🔸 هر فرد ايرانی که علاقهمند به آينده زندگی خود و فرزندانشان باشد؛
🔸 هر فرد ايرانی که خواهان زندگی صلحجويانه، مسالمتجويانه و آرزومند فضای آرامشبخش و بهدور از دغدغههای جنگ باشد؛
🔸 هر فرد ايرانی که خواهان مناسبات عقلانی و منطقی با ديگر کشورهای جهان باشد؛
🔸 بعد
از شنيدن سخنان صبح ديروز [سهشنبه، اوّل مرداد۹۸] خامنهای برای بخشی از کادرهای
رهبری «حماس»، و بعد از مراجعه به وجدان و انصاف و خرد خود، به اين نتيجه خواهد
رسيد که مقتضای طبيعت نظام ولايت فقيه و بهطبع آن مهمترين هنر رهبری، کوبيدن بر
طبل جنگ است! مهم هم نيست که طرف مقابل ايران، آمريکا و اسرائيل است يا عربستان و
فلسطین و غيره.
🔸 هر
فرد ايرانی خردمند و آگاه بر مقتضای طبيعت فاشيستی و جنگطلب نظام ولايی، هرگز به
دنبال نامههای سرگشاده باصطلاح ضد جنگ ولی، بدون محتوا و مخاطب نمیرود. مانع شدن
از وقوع جنگ ديگری در ايران، کاری است بسيار ارزشمند و انسانی اما، راه واقعیاش
نامهنگاری و برچسبزدن به ديگر کشورها و انسانها نيست! اين رفتار به لحاظ
محتوايی يعنی دنبالهروی کميک از سياستهای جنگطلبانه و فتنهگرانهی ولی فقيهای
که آشکارا دارد آتش به خرمنهای آماده برای بلگرفتن در منطقه میزند ولی، نامهنگاران
دارند يقه مترسکها را میگيرند.
🔸 ممکن
است برخی از نيروهای درون نظام بهعلت غرق شدن در مسائل روزمره و خردهکاریها، يا
بهدليل علاقهای که به سرنوشت فلسطينیها دارند؛ متوجه گوهر فاشيستی سخنان آيتاله
خامنهای در صبح ديروز نشده باشند که او چگونه با تأکيدی ويژه به کادرهای رهبری
«حماس» میگويد جمهوری اسلامی ايران در «قضيهی فلسطين» با هيچ کشوری در دنيا [از
جمله با فلسطينیها] رودربايستی ندارد. دوستداران نظام اگر نمیدانند معنای واقعی اين
قضيهی فلسطين که در ظاهر پيچيدهتر از قضيهی فيثاغورث به نظر میرسد، چيست؟ توضيحش
بهزعم من بسيار ساده است: مردم فلسطين آن ايده و کردار و رفتاری را بايد دنبال کنند
که بدون رودربايستی «ما» [نظام ولايی ايران] میخواهيم و رهنمود میدهيم! از منظر
سياسی به چنين نگاه و تمايل و خواستی میگويند تمايلات فاشيستی.
🔸 در
واقع صبح ديروز آيتاله خامنهای داشت از زبان نظام ولايی سخن میگفت نه از زبان
خويش! و از اين منظر، ناگفته نگذرم آنهايی که شعار "خامنهای استعفاء!"
را طرح میکنند به گمانم هنوز متوجه گوهر فاشيستی نظام ولايی نيستند. هنوز متوجه
اين حقيقت چهل ساله و هزار بار تجربه شده نيستند که اگر پاکترين، بیرياترين و
سالمترين انسانها هم [حتا آن مهدی موعود مسلمانان] بر کرسی ولايت بنشينند؛ آنها
همان راهی را خواهند رفت که خامنهای و خمينی رفتند. و با توجه به چنين شناختی، تنها
راه واقعی و شعار واقعی در لحظه کنونی، جداکردن دين از دولت است. و من در تحقق
چنين هدفی، همان رهنمودی را دنبال خواهم کرد که صبح ديروز آيتاله خامنهای به
گروه حماس توصيه کرد:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر