سه‌شنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۹۶

استاد شيطان



ديروز صبح رفته بودم رأی بدهم. البته روز اصلی شرکت مردم در انتخابات سراسری پارلمان آلمان يا «بوندستاگ»، روز ۲۴ سپتامبر است. اما از آنجايی‌که درجه اعتماد عمومی به افرادی که بايد امانتدار آرای مردم تا روز انتخابات باشند، بسيار بالاست؛ از يک ماه مانده به روز انتخابات، حوزه ويژهای در شهرداری مرکزی هر شهر برای افرادی که مايل هستند آرایشان را پيشاپيش در صندوقها بريزند، داير میگردد.
   
وقتی پاکت در بستهی رأی را در صندوق آراء انداختم، بی اختيار به ياد علیرضا رجايی و انتخابات مجلس ششم افتادم؛ به ياد ناظران بی وجدان و غيرامين و رأیخوار شورای نگهبان افتادم؛ فقهای متقلبی که روز روشن در جلوی چشم ميليونها انسان ايرانی، آرای فردی را بهنفع فرد ديگری بالاکشيدند. 

در هنگام بازگشت در داخل اتوبوس، متناسب با اطلاعات محدودم مروری داشتم به چگونگی برگزاری انتخابات در دو کشور. در آلمان کسی نگران جا-به-جايی آراء نيست، هيچ رأيی از گردونه شمارش خارج و باطل نمی‌گردد، و يا در صد سال گذشته، کسی بخاطر ندارد که صندوق رأيی پيش از شمارش، باطل گشته باشد. اگر شما به يک آلمانی بگوئيد که در انتخابات مجلس ششم بخاطر گل روی «پدر عروس» تنها در شهر تهران ۵۰۰ صندوق رأی را پيش از بازشماری باطل کردهاند؛ با نگاه پرسشگرانه‌ی خود غيرمستقيم به تو میفهماند که قانون جنگل، هزار بار عادلانهتر از قانونی‌ست که در شهر تهران حاکم است.  

وقتی هم به خانه برگشتم، مستقيم رفتم سراغ آرشيو انتخابات. کمی که خيره شدم به آمار تصوير بالا و شاهکار شورای نگهبان، ياد آن اصطلاح معروف و رايج در ميان مردم افتادم که میگويند: "آخوندها به شيطان هم درس میدهند!"  

در آن سال [زمستان ۷۸] شورای نگهبان مدعی بود وقتی نتايج شمارش آرای تهران را در دور نخست اعلام کردند، نام عليرضا رجايی [با ۸۷۳۳۲ رأی] در رديف ۲۸ و نام‌های رسول منتجبنيا [با ۹۵۲۱۵رأی] در رديف ۲۹ و حداد عادل [ظاهرن با ۹۷۸۲۸ رأی] در رديف ۳۳ قرار داشت. اين ادعای غيرواقعی و احمقانه، علت و بهانهای شد برای بازشماری و ابطال ۵۰۰ صندوقی که رجايی بيشترين آراء  را در آن صندوقها داشت. نتيجه انتخابات نيز همانی شد که در تصوير میبينيد: غلامعلی حدادعادل را بالاکشيدند و در رديف ۲۹مين منتخب تهران قرار دادند و علیرضا رجايی را پرتاب کردند به خارج از ليست، در رديف سیوسوم. علت و دليل اين کار خداپسندانهی شورای نگهبان هم در آن روزها دو پاسخ متفاوت داشت:  
در فضای اندرونی و در ميان جمع خودی، استدلال فقها مستدلل و روشن بود: يک موی حدادعادل، میارزد به صد تا امثال رجايیها؟! اما در مجامع عمومی و در نماز جمعه، جنتی با ظاهری دلسوزانه اعلام کرد: درست است که رجايی در رديف سیوسوم قرار داشت اما به نظر من، به او ظلم شد! البته نمیگويم تعمدی در کار بود اما، ۸۷۱۴ رأی او را در شمارش نخست نخواندند و وزارت کشور، رأی ۹۶هزاری او را ۸۷هزار رأی اعلام کرد.
حالا خودمانيم آيا مردم حق ندارند وقتی که میگويند: آخوندها در حيلهگری استاد شيطان هستند؟ 

پانوشت:
نرخ مشارکت و استقبال مردم تهران از نامزدهای مجلس ششم واقعن بیسابقه. و آرای تعدادی از نمايندگان بالاتر از یک میلیون رأی بود. بعنوان مثال، جمع آرای ۳۰نفر اوّل تهران:
در مجلس ششم ۳۱۷۰۹۴۳۱ رأی بود؛
در مجلس پنجـم ۱۵۰۵۷۷۸۹ رأی بود؛
تفاوت آراء در دو مجلس ۱۶۶۵۱۶۴۲ رأی بود.

در واقع متوسط آرای هر نماینده یا منتخب تهران:
در مجلس ششم ۱۰۵۶۹۸۱ رأی
و در مجلس پنجم ۵۰۱۹۲۶ رأی.

اما وقتی شورای نگهبان ۵۰۰ صندوق رأی را [که معمولن بين ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ رأی دارند] باطل میکند، يعنی دستکم ۷۵۰۰۰۰  رأی از مجموعه آراء کم میگردد و دیگر کسی نمیتواند بالای یک میلیون رأی داشته باشد. بد نیست یک نکته مهم را به لحاظ فنی توضیح دهم: تفاوت رأیدهندگان مجلس ششم با رأیدهندگان مجلس پنجم این است که مردم در برگ تعرفه، بطور متوسط نامهای بین ۱۸ تا ۲۲ نفر از نامزدها را نوشتند. در حالی‌که در مجلس پنجم، متوسط نامهای نوشته شده در تعرفه بین ۱۲ تا ۱۶ نفر بود. وقتی میگوئيم ۷۵۰۰۰۰ رأی بادِ هوا گردید، يعنی حداقل از هر یک از ۳۰ نفر نماینده اوّل تهران، چیزی حدود ۶۰۰هزار رأی کم گردید. البته آمار ایرنا نشان میدهد رقم اصلی، خیلی بالاتر از این حرفها بود.
اينها را نوشتم تا بگويم آرايی که در تصوير می‌بينيد، آرای دست‌کاری شده است. در شمارش نخست وزارت کشور، هاشمی رفسنجانی در ردیف سیويکم قرار داشت و انتخاب نشد اما در ليست بالا، در ردیف ۲۶ قرار گرفت. البته بعد از انتشار لیست ایرنا، اکبر هاشمی عاقبتانديشی کرد و استعفاء داد.

هیچ نظری موجود نیست: