آيا اين احتمال وجود دارد که محکوميت يک مددکار اجتماعی مدافع حقوق کودکان کارتُنخواب و يکی از فعالان جنبش زنان ـدلارام علیـ مستقيما ارتباطی با خطر تحقق جنگ و تمايلاتی که در بالا، بيشتر حول محور جنگ میچرخد داشته باشد؟ در ظاهر و پيش از اين محکوميت، مسئولان اطلاعاتیـامنيتی و قضايی توضيح میدادند که محکوميت و زندان، مختص دلهای ناآرام است. حال مگر چه اتفاق شگرفی رُخ داد و يا چه حوادثی در حال رقم خوردن هستند که مسئولان امنيتی و قضايی با محکوميت و به بند کشيدن دلآرام، خانم جوانی که همهی اجزای کارنامه زندگیاش شفاف و قانونمندست؛ آن يکذره توجيه آبکی را هم ناديده گرفتند و زيرپا نهادند؟
زنان عليه تمايلات «حق مسلم»
زن ميانسالی در حالی که گاهبهگاه تلخخندههايی را هم چاشنی عصبانيت میکرد، در سالن غذاخوری کارخانهای و در واکنش غيرارادی به سخنرانیای که از راديو در حال پخش بود؛ فرياد کشيد: "قباله «حق مسلم» را، مدتهاست که گاو خورد!". نمونههای زيادی را میتوان در گوشه و کنار کشور، در کارگاهها، در مزرعهها و باغها، در صفهای خريد و حتا در اتوبوسها مثال آورد که خيل بیشمار زنان عادی، مخالف سرسخت چنين شعاری هستند و تحميل آنرا ناسازگار با موقعيت و منافع خود میبيند. دليل اين همه حساسيت و نگرانی چيست؟
در ظاهر مبتکر و پرچمدار شعار «حق مسلم» احمدینژادی است. همهی مشخصات، برنامه و تمايل اصلی دولت کنونی را، میتوان زير شعار استراتژيکی «حق مسلم» طرح و تعريف کرد. اما برخلاف باورها و برداشتهايی که آن شعار را تاکتيکی ارزيابی میکردند و يا میکنند، شعار «حق مسلم»، بنيان نظری و اعتقادی گروهیست که خود را صالحترين و محقترين وارثان حکومت اسلامی میدانند و میخواهند همه چيز را در يد قدرت و اراده خود بگيرند. آروزهای قلبی و بر زبان نياورده آنان، تبعيت بیچون و چرای مردم است و به همين دليل انتظار دارند، تا رهبران دينی، سياسی، نخبگان فکری و غيره، مجددا با آنها بيعت کنند. با وجود براين، ناگفته نماند که سربازان سابق امام زمان [اعم از گمنام و بانام و نشان]، حُسن و کراماتی هم دارند! آنان، به هر کجا قدم رنجه کردند و چنگ انداختند، در آنجا، شکاف عميقی هم ايجاد کردند. اگرچه هنوز موفق به شکستن سد هستهای نشدند، ولی تا آنجايی که ممکن بود، مرزهای ميان صورت و معنا را، در عرصه های مختلف دينی، سياسی، اقتصادی، فرهنگی و حتا در روابط خانوادگی شکستند و چشمانداز را دقيقتر و روشنتر برای مردم تصوير ساختند.
آيا ما با پديده تازهای در عرصه سياست مواجهايم؟ با هزار و يک دليل میتوان ثابت کرد که پاسخ منفیست! سياست جمهوری اسلامی ايران از فردای انقلاب، برمحور «نه جنگ و نه صلح» تنظيم گشته است. بنيان نظری چنين سياستی را، ايده «حق مسلم» تشکيل میدهد. مبدأ و منشأ آن را بايد در صدر اسلام و در جنگهای پيامبر [بخصوص در جنگ اُحد] جستوجو کرد که صلح با ديگر اقوام را به اين دليل که ناحقاند، ضروری نمیداند. اما آتشبس [يعنی نه جنگ] تا آن زمان معتبرست که ما قدرتی برتر بيابيم. اين اعتقاد هم در قانون اساسی نوشته شده [بخصوص در مبحث شيوه حکومت در اسلام] و هم دولتهای پيشين ـبدون استثناء، از آن متابعت میکردند. حُسن دولت کنونی اين است که پردهها را پاره کرد و همهی آن چيزهای شناخته و ناشناخته شده را، يکجا، برروی پيشخوان رياست جمهوری گذاشت.
دولت کنونی دو ويژگی اساسی و برتر نسبت به دولتهای پيش از خود دارد: نخست شفاف و عريانست و دوم، «خودمجوز». از اين منظر، ذهنيت و مفاهيمی که در پس گفتمان «حق مسلم» او پنهانند، نه تنها نيازمند تلاش برای موشکافیها و تحليلهای پيچيده نيست، بلکه در اکثر موارد اين گفتمان، متناسب و هممعناست با سخنرانیهايی که رئيس جمهور در مجامع عمومی ايراد میکند. حرف و حديثهايی که روشنگر خيلی از ماجراهای پشتپرده میباشد.
احمدینژاد، اولين رئيس جمهوری است که موقعيت سياسی خود را، مرهون «امام» يا «رهبری» نمیداند. چون که با مجوزی معتبرتر و برتر و بعنوان کانديدای «امام زمان» به صحنه سياسی پرتاب گرديد و اين موقعيت را، حق مسلم خود و ياران نظامی خود میداند. اگرچه اين برتری و ارجحيت را غيرمستقيم و با نقل از «هالهی نوری» که مردم بر بالای سر او میبينند بر زبان میآورد ولی، با کمی دقت میتوان اين برتری را از درون اعمال تشکيلاتی و ارتباطهای اجتماعیـسياسی (قدرت) ناشی از آن، به آسانی بيرون کشيد. شعار او روشن است: تابعيت بیچون و چرا در همه عرصهها!
زنان شايد اولين گروهی بودند که در پرتوی درخشان آن «هاله نور»، واقعيتهای اسفناکی را لمس کردند. چرا که مفهوم واقعی شعار «حق مسلم»، از مدتها قبل، يعنی پيش از اينکه در کارزار بينالمللی و در ارتباط با سياست هستهای طرح گردد؛ با بسياری از مفاهيم زندگی خصوصی، حقوقی، سياسی و اجتماعی درون جامعه گره خورده بود و امکاناتی را برای انديشيدن مجدد فراهم نمود. دولت در دو سال گذشته بستری را در جامعه مهيا ساخت که اگر زنان عادی قادر نبودند مفهوم واقعی ايدئولوژی، سياسی و اقتصادی شعار حق مسلم را بطور دقيق و همه جانبه درک کنند، حداقل میتوانستند معنای فرهنگی آن را که تحميل مردسالاری عربی است، به روشنی لمس کنند. فرهنگی که به زن حکم میکند تا همهی اعتقادها، علايق و سلايقاش را زيرپا نهاده و تابعی از متغير شوهرش باشد.
زنان عليه تمايلات «حق مسلم»
زن ميانسالی در حالی که گاهبهگاه تلخخندههايی را هم چاشنی عصبانيت میکرد، در سالن غذاخوری کارخانهای و در واکنش غيرارادی به سخنرانیای که از راديو در حال پخش بود؛ فرياد کشيد: "قباله «حق مسلم» را، مدتهاست که گاو خورد!". نمونههای زيادی را میتوان در گوشه و کنار کشور، در کارگاهها، در مزرعهها و باغها، در صفهای خريد و حتا در اتوبوسها مثال آورد که خيل بیشمار زنان عادی، مخالف سرسخت چنين شعاری هستند و تحميل آنرا ناسازگار با موقعيت و منافع خود میبيند. دليل اين همه حساسيت و نگرانی چيست؟
در ظاهر مبتکر و پرچمدار شعار «حق مسلم» احمدینژادی است. همهی مشخصات، برنامه و تمايل اصلی دولت کنونی را، میتوان زير شعار استراتژيکی «حق مسلم» طرح و تعريف کرد. اما برخلاف باورها و برداشتهايی که آن شعار را تاکتيکی ارزيابی میکردند و يا میکنند، شعار «حق مسلم»، بنيان نظری و اعتقادی گروهیست که خود را صالحترين و محقترين وارثان حکومت اسلامی میدانند و میخواهند همه چيز را در يد قدرت و اراده خود بگيرند. آروزهای قلبی و بر زبان نياورده آنان، تبعيت بیچون و چرای مردم است و به همين دليل انتظار دارند، تا رهبران دينی، سياسی، نخبگان فکری و غيره، مجددا با آنها بيعت کنند. با وجود براين، ناگفته نماند که سربازان سابق امام زمان [اعم از گمنام و بانام و نشان]، حُسن و کراماتی هم دارند! آنان، به هر کجا قدم رنجه کردند و چنگ انداختند، در آنجا، شکاف عميقی هم ايجاد کردند. اگرچه هنوز موفق به شکستن سد هستهای نشدند، ولی تا آنجايی که ممکن بود، مرزهای ميان صورت و معنا را، در عرصه های مختلف دينی، سياسی، اقتصادی، فرهنگی و حتا در روابط خانوادگی شکستند و چشمانداز را دقيقتر و روشنتر برای مردم تصوير ساختند.
آيا ما با پديده تازهای در عرصه سياست مواجهايم؟ با هزار و يک دليل میتوان ثابت کرد که پاسخ منفیست! سياست جمهوری اسلامی ايران از فردای انقلاب، برمحور «نه جنگ و نه صلح» تنظيم گشته است. بنيان نظری چنين سياستی را، ايده «حق مسلم» تشکيل میدهد. مبدأ و منشأ آن را بايد در صدر اسلام و در جنگهای پيامبر [بخصوص در جنگ اُحد] جستوجو کرد که صلح با ديگر اقوام را به اين دليل که ناحقاند، ضروری نمیداند. اما آتشبس [يعنی نه جنگ] تا آن زمان معتبرست که ما قدرتی برتر بيابيم. اين اعتقاد هم در قانون اساسی نوشته شده [بخصوص در مبحث شيوه حکومت در اسلام] و هم دولتهای پيشين ـبدون استثناء، از آن متابعت میکردند. حُسن دولت کنونی اين است که پردهها را پاره کرد و همهی آن چيزهای شناخته و ناشناخته شده را، يکجا، برروی پيشخوان رياست جمهوری گذاشت.
دولت کنونی دو ويژگی اساسی و برتر نسبت به دولتهای پيش از خود دارد: نخست شفاف و عريانست و دوم، «خودمجوز». از اين منظر، ذهنيت و مفاهيمی که در پس گفتمان «حق مسلم» او پنهانند، نه تنها نيازمند تلاش برای موشکافیها و تحليلهای پيچيده نيست، بلکه در اکثر موارد اين گفتمان، متناسب و هممعناست با سخنرانیهايی که رئيس جمهور در مجامع عمومی ايراد میکند. حرف و حديثهايی که روشنگر خيلی از ماجراهای پشتپرده میباشد.
احمدینژاد، اولين رئيس جمهوری است که موقعيت سياسی خود را، مرهون «امام» يا «رهبری» نمیداند. چون که با مجوزی معتبرتر و برتر و بعنوان کانديدای «امام زمان» به صحنه سياسی پرتاب گرديد و اين موقعيت را، حق مسلم خود و ياران نظامی خود میداند. اگرچه اين برتری و ارجحيت را غيرمستقيم و با نقل از «هالهی نوری» که مردم بر بالای سر او میبينند بر زبان میآورد ولی، با کمی دقت میتوان اين برتری را از درون اعمال تشکيلاتی و ارتباطهای اجتماعیـسياسی (قدرت) ناشی از آن، به آسانی بيرون کشيد. شعار او روشن است: تابعيت بیچون و چرا در همه عرصهها!
زنان شايد اولين گروهی بودند که در پرتوی درخشان آن «هاله نور»، واقعيتهای اسفناکی را لمس کردند. چرا که مفهوم واقعی شعار «حق مسلم»، از مدتها قبل، يعنی پيش از اينکه در کارزار بينالمللی و در ارتباط با سياست هستهای طرح گردد؛ با بسياری از مفاهيم زندگی خصوصی، حقوقی، سياسی و اجتماعی درون جامعه گره خورده بود و امکاناتی را برای انديشيدن مجدد فراهم نمود. دولت در دو سال گذشته بستری را در جامعه مهيا ساخت که اگر زنان عادی قادر نبودند مفهوم واقعی ايدئولوژی، سياسی و اقتصادی شعار حق مسلم را بطور دقيق و همه جانبه درک کنند، حداقل میتوانستند معنای فرهنگی آن را که تحميل مردسالاری عربی است، به روشنی لمس کنند. فرهنگی که به زن حکم میکند تا همهی اعتقادها، علايق و سلايقاش را زيرپا نهاده و تابعی از متغير شوهرش باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر