همراه با آواز جيرجيرکها و رقص شانهبسرها و عشوهگریهای دُمجنبانان؛ مدتیست که گُلهای شيپوری نيز در هر کوی و برزنی جار میزنند: خزهها از خواب زمستانی برخاستهاند، لالهها غنچه و درختان آلوچه، شکوفه زدهاند. يعنی که خود را برای رسيدن بهاری تازه، فرحبخش و باطراوت آماده کنيد!
تیتی بوده خالیدار
طبل و شيپور بهار
خزه از خُو ویريسا
کی بُشو
کی بهما
کی ایسا؟
خوشباوری سادهلوحانه نيست اگر برخلاف ديگرانی که هميشه زمستانی سرد و سوزناک میبينند؛ آشکارا بگويم انسانها طبع بهاری دارند. چرا که طبيعت بهار، شکوفايی يکپارچه است. کوه، دشت و صحرا همآهنگ و همزمان سبز و شکوفا میشوند. حتا خارهای شورزارهای بیآب و علف. بدون نگاه و طبيعت سبز، زندگی سبز امکان ندارد. و اگر قرار است زندگی سبز و دگرگونه شوند، اين تغيير بايد همه چيز و همه کس را شامل گردد. زندگی زمانی شکوفا و سامانی تازه میيابند، که انسانها نسبت به مضمون و طبيعت اجتماعی زندگانی خود، هرگز غافل و بیگانه نگردند.
ما را نمیتوان از طبيعت خود جدا ساخت. حتا اگر گروهی بهزور، زمستان تيره و تاريکی را بر زندگانیمان حاکم سازند. از اين منظر، هنوز هم مثل گذشته، براين باورم و چشمانتظار. اگرچه پاهای پير و ناتوانم اکنون لرزانند و توان ايستادگی ندارند ولی، آنقدر در انتظار میمانم... تا واژههای آهنگين، زيبا و پُرمهر آشنای دوران جوانیام را... که با لطافتی باور نکردنی ... ما را بههم پيوند میدادند و مشتاقانه برای يکديگر آغوشی گرم و لبريز از محبت و دوستی میگشوديم، دگرباره باز شناسی!
باکی نيست که بگويم اکنون صدايم... آن گرمی و طراوت دوران جوانیاش را از دست دادهاند. شماره عينکم رو به بالاست. ديگر نمیتوانم «شين» شرم عشق را... همان حيايی که در هنگام سلام، گونههایمان را سرخ و آتشين میساخت، بسادگی بخوانم؛ و «عين» عطشهای درونی را با يک نگاه ببينم. اما، همچنان غرق در همان فضايم... همان هوا... و همان حال و روزم: تشنهی آن نگاه! نگاه دوست داشتنی و انسانیای که با لبخندی شيرين و شوقی وصفناپذير در هرکوی و برزنی میخواندند: بهاران خجسته باد!
*ـ شعر از زندهياد محمد امينی (م.راما)
۱۵ نظر:
سلام، حسن جان عیدت مبارک!از این چیزایی که نام بردی فعلا در دانمارک خبری نیست. اینجا هنوز زمستان است ولی ما خوش باوریم
آقای درویش پورسلام. سالی توام با شادمانی و سلامتی را برای ماشما آرزومندم.
آشیل .
!سلام اسد عزيز
!عيد شما هم مبارک
اميدوارم سالی خوش و شيرين داشته باشی
!سلام آشيل عزيز
عيد شما هم مبارک! متقابلامن نيزدر سال جديد برايتان بهترين ها راآرزومندم.
حسن عزيز!
سال نو به شما و خانواده محترمتان مبارک باد! ايرج
سلام. عرضی نیست جز تبریک سال نو و شروعی دوباره. سالی پربار و نیکو برایتان آرزومندم. یا علی
! ايرج عزيز
سال نوی شما هم مبارک! امیدوارم سال خوبی را پیش رو داشته باشید
! آقای حسينيان عزیز
سال نوی شما هم مبارک! هرآنچه بهترین ها است، برایتان در سال جدید آرزومندم
ستوننويس يك روزنامه آمريكايي با مقايسه ايران با كشورهايي نظير چين، هند و پاكستان، به مقامات كاخ سفيد توصيه ميكند با پذيرش ايران اتمي، خود را براي تعامل با آن آماده كنند.
«ديويد سانجر» در مقاله خود در «نيويوركتايمز» با عنوان «فرض كنيد ايران صاحب بمب اتم شود» مينويسد: شايد پيام بوش براي ايرانيان چندان خوشايند نباشد، اينكه آمريكا همه كار خواهد كرد تا از دستيابي رژيم ملاها به بمب اتم جلوگيري كند. بوش و همكارانش همچنان تأكيد دارند كه ديپلماسي، بهترين راه است. اما نظر شوراي امنيت هم جالب است كه «اگر رويارويي مدنظر نباشد، اين تلاشهاي ديپلماتيك بايد به نتيجه برسد».
براي متحدان عصبي، اين كلمات در سه سال پيش باعث شروع جنگ عراق شد. اما ايران، عراق نيست و در نتيجه عدهاي از كارشناسان آمريكايي كه اكثرا خارج از دستگاههاي دولتي هم هستند، بحثهاي غيرقابلفهمي را پيش كشيدهاند: «اگر همه گزينههاي ديگر بد است، آيا جهان ميتواند با يك ايران اتمي زندگي كند؟»
يكي از مقامات آمريكايي گفت: «واقعيت اين است كه اكثر ما فكر ميكنيم كه ايرانيها قصد دستيابي به بمب اتم يا تكنولوژي توليد آن را دارند، چه زود و چه دير. ديدگاه مثبتنگرها اين است كه روز دستيابي به بمب را ده تا بيست سال ديگر به عقب بيندازيم، چراكه در آن زمان روابط متفاوتي با دولتي متفاوت در ايران خواهيم داشت».
آيا خطر ايران، بزرگتر از ديگر كشورها مانند اتحاد جماهير شوروي، چين، هند و پاكستان است كه با وجود تهديد آمريكا به باشگاه كشورهاي اتمي پيوستند؟ و آيا بازدارندگي و فضادهي و عدم توجه به منافع ملي، براي جلوگيري از اتمي شدن ايران، مؤثر خواهد بود يا نه؟
«استفن بيدل» از مسئولان سياستهاي د فاعي شوراي روابط خارجي آمريكا ميگويد: «ما حدود يك نسل با ايراني كه يك تهديد تروريستي بود، زندگي كرديم. ايران اكنون هم تهديدآميز است، اما به نحوي ديگر».
اما اگر ايران اين سلاحها را به حزبالله يا «القاعده» بدهد چه؟ آنهايي كه اين استراتژي را مطرح ميكنند، بايد بدانند كه ايران ميداند كه ريشههاي اوليه انفجار هر بمب اتمي، دير يا زود كشف خواهد شد. بنابراين ملاها آنقدر احمق نيستند كه به چنين گروههايي در اين زمينه اعتماد كنند.
دو ديدگاه درباره تهديدآميز بودن ايران از اين قرار است:
اگر ايران را به طور ساده نمونه يك مشكل شصت ساله در نظر بگيريم، آنگاه سياست فضادهي كلاسيك به ايران ميتواند تا سال 2016 مؤثر واقع شود درست مثل سال 1916. اما استراتژي بازدارندگي سنتي، در صورتي كه ايران اولين كابوس نسل دوم كشورهاي اتمي باشد، مؤثر نخواهد بود (نسلي كه توسط نمايندگي كه در سايه شبكههايي مانند عبدالقديرخان كار ميكنند، شكل گرفته است).
در اين برهه، نخستين راه براي جلوگيري از حمله، كنترل كشورها و دستيابي به سلاح اتمي است. اما در صورت وقوع حمله، هزينههاي انساني آن بسيار زياد بوده و انتقام در برابر آن قطعي نيست.
اين بحث مدت زمان زيادي در سال گذشته مطرح بود كه مبتني بر حدسهايي در مورد مقاصد واقعي ايران و تواناييهايش بود. ليست مجهولات بسيار زياد است، از بحثهاي تكنيكي تا سياسي. اما يك چيز واضح است كه در صورت بالا بردن سرسامآور قيمت نفت توسط ايران تأثير آن بر آمريكا، اسرائيل و اروپا كاملا مشخص است.
ايرانيان هم به خوبي ميدانند كه داشتن بمب چه مزايايي دارد: تبديل شدن به تنها قدرت مسلط در منطقه و بسيار پرقدرتتر از عربستان كه براي رسيدن به اهداف سياسي آنان كافي خواهد بود.
اين امر، توجيهكننده تلاش آمريكا براي جلوگيري از رسيدن ايران حتي به تجربه غنيسازي اورانيوم است كه حق اين كشور به عنوان يك امضاكننده «NPT» به شمار ميرود. با توجه به همين مسئله است كه ايرانيان نيز نميخواهند اين حق مسلم را از دست بدهند. ايرانيها همچنين ميدانند كه تاريخ نيز به آنان نكات مثبتي را نشان ميدهد.
اين نخستين باري نيست كه آمريكاييها از اينكه كشوري راز اتم را بشكافد، جلوگيري ميكنند و سپس عادت ميكنند تا با خطرهاي آن زندگي كنند. در دهه 1960، «ليندرون جانسون»، رئيسجمهور وقت آمريكا، قصد حمله به سايتهايي را داشت كه چين در آنها داراي تجهيزات اتمي بود. «ريچارد برتس» از اساتيد علوم سياسي دانشگاه كلمبيا ميگويد: «امروزه خيليها استالين شوروي و مائوي چين را كه زماني تهديدات بسيار بزرگي (هم از نظر ظرفيت و هم از نظر توانايي) بودند، فراموش كردهاند؛ درست مانند ملاهاي امروز تهران».
در هر دو مورد، چيزي كه زماني تهديدي براي زندگي آمريكا محسوب ميشد، ذوب شد كه يكي از علل آن، تأثير سياست فضادهي و فرصتدهي بود. در صورتي كه آنان قدرت زيادي داشتند و ايران به هيچوجه يك ابرقدرت نيست. پاكستان، هند و كره شمالي ميتوانستند بسيار خطرناكتر باشند.
زماني كه پاكستان و هند در سال 1998 آزمايشهاي اتمي انجام دادند، واشنگتن قصد داشت هر دو را تنبيه كند. اما اين امر تا زمان 11 سپتامبر بيشتر طول نكشيد، چراكه بوش نياز مبرمي به هر دوي آنها داشت. امروزه پاكستان يكي از متحدان اصلي غيرناتويي آمريكاست كه داراي قدرت اتمي بوده و بسياري هنوز هم از اينكه اين بمب به دست نااهلان بيفتد، ميترسند. ماه گذشته آمريكا براي فروش سوخت اتمي به هند موافقت كرد.
مسئله كره شمالي جالبتر است. در مورد كره، آمريكا درست مانند ايران، اعلام كرد كه نميتواند كره شمالي را به عنوان يك قدرت اتمي تحمل كند و اين دقيقا كاري است كه الان دارد ميكند. آنان ياد گرفتند كه خود را با شرايط وفق دهند.
ايرانيان هماكنون شرط ميبندند كه اين رويارويي (كه «گراهام آليسون»، كارشناس دانشگاه هاروارد، آن را حركت آهسته بحران موشكي كوبا ميداند) ميتواند درست مانند مسائل مذكور در سطور قبلي، پايان يابد. اگر اينگونه باشد، آنگاه مسئله فراتر از ايران خواهد رفت.
«برنت اسكوكرافت» مشاور امنيت ملي بوش پدر ميگويد: «به ياد داشته باشيد كه ايران تنها نمونهاي از اين مشكل است و در مورد ايران، سياست فرصتدهي، ميتواند كارگر باشد. اما اگر اينگونه باشد، ما به سمت دنيايي اتمي حركت ميكنيم كه تاكنون نظير آن را نديدهايم».
سلام.نميدانم چرا در ليست من شما بروز نشده ايد و من فکر ميکردم که در مسافرت هستيد و آپ نميکنيد؟حالا می بينم که اين رولينگ مشکل دارد.به هر حال مشق شب من زياد شد.بايد چند پست را با هم بخوانم.بهاران شما هم خجسته باد.
سال 84 حداقل سال خوبی برای کاربران اینترنتی تهران بود. پس از دو سال کش و قوس فراوان بالاخره شرکتهای PAP موفق به راهاندازی سرویس در تهران شدند. سرویسهای ADSL دربرخی مناطق شمالی و مرکزی شهر راهاندازی شد . از سوی ديگر یکی از شرکتهای دارنده مجوز PAP با راهاندازی سرویس اینترنتی بیسیم ، توانست کاربران زیادی را جذب کند . بيترديد سال 1385 به بعد سال احياي توليدات داخل و انتقال دانش فني، خوداتكايي در عرصه فناوري اطلاعات ، توسعه شبكه اينترنت داخلی ، تبديل شدن به هاب فعال منطقه خاورميانه خواهد بود . با عرض پوزش مجدد
سلام.و امید که خوب باشید.اومدم که دعوت کنم تشریف بیارین خونه ی نقلی من. خوشحال می شم از مصاحبت و آشنایی حتما.
حالتون خوبه آقای درویش پور؟!
!سلام زینب عزیز
خوشحال شدم از آشنایی با شما و ممنون از دعوت جنابعالی
! سلام نی لبک عزیز
جابه جایی محل زندگی و مشکلات پس از آن، از جمله بيماری علت غیبت من بودند.سپاسگزارم از توجه و محبت بی دریغ شما
ارسال یک نظر