پنجشنبه، مرداد ۲۷، ۱۴۰۱

دین‌خویی

 

🔸 وقتی که نخستین بار در سال ۱۳۷۰ شمسی با موضوعی به نام «دین‌خویـی» در کتابِ «درخشش‌های تیره» اثر ماندگار و   ارزش‌مندِ همیشه زنده یاد «آرامش دوستدار» آشنا گشتم؛ فراتر از شناخت پیشینی که داشتم، درک بسیاری از مسائل پیچیده درون جامعه برایم آسان فهم شدند.

 

🔸 آرامش دوستدار در کتابِ درخشش‌های تیره می‌نویسد: "دین‌خویی آن رفتار درونی‌ست که خصیصه‌ای عمده از اصل دینی را هم‌چنان حفظ کرده، بی آنکه بر منشاء این خصیصه واقف باشد. این خصیصه عبارت است از دریافتی بیگانه به پرسش و دانش از امور. به زبانی دیگر و ساده‌تر، دین‌خوئی یعنی آن رفتاری که امور را بدون پرسش و دانش می‌فهمد". [ص ۷]

 

🔸 اما وقتی مقولۀ دین‌خوئی را از منظر تاریخی مورد بررسی قرار دادم و دیدم که تلاش شتابزده انسان دین‌خوی ایرانی در طول تاریخ و در هر سه دورۀ وحشتناک تهاجم اسکندر، عرب‌ها و مغول‌ها به ایران چنین بوده است که چگونه بتواند خود را بر تمایلات مهاجمان انظباق دهد؛ به این نتیجه رسیدم که انسان دین‌خو، آگاهانه در درون اقیانوس تاریکی غوطه‌ور و شناور می‌گردد تا مبادا پایش هرگز به ساحل آفتابی و روشنی‌بخشی برسد. چون که نیک می‌دانست روشنایی انسان را صرف نظر از اینکه کدام گرایش یا خصوصیاتی را نمایندگی می‌کند؛ به پرسش‌های چالشی وامی‌دارد.  

 

🔸 البته «آرامش دوستدار» سیزده سال بعد [۱۳۸۳ شمسی] در کتاب بسیار ارزشمند «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» در این زمینه به‌طور مفصل توضیح داد که: "شناخت گذشته، یعنی درافتادن با تاریکی‌های گذشتۀ فرهنگی، جایی که شناخت و آگاهی ما این تاریکی‌ها را روشن نکند و نیروی آن‌ها و یارایی خود را نیازماید، هر تلاش و جنبش فرهنگی کنونی که زمانی آینده‌ای بالقوه برای گذشته بوده، تکراری بی‌رنگ‌شونده از گذشته‌ای فرهنگی خواهد بود که هم‌چنان در دلِ تاریکی‌ها می‌زیید و از آن‌ها برمی‌آید". [ص ۱۰۲]

 

🔸 و اتفاقاً مسئله‌ی کلیدی نوشته‌ی پیش‌رو نیز همین است که از منظر سیاسی چگونه می‌توانیم برآمد و واکنش آن گروه از انسان‌هایی را که در تاریکی ‌می‌زیستند را شناسایی کنیم. وقتی ما از یک گروه اجتماعی ویژه‌ای که دربرگیرنده طیف‌های مختلف و متفاوتی در درون جامعه هستند و آشکارا سخن می‌گوئیم، باید شناسه آن‌ها را هم به خوانندگان معرفی کنیم. این شناسه به‌ویژه برای آن بخش از گروه‌های سیاسی حائز اهمیت است که به فعالیت‌های انتخاباتی و رفراندوم پای‌بندند و بر این باورند که از فردای انتخاب رهبری جدید و جانشین ولی فقیه کنونی، فضای نسبتن سیاسی معقولی برای فعالیت آزاد حزب‌های سیاسی در داخل کشور مهیّا می‌گردد.

 

🔸 این‌که چنین اتفاقی خواهد افتاد یا نه، نوشته‌ی حاضر به‌هیچ‌وجهی قصد ورود به این بحث‌ها را ندارد ولی، باید «شناسه» آن‌ها دوباره در درون جامعه برجسته و مورد ارزیابی قرار گیرند. در هر حال انسان‌های دین‌خو بنا به برآوردها و تحلیل‌هایی که در طول چهل سال گذشته در باره آن‌ها ارائه داده‌ام [از جمله تحلیلی که در ارتباط با نخستین انتخابات «مجلس شورای ملی» در اسفند ماه سال ۱۳۵۸ شمسی، که هفته نامه‌ی «رزم کارگر» ارگان فدائیان گیلان آن را منتشر نمود] دو مشخصه‌ی بسیار برجسته‌ای دارند که نباید آن‌ها را نادیده گرفت:  

 

🔸 نخست، در وضعیت‌های نسبتن آرام سیاسی، انسان‌های دین‌خو بجای این‌که مبادا درگیر پرسش‌های کلیدی و چالشی گردند، آگاهانه همه‌ی تلاش و انرژی‌شان را در خدمت به ساختن جوک‌های سیاسی متنوع می‌گذارند. به زبانی دیگر،‌ جوک در واقع آن «سد» بسیار محکمی است که انسان دین‌خو آگاهانه میان خود و حوزه پرسش‌گری و اندیشیدن می‌کشد؛

 

🔸 و دوّم، اما در وضعیت‌های ناآرام سیاسی یا در لحظات حساس تاریخی، ناگهان از آن «کیست بی‌تفاوتی» پیشین خود بیرون می‌آیند تا توازن قوای درون جامعه را به‌نفع نیروهای متوهّم و گریزان از اندیشیدن تغییر دهند. مهم‌ترین مثال تاریخی چنین برخوردی، حضور برجسته‌ی دین‌خوها در نخستین رفراندوم جمهوری اسلامی هست. در رفراندوم تعيين نوع نظام سياسی ايران، ده ميليون عناصر بیتفاوتی که تا آن لحظه در هيچ انتخاباتی شرکت نکرده بودند؛ مطابق آمار جدول زیر شرکت کردند و بعد از انجام مأموریت و دادن رأی سرنوشتساز «آری!»، دوباره به درون لاک خود برگشتند. مقايسه داده‌های آماری زیر به روشنی نشان میدهند که در رفراندوم فروردين ماه سال ۵۸، بيش از ۲۰ ميليون رأیدهنده شرکت داشتند. اما چهار ماه بعد، کل آمار شرکتکنندگان در انتخابات «خبرگان ويژه»، بيش از ۱۰ميليون نفر بود. کسر اين دو آمار از همديگر، بيانگر تعداد عناصر بیتفاوت يا نشاندهنده افرادی است که ظاهرن قادر نبوده‌اند ميان رفراندوم [تعيين نظام سياسی] و خبرگان ويژه [که میخواست محتوای آن نظام سياسی را مشخص کند]، پيوستگی و ارتباط نزديکی برقرار کنند. به زبان ديگر، قوه تشخيص بسيار ضعيفی دارند  و بههمين دليل در شرایط حساس، بسیار خطرناک هستند!

 

🔸 شناخت این دو شناسه سیاسی برای ایرانیانی که خواهان جامعه باز و فعالیت‌های آزاد هستند، بسیار حیاتی است که به لحاظ سیاسی به‌هیچ‌وجهی [حتا برای لحظه‌ای] نباید در برابر عناصر بی‌تفاوت درون جامعه، بی‌توجه و متوهّم باشیم.     

هیچ نظری موجود نیست: