🔸 وقتی نیروهای امنیتی برای متخصصان بهداشت و اپیدمولوژیستهای ایرانی در مبارزه با ویروس همهگیر و فراگیر کووید_۱۹ برنامهریزی کرده و سیاست تعیین میکنند؛ بدیهیست که هدف و منظور از ارائه چنین سیاست و برنامهای، چیزی غیر از پیاده کردن گـام_بـه_گـام «سیاست ایمنی گلهای» نیست و نمیتواند باشد!
🔸 اتخاذ «سیاست ایمنی گلهای» در سادهترین بیان بدین معناست که برنامهریزان درون نظام بجای درمان عمومی سعی میکنند با عوامفریبی و مایهگذاشتن از جان و زندگی مردم، هزینهی مبارزه با اپیدمی ویروس کرونا را در ایران [باصطلاح] کاهش دهند. طرفداران سیاست ایمنی گلهای ظاهرن یک شعار راهبردی غیر علمی و بغایت مسخرهای نیز دارند: "هر چه سطح آلودگی گستردهتر و تعداد مبتلایان به ویروس در درون جامعهای بیشتر و همهگیرتر باشند، به همان نسبت درجه مصونیت جامعه نیز در برابر اپیدمی بالاتر خواهد رفت".
🔸 با توجه به چنین نگاه و سیاستی بود که نیروهای امنیتی با سرپوش نهادن بر روی ضعفهای مدیران نابخرد و ثروت بر_باد_ده درون نظام اسلامی، از اردیبهشت ماه گذشته با چراغ خاموش، بدون سر و صدا و با توجیه اقتصادی کمبود بودجه ناشی از تحریم؛ دارند مردم جامعهی پراکنده و ناتوان را به امان خدا میسپارند. یادداشت پیش رو میکوشد تا چنین سیاستی را از طریق آمار و ارقام نشان دهد.
🔸 در روز ۲۸ اردیبهشت ماه گذشته، سخنگوی وزارت بهداشت که زیر فشار امنیتیها داشت شیوه گزارشدهی خود را برای سومین بار متوالی تغییر میداد، به خبرنگاران گفت: "در ۲۴ ساعت گذشته تا ظهر امروز (۲۸ اُردیبهشت ۱۳۹۹) و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۸۰۶ بیمار جدید مبتلا به کووید_۱۹ در کشور شناسایی شدند که از این تعداد، ۳۴۰ بیمار [یعنی ۱/۵ بیماران] در بیمارستانها بستری گردیدند و ۱۴۶۶ بیمار بقیه [یعنی بیش از ۴/۵] را به خانههایشان فرستادیم."
🔸 از آن تاریخ [۲۸ اردیبهشت] تا ظهر دیروز [دهُم آبان] ۱۶۹ روز میگذرند. در طول این ۱۶۹ روز با استناد به گزارشها و آمارهایی که خانم دکتر لاری سخنگوی وزارت بهداشت روزانه آنها را در اختیار ژورنالیستها میگذارد؛ مسئولان بیمارستانهای سراسر کشور تعداد ۲۷۷۵۷۳ بیمار نیازمند کنترل و درمان را به خانهها فرستادند. اما بنا به توصیههای دکتر حریرچی و دکتر جهانپور دو تن از صاحبنظران وزارت بهداشت ایران که گفته بودند برای دستیابی به آمارهای واقعی، آمار دولتی را سه تا پنج برابر کنید؛ در واقع متوسط آمار مبتلایان فرستاده شده به خانهها، دستکم باید ۸۳۲۷۱۹ بیمار باشند. تک تک این بیماران میتوانستند [و میتوانند] آلودگی و بیماری را به دیگران انتقال دهند. اثبات چنین ادعایی دشوار نیست، چونکه گزارشهای روزانه [آمار جدول بالا] نشان میدهند که وزارت بهداشت ایران، آمار مبتلایان بستری شده در خانهها را برای سازمان بهداشت جهانی میفرستد و چنین کُنشی، بدین معناست که پیسیآر (PCR) آنان «مثبت» هست و کوچکترین تفاوتی با بیمارانی که در بیمارستان بستری هستند، ندارند. یعنی میتوانند ناقل بیماری در درون جامعه باشند. نمونههای متعددی وجود دارند که آنان زیر کنترل نبودند و هنوز هم نیستند. مسئولان هم تا این لحظه کوچکترین خبری از حال و روز ۲۷۷۵۷۳ بیمار فرستاده شده به خانهها را گزارش ندادهاند تا دستکم بدانیم که چه تعدادی از آنها پیش از خروج از منزل، مجددن مورد تست پیسیآر (PCR) قرار گرفتهاند. چه تعدادی فوت کردند، چه تعدادی بهبود یافتند و چه تعدادی هم دوباره مبتلا گشتند.
🔸 البته ناگفته نگذرم که اتخاذ سیاست سرپا درمانی و فرستادن بیماران به خانهها علتهای بنیانی دیگری نیز داشتند: یک نمونهاش غافلگیری است. نرخ رُشد و شتاب واگیری ویروس کرونا در ماه خرداد گذشته در سطحی بود که همهی کمیتههای باصطلاح مبارزه با بحران و تعیین سیاست و برنامهریزی مثل همیشه غافلگیر شدند. آمار دولتی بیماران ماه خرداد با ۷۵۶۶۲ نفر آلوده، بخوبی نشان میدهند که شتاب و گستردگی واگیری در مقایسه با تعداد مبتلایان ماه اردیبهشت، تقریبن دو برابر شده بود؛ نمونه دوّم، ضعف ظرفیتهای زیر ساختی است. میبینیم زیر ساخت بهداشتی/درمانی ضعیف، اعم از کمبود بیمارستان و تخت و لوازم پزشکی و بهويژه کمبود پرسنل پزشکی/درمانی، توانایی مقابله با چنین هجوم فلجکنندهای را نداشت و ندارد. آمارهای وزارت بهداشت هم نشان میدهد که مدیران بیمارستانها زیر فشار مداوم نیروهای امنیتی، مجبور شدند سه/چهارم بیماران خرداد ماه را، یعنی ۵۴۵۴۵ نفر را به امان خدا، به خانهها بفرستند.
🔸 سیاست بخانه فرستادن سه/چهارم [و در بعضی مناطق چهار/پنجم] بیماران تا همین امروز هم تداوم دارد. ولی بنا به پارهای شنیدهها و نشانهها، بهنظر میرسد مرگ تعدادی از افراد امنیتی، قاضی امنیتی، روحانیان و تعدادی از پاسداران در پایگاههای مختلف بهسهم خود تأثیرگذار بود. وقتی مسئولان جمهوری اسلامی شنیدند که جهش ناگهانی ویروس کرونا سبب گردید که تنها در نخستین ده روز آبان ماه دستکم تعداد ۱۷۵۸۶۰ بیمار آلوده و ناقل ویروس، پشتِ درهای بیمارستان و یا دقیقتر، در درون جامعه ویلان و سرگردان بمانند؛ ظاهرن دو ریالیشان افتاد که اجرای «سیاست ایمنی گلهای» بیش از اندازه دارد بحرانزا میگردد و ممکن است بهزودی و پیش از آمدن واکسن به بازار دامن آنان و خانوادهشان را بگیرد؛ به فکر چارهاندیشی افتادند. اما از آنجایی که تصمیمگیرندگان کلیدی کشور به معنای واقعی عاجز و ناتوانند در اندیشیدن و چارهجویی، قرار شد از روز ۲۰م آبان ماه، سپاه پاسداران در جستوجوی کشف بیماران آلوده به ویروس، کوچهگردی و خانهگردی کنند؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر