پنجشنبه، دی ۲۱، ۱۳۹۶

ديکتاتور يا ديکتاتوری؟



بدون هيچگونه رودربايستی و پنهانکاری، همه «ما» چه مستقيم و چه غيرمستقيم از طريق تماشای ويديوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، ديديم و شنيديم که يکی از شعارهای کليدی، فراگير و سراسری اعتراضکنندگان در ده_پانزده شبِ گذشته در بيش از ۸۰ شهر مختلف ايران؛ شعار: "مرگ بر ديکتاتور" يا "ديکتاتور حيا کن/ حکومت رو رها کن" بود. 



🔸نخستين پرسش کليدیام از جوانان خوش فکر معترض اين است که منظورتان از شعار "مرگ بر ديکتاتور" چه بود؟ آيا غرض تأييد دوبارۀ همان نظريهای است که از چهل سال پيش تاکنون، تفکيکناپذيری ميان «ولی ديکتاتور» و «نظام ولايت» را به انحای مختلفی اثبات میکند؟ يا نه برعکس، شعار دهندگان بر اين باورند که علت همهی بدبختیهای کنونی جامعه بدليل وجود ديکتاتوری است که بر رأس يک نظام اسلامی بینقص و عيبی قرار گرفته است؟

🔸اگر منظور شعاردهندگان همين بند دوّم هست که به قول گروهی از آخوندها "امام خوب، يعنی نظام خوب و انتظام خوب"؛ آن‌وقت معنی شعار «مرگ بر ديکتاتور»یتان با کمی آسان‌گيری میشود همان راهکار اصلاح‌طلبان مبنی بر انتخاب «بد» بجای «بدتر»! چون که اگر کل نظام فاسد نباشد اين اميد وجود دارد که «بد»ها هم تا حدودی بتوانند مانع گردش تند چرخه ديکتاتوری به‌سمت فسادهای عمقی و غيرقابل علاج گردند. تمام تلاش و اعتراض بخشی از اصلاحطلبان در سال ۱۳۸۸ مبنی بر جانشينی منتظری بجای خامنهای، برگرفته از همين نظريهی "امام خوب، يعنی نظام خوب و انتظام خوب" بود.
  
🔸ولی آيا معضل کنونی جامعه ايران ناشی از حضور يک ديکتاتور بر رأس نظام است يا وجود نظام ديکتاتوری؟ ايرانيان ۵۵ يا ۶۰ سال به بالا دقيق بخاطر دارند که در دورۀ ده سالهی ولايت مطلقه آيتاله خمينی که حُکمهای خودسرانه و فراقانونی صادر میکرد؛ يکی از سر سختترين مخالفان و انتقادکنندگان «ولايت مطلقهی فقيه» همين آيتاله خامنهای بود که اکنونی بر رأس همان نظام ولايت مطلقه قرار گرفته است. واقعن چه دليلی داشت و دارد که او هم قدم در راهی بگذارد که پيش از ولايت، سر سختترين منتقدش بود؟ حتمن شنيدهايد يا خواندهايد که رئيس جمهور آمريکا چند وقت پيش در مخالفت با «برجام»، غيرمستقيم به پرسش بالا چنين پاسخ میدهد: "در پس نقاب دموکراسی‌ای که حکومت ايران بر چهره دارد، يک ديکتاتوری فاسد پنهان شده است".    
   
🔸وقتی دونالد ترامپ میگويد "ديکتاتوری فاسد"، اغلب اساتيد دانشگاهها، پژوهشگران و سياستمداران جهان نيک میدانند که منظور واقعیاش همان «نظام اسلامی» است که در کل فاسد است. در يک نظام سياسی از بنيان فاسد، نه تنها راهکار اصلاح‌طلبان مبنی بر تغيير رهبری، يک راهکار عوام‌فريبانه است بل‌که حضور و شرکت در انتخابات هم بی معنی و نمايشی تلقی می‌گردد. دليل‌اش هم روشن است: چون که اگر شما بجای شخصيتهای «خوب» و «خوب‌تر» [نه بد و بدتر]، «خوب‌ترين» را هم انتخاب کنيد، ناچارست تن به آلوده‌گی دهد. البته اين‌هايی که ما می‌شناسيم اغلب فيلم بازی می‌کنند. نمونه‌اش همين حسن روحانی که تا ديروز به سپاه پاسداران می‌گفت: "دولت با تفنگ" اما وقتی ديد شرايط در حال دگرگونی است و ۴دولت از دولت‌های ۵+۱ معتقدند که موشک پراکنی‌ها و دخالت‌های نابجای سپاه در منطقه مخالف روح برجام است؛ فوراً نقاب از رُخ برکشيد و گفت: مظلوم سپاه! غريب سپاه! شهيد سپاه! مردمی سپاه!   

🔸اين همه نوشتم تا بگويم اگر جهت و محتوای اعتراضها [چه اقتصادی، چه سياسی و چه فرهنگی] روشن و دقيق نباشند، دوباره به درون همان سيکلی خواهيم افتاد که از سال 76 به اينسو تجربه کرديم و پشتِ سر گذاشتيم. از من گفتن 😜  

هیچ نظری موجود نیست: