جمعه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۹

هُشدارهای بهداشتی


🔸 وقتی هفته پیش در روز جمعه ۲۲ فروردین [دهم آوریل]، لیست و اسامی ۱۰۱ تن از کادرهای درمانی سراسر کشور را زیر عنوان «یاری رسانان جان‌باخته» در فیسبوک گذاشتم؛ یک پرسش سمج همواره آزارم می‌داد که علت چنین اتفاق ناگواری ناشی از چه بود؟  


🔸 فهم و چاره‌انديشی برای این حجم از مرگ و میر در زیر سقف چالش ماراتونی حداقل دو ساله با پاندمی؛ به‌سهم خود یک هشدار جدی و ملی است. حالا ارقام جدول زیر از یک منظر به پرسش بالا پاسخ منطقی می‌دهد که بیش از نیمی از جان باخته‌گان، قوانین بهداشت ويژه در زمان همه‌گیری را دقیق رعایت نکرده‌اند.





🔸 یک قانون عام می‌گوید که در وضعیت قرمز اپیدمی، پرستاران همواره در صف نخست تهدید و مبتلا شدن قرار دارند. دلیل پایه‌ای این قانون بدین علت است که پرستاران در پاسخگویی دل‌سوزانه و عجولانه خود به بیماران، ممکن است رعایت بعضی از مسائل الزامی بهداشتی را نادیده بگیرند. با این وجود، آیا در صف نخست تهدید قرار گرفتن بدین معنا است که آمار مرگ و میر در بین پرستاران همواره باید رقم بالایی را نشان بدهد؟ اگر پاسخ منفی است [که هست]، پس چرا بیش‌ترین تعداد جان باخته‌گان کادر پزشکی ایران را پرستاران [۴۳تن] تشکیل می‌دهند؟ تنها پاسخ دقیقی که می‌توان به این پرسش داد، عدم آشنایی با «بهداشت ویژه» یا عدم نداشتن امکانات در جهت رعایت بهداشت است. اما جدا از داشتن یا نداشتن امکانات بدون تعارف بگویم که همه‌ی ما نیک می‌دانیم درجه حساسیت رعایت به فرهنگ بهداشتی در میان زنان [در همه‌جای دنیا] بیش‌تر از مردان است؛ همین حداقل رعایت سبب شد تا آمار مرگ و میر در میان پرستاران مرد [۳۰نفر] بیش از دو برابر پرستاران زن [۱۳نفر] باشد.
 
🔸 یکی از پزشکان جراح ایرانی ساکن در شهر «مونشین گلادباخ» [آلمان] در مصاحبه با بی‌بی‌سی/فارسی گفت: "وقتی نخستین بار مسئله اپیدمی و همه‌گیر شدن ویروس کرونا در چین طرح گردید، همه کادرهای پزشکی در آلمان بدون استثناء، آموزش چگونگی رعایت بهداشت ویژه را در شرایط اپیدمی دیدند. من خودم هفته پیش جراحی داشتم و بخاطر رعایت مسائل بهداشتی، بسیار موفقیت‌آمیز بود". در عوض در ایران، بخاطر عدم رعایت بهداشت ویژه، سه تن از جراحان جان باختند و تا آنجا که شنیدم، چهار تن نیز در درون خانه‌های خود بستری هستند. البته این سخن به‌هیچ‌وجه بمعنای بی‌احترامی و توهین به جراحان نیست. وقتی شما در جدول زیر می‌بینید چهار تن از پزشکان متخصص بیهوشی جان‌شان را از دست می‌دهند، چنین اتفاقی بدین معنی است که اتاق جراحی آلوده است. عین همین اتفاق هم می‌تواند برای پزشک جراح و دستیاران جراح و خود مریض هم بیفتد. 

🔸 من نمی‌دانم نقش و وزن و تأثیرگزاری وزارت بهداشت و مرکز آموزش‌های علوم پزشکی و نظام پزشکی بر روی بیمارستان‌ها و پزشکان متخصص و پرستاران تا چه سطحی است. ولی آمار مرگ و میر ‌۱۰۱ تن از کادرهای مختلف درمانی کشور به‌نوبه خود نشان می‌دهد که نه تنها نظم خاصی حاکم نیست بل‌که، مطابق آمار جدول زیر بسیاری از پزشکان خارج از بیمارستان به ويژه پزشکان عمومی [با ۲۳ کشته] اصلن به روز نیستند. از آنجایی که علت مرگ هنوز به‌طور مشخص و دقیق روشن نیست، تجزیه و تحلیل مرگ‌ها هنوز غیرممکن است و نمی‌شود به درستی قضاوت کرد که آیا مرگ سه روان‌پزشک، ناشی از بیماری‌های دیابت، کلیه یا ریوی بود و یا متأثر از لب گرفتن از بیمار. در هر حال چنین وظیفه‌ای به‌عهده نهادهای پزشکی است که در بالا از آن‌ها نام بُردم. وظیفه ژورنالیست‌ها هشداردادن است که بدون کادرهای پزشکی دانا، با تجربه و سرپا؛ هرگز نمی‌شود با پاندمی مبارزه کرد!
 


هیچ نظری موجود نیست: