار هم شماها ندادید به ایران. خود ما هم در واقع به یک نحوی باور کردیم این ۱۰۰ میلیارد را؛ خب این گمان [بود]، تصوّر بود، توهّم بود، واقعیّت نداشت. بایستی مراقب باشیم آنچه را برای آیندهٔ خودمان و منافع خودمان و عوض هزینه‌هایی که می‌پردازیم مشخّص می‌کنیم، واقعیّت داشته باشد و همان واقعیّت را بفهمیم و همان واقعیّت را هم صریح با مردم در میان بگذاریم.  

🔸 و ما هم باور می‌کنیم آنچه را که رهبر به رئیس جمهور گفت: در درون نظام اسلامی، کاروان شترها با بار گم می‌شوند؛ حالا شما به فکر زنده‌کردن ۲میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار هستید؟