مردم شهر «ازمير» ترکيه، نخستين
[و شايد هم تنها] شهروندان شهرستانهای «دور از مرکز» بودند که در مخالفت و برخورد با «شبه کودتا» يا شورش گروهی
از نظاميان عليه پاکسازیهای بی رويّهی دولت اردوغان؛ واکنش سريع نشان دادند و به
طور خودجوش به خيابانها ريختند.
واکنش و خودتصميمگيری آنها
به لحاظ زمانی، خيلی زودتر و سريعتر از رهنمود نهادهای مدنی، حزبی و حتا زودتر از
تقاضای تلفنیای بود که اردوغان از مردم و
به ويژه از اعضای حزب اسلامی «عدالت و توسعه» خواست که به خيابانها بيايند؛ خيلی زودتر
و سريعتر از ديگر شهروندان مقيم آنکارا و استانبول که با گوشهایشان صدای گلولهها
و انفجارها را میشنيدند.
شورش افسران جوان، در واقع
يک کنُش خودتصميم لحظهای بود و بهسهم خود نشان میداد که در خاورميانه، هنوز هم حادثههای
سرنوشتساز، در لحظه کليد میخورند.
از آنطرف شهروندان مُدرن
ترک [البته به استثنای ازميریها] نيز در مجموعه نشان دادند که در برابر کنشهای
لحظهای، فاقد آمادگی و خودتصميمگيری هستند و نمیتوانند در لحظه واکنش نشان
دهند.
ناگفته نماند که واکنش
آنکارايیها و استانبولیها قابل تقديرست اما واقعيت انکارناپذير ديگری هم وجود
دارد که نشان میدهد در آن دو شهر نيز نخست وابستگان به حزب اسلامی در قدرت که
سرنوشتشان با سرنوشت اردوغان گره خورده بود، واکنش نشان دادند. جامعههای مدنی و
حزبی و نيروهای اقليت، ديرهنگام به نيروی مقاومت پيوستند. همينطور هرچه از مرکز
به طرف شهرستانهای دور دست میرويم، میبينيم درجه بیتفاوتی و ديرجنبيدن نسبتن
بالا و چشمگيرست.
اما اگر میبينيد ازميریها
در اين ميانه استثناء هستند؛ دليلاش، حساسيت فوقالعادهای است که جامعه شهری
ازمير نسبت به کودتا و کودتاگران دارند. دقيقتر بگويم، هيچ کسی به اندازه اهالی
ازمير، بدبختیها و تيرهروزیهای کودتای ۱۹۷۱
را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس نکرد. البته بخش وسيعی از مردم ترکيه هرکدام
بهنوعی تلخیهای کودتاها را چشيدند اما
تنها جامعه مدنی شهر ازمير بود که در طول چهل سال گذشته همهی ناگواریهای ناشی از
کودتاها را در فکر و ذهن و جان شهروندانش جاانداخت و حساسيت را نهادينه کرد. آنها
درس بزرگی به همهی ما اهالی خاورميانه دادند که بجای دامنزدن به کينهتوزیها و
انتقامجويیها، بکوشيد جامعه شهروندی را نسبت به زشتیها و پلشتیهای سياسی و
اجتماعی حساس و آماده نگهداريد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر