پنجشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۶

رأی من فروشی نيست!



مرداد ماه آينده که از راه برسد، ۱۱۱ سال از عمر نخستين مجلس مؤسسان و نخستين قانون اساسی کشور می‌گذرد. همين‌طور مهر ماه آينده که از راه برسد، ۱۱۱ سال است که در ايران مجلس شورای ملی داريم؛ ۱۱۱ سال است که دست‌کم هر دو سال يکبار به پای صندوق‌های رأی می‌رويم؛ و مهم‌تر، همه هم می‌دانيم ۱۱۱ سال است که در هنگام انتخابات، شعار کليدی و هميشگی جوانان پاک‌دل در ميان مردم، همين شعاری‌ست که امروزه گروهی از جوانان در جهت تحقق آن کمپين مستقلی تشکيل داده‌اند: #رأی_من_فروشی_نيست!  

وقتی ۱۱ نسل در طول ۱۱۱ سال شعار و خواست واحدی را دنبال می‌کنند؛ وقتی می‌بينی بعد از گذشت ۱۱۱ سال از انقلاب مشروطه، بجای پيشرفت شاهد پس‌رفت‌هايی هستيم که يک نمونه‌ی ساده‌اش اطلاعيه‌ای است که بخش اطلاعاتی_امنيتی سپاه پاسداران استان گيلان دو روز پيش صادر و تهديد می‌کند که ۴۰۰۰ مأمور را مسئول کشف و کنترل خريد و فروش آراء در استان گيلان قرار داده‌ايم [که فکر می‌کنم در جهان کنونی بی‌نظير و بی‌همتاست]؛ وقتی شما نمی‌توانيد به‌هيچ‌طريقی ميان مضمون «خواست»های انسانی جوانان پاک دل با تمايل عمومی يا تمايل غالب، تناسب منطقی‌ای در درون جامعه برقرار کنيد و آن دو را بر هم انطباق دهيد؛ يا وقتی می‌بينيم به‌هيچ‌طريقی نمی‌شود در ارتباط با مسائل مختلف ملی دست‌کم يک مخرج مشترک حداقلی و تقريبن همگانی‌پسند در ميان نسل‌های مختلف درون جامعه ايجاد کرد؛ ساده‌ترين برداشت اين است که سرعت تحولات درون جامعه در طول ۱۱۱ سال گذشته بسيار کُند و لاک‌پشتی بود و به‌همين دليل نيز به‌سهم خود زمينه ساز و علتِ بسياری از گسست‌ها، گسل‌ها و ناسازگاری‌های ميان نسلی گرديد.  

به زبانی ديگر، علت واقعی افزايش و گسترش «فروش رأی» در زمانه ما پيش از اين که ناشی از فقر اقتصادی باشد، بيش‌تر متأثر از فقر فرهنگی و شکاف فرهنگی است. اين شکاف فرهنگی در چهل سال گذشته بنا به دلايل مختلف و بی‌شماری که طرح آنان در حوصله اين يادداشت نيست؛ بی‌نهايت تشديد گرديد. در واقع غرض از اين اشاره گذرا طرح کردن يک پرسش کليدی از جوانانی‌ست که کمپين #رأی_من_فروشی_نيست! را راه انداخته‌اند:

وقتی شما با چشم‌های‌تان می‌بينيد در درون جامعه‌ی بغايت نامتوازنی که بخش بزرگی از مردم آگاهانه و به انحای مختلفی فرآيندهای تحول از جمله انتخابات را آشکارا قربانی منافع ناچيز و حقيرشان می‌کنند؛ يا وقتی می‌بينيد بخش بزرگی از مردم جامعه‌ای که به لحاظ فرهنگی ۱۸۰ درجه دگرگون گرديد و بسياری رأی‌فروشی، رشوه‌خواری، اختلاس و کلاه‌برداری را نوعی هنر، خوش فکری و زرنگی‌های فردی معنی می‌کنند؛ کمپين #رأی_من_فروشی_نيست! شما تا چه اندازه و سطحی می‌تواند بر روحيه‌ی آدم‌های بی‌شرم، سِترگ، غيرشهروند و مسئوليت‌ناپذير تأثيرگذار باشد؟ خودتان هم می‌دانيد که نتيجه بدون رودربايستی، نااميدکننده است! و افزايش نا اميدی هم به‌هيچ‌وجهی به نفع جامعه نيست. افزايش نا اميدی شکاف‌های اجتماعی_فرهنگی را بيش‌تر عريض‌تر و عميق‌تر و غيرقابل ترميم می‌سازند. و با توجه به چنين واقعيتی، بايد سعی کنيم دنبال سازوکارهايی برويم که در فردای انتخابات هم به کارمان آيد و نه تنها خريداران و فروشندگان آراء، بل‌که اختلاس‌کنندگان، کلاه‌برداران، رشوه‌گيرندگان و رشوه‌دهندگان و غيره را در درون جامعه شرمنده و منزوی و ايزوله کنند.  
#انتخابات_ ۹۶ #رئیسی #روحانی #تکلیف #توجیه #رانت #رأی_فروشی


هیچ نظری موجود نیست: