دوشنبه، دی ۲۰، ۱۴۰۰

جنگ می‌شد؟! چـرا؟

 🔸 آیا خانواده‌ها و بازماندگان هواپیمای اوکراینی سرنگون شده، چگونگی ماجرای بازجویی، دادرسی و تشکیل دادگاهی که می‌خواست علت قتل «زهرا کاظمی» را بررسد، بخاطر دارند؟ 

 


🔸 دادگاهی که بعد از آن همه فراز و نشيب‌های سياسی، رايزنی‌ها و اعمال نفوذهايی که سه نهاد اجرايی، مقننه و قضاييه را طی يک‌سال، علناً و در سطح کشور، درگير هم ساخته بود؛ نه تنها برخلاف انتظار عمومی، به‌طور ناگهانی و ناگشوده بسته شد، بل‌که پايان خوش آن _یعنی قتل عمدی که بدون قاتل و فاعل بود؛ چگونه همه را شگفت زده ساخت؟

🔸 در آن ماجرا، اگر دادگاه روند عادی خود را طی می‌کرد، حداکثر پای محاکمه و محکومیت چند سال زندان «سعید مرتضوی» [دادستان پُر مدعا و تازه به دوران رسیده] به میان کشیده می‌شد. اما نظام قضایی ایران چنین روند و محاکمه‌ای را برنتابید و نتیجه این شد که آن قتل عمد، بدون قاتل است. این‌که چرا نظام قضایی ایران حاضر شد در افکار عمومی بی‌اعتبار گردد و به طنز گرفته شود اما پای دادستان انقلاب اسلامی را به محاکمه نکشد؛ فقط و فقط یک علت داشت که اسلام باوران در ارتباط با مسائل حقوقی و قضایی ظرفیت بسیار محدودی دارند. حاضرند همه‌ی جهان را محاکمه کنند اما، وقتی پای محاکمه‌ی خودشان به وسط کشیده می‌شود، قاعده بازی را نادیده می‌گیرند و بهم می‌زنند.   

🔸 در ارتباط با موضوع روز، با شناخت و تجربه‌ای که اغلب ایرانیان در چهار دهه گذشته کسب کرده‌اند، دست‌کم در این مورد خاص اتفاق نظر وجود دارد که شکایت بازماندگان هواپیمای مسافربری اوکراینی که توسط سپاه پاسداران متلاشی گردید؛ نتیجه‌ای نخواهد داشت. چرا که نوک شکایت متوجه سه ژنرال عالی رُتبه و سرشناس سپاه اسلامی است: شمخانی، سلامی و حاجی‌زاده. در واقع نوک پیکان شکایت به‌طرف آیت‌اله خامنه‌ای است.

اگر نظام اسلامی مبتنی بر آرای ملت و پای‌بند به حقوق بشر بود، رهبری می‌بایست در شامگاه همان روز سرنگون کردن هواپیما توسط سپاه، به‌عنوان مسئول اصلی و فرمانده کل قوا، مسئولیت می‌پذیرفت و استعفاء می‌داد. اما رهبری نه تنها مسئولیت نپذیرفت و استعفاء نداد، بل‌که محاکمه سپاه اسلامی را «بدعت»ی غلط و خلاف سنت دینی ارزیابی می‌کرد. دادگاه نظامی هم به تبعیت از این فرمان، بعد از تفهیم اتهام به حاجی‌زاده، فوراً قرار منع تعقیب برایش صادر می‌کند که مبادا در آینده با مشکل حقوقی برخورد کنند.

🔸 البته تعریف داستان بالا و شرح سیستم قضایی اسلامی بدین معنا نیست که بازماندگان آن حادثه شوم از شکایت صرف نظر کنند. بل‌که غرض توجه دادن به این مهم بود که بازماندگان _‌جدا از روابط نزدیک یا دوری که با شخصیت‌های کلیدی درون حاکمیت دارند‌_ جسم و جان‌شان به یک اندازه با شلاق تمامیت‌خواهی نواخته و رانده می‌شوند. در واقع موفقیت آن‌ها در یک‌رنگی و شفاف بودن با هم‌دیگر است و هیچ‌کدام از آن‌ها حق ندارند موضوعی را _بنا به هر دلیل و بهانه‌ای‌_ از دیگر خانواده‌های ستم‌کشیده و زجر دیده پنهان کنند. اگر چنین اتحادی شکسته گردد، دستیابی به موفقیت حقوقی غیرممکن خواهد بود. از این منظر پنهان‌کاری خانواده «اسدی‌لاری» از ماجراهای بعد از چهلم، و دیداری که «اسلامی» فرمانده سپاه پاسداران با آن‌ها داشت؛ کمی تعجب برانگیزست. حالا هم که بعد از گذشت ۲۳ ماه از آن ماجرا تصمیم به واگویی گرفته‌اند؛ مسائل طرح شد، بسیار موجز و مبهم هستند و نمی‌توانند ملاکی برای قضاوت گردند. این خانواده در مصاحبه با روزنامه شرق گفته است:

🔸 " آقای سلامی آمد و گفت خیلی مخفی باشد و ما به کسی نگفتیم و هیچ عکسی چیزی هم سعی کردیم پخش نشود. ... بعد گفتند شما می‌دانید بچه‌های شما چه جایگاهی دارند و از شهید وسط وسط جبهه جنگ هم نقش‌شان بیش‌تر است. حالا هی توصیف و توصیف، وسط جبهه جنگ و وسط خط مقدم. می‌گفتند می‌دانید اگر اینها نبودند، چه جنگی می‌شد؟ گفت اگر که این اتفاق نمی‌افتاد، ۱۰ میلیون جمعیت کشته می‌شدند و این واقعه باعث شد که این جنگ رخ ندهد."

🔸 خانم و آقای «اسدی‌لاری» که جفت‌شان از شخصیت‌های دانشگاهی هستند، دست‌کم شعورشان می‌رسید که جلوی فرمانده سپاه بایستند و بگویند آقای اسلامی لطفن اسرار نظام را برای ما فاش نکن! چون‌که همه‌ی خانواده‌ها به یک اندازه در رنج و تعب هستند و ما حق نداریم چیزی را از آنان پنهان کنیم. وانگهی، آدم هرچقدر هم بی‌سواد باشد بعد از شنیدن داستان «اسلامی» که: "اگر این اتفاق نمی‌افتاد، ۱۰ میلیون جمعیت کشته می‌شدند"، حداقل می‌پرسید: حاج‌آقا فرمانده چطوری چنین محاسبه‌ای را انجام دادید؟ مگر هواپیمای بمب‌افکن آمریکایی روی کول هواپیمای مسافربری اوکراینی سوار شده بود که با شلیک شما ترسید و فرار کرد و جنگ نشد؟

 

هیچ نظری موجود نیست: