پنجشنبه، فروردین ۰۵، ۱۴۰۰

نامزد مطلوب انحصارگرایان

 🔸 اگر چهار سال نخست دورۀ ریاست جمهوری رفسنجانی را استثناء بگیریم، کدام‌یک از رؤسای جمهور اسلامی استقلال برنامه‌ریزی و آزادی عمل داشتند و به دل‌خواه توانستند سنگی بر روی سنگ بگذارند؟ 

 


🔸 اما دلیل آزادی عمل آن دورۀ چهار ساله نخست ریاست جمهوری رفسنجانی، برخاسته از قانون و برگرفته از ظرفیت‌های قانونی نبود بل‌که، علت خلاء ناشی از جابجایی محتوایی اهرم قدرت از دست مرجع تقلید و مجتهد جامع‌الشرایط، به دست حجت السلام «خارج» نخوانده و خارج نرفته و ندیده بود. همین ضعف رهبری مهم‌ترین علتی بود که او حداقل اتوریته یا ولایت مطلقه را بر نهادهای مذهبی و سیاسی کشور نداشته باشد.

🔸 توی پرانتز بنویسم خامنه‌ای خیلی زود فهمید که اگر می‌خواهد ولی قدرتمندی بشود، باید متکی به اراده جمعی‌ای که چرخه نظام اسلامی را می‌گردانند باشد. او تنها می‌توانست در وابستگی و حضور در آن جمع، شخصیت و قدرت و مقام معنویت بگیرد. خودش هم نیک می‌دانست که خلاف چنین راهی رفتن، یعنی مرگ!

🔸 اما تن دادن به جمع در قدم نخست بدین معنا بود که او در مخالفت با نظریه‌ی «قدرت مطلقه ولی فقیه»، مجبور بود نظریه‌ی پیشین خود را پس بگیرد و شکست سیاسی/نظری را آشکارا بپذیرد؛ و در قدم دوّم، وجدان و اخلاق و انسانیت را زیر پا بگذارد و تف به چهره‌های افرادی مانند هاشمی، یار قدیمی خود بیاندازد.

🔸 حالا پرسش کلیدی این است که آیا رفسنجانی در آن چهار سال نخست به‌ظاهر خلاء قدرت توانست کارهای اساسی انجام دهد و راهی به درون قلب‌های ملت باز کند؟ پاسخ به این پرسش منفی است. چرا؟

🔸 نخست بگویم که مثال رفسنجانی از این جهت حائز اهمیت است که او ستون اصلـی نظام اسلامی یا به لحاظ سیاسی/اجتماعی شخصیتی بود صاحب نفوذ و صاحب قدرت. به زبانی دیگر همه ما با کمی مکث و تأمل بر روی چنین سوژه‌ای، به آسانی می‌توانیم خاصیت نظام توتالیتاریسم را لمس و تحلیل کنیم!

🔸 دوّم، نظام‌های جمع‌گرا، صرف نظر از این که در رأس آن‌ها امام یا رهبر باشند یا نباشند، تابع یک نظم انتزاعی خاص هستند که آن نظم، در جمهوری اسلامی به نام «خط قرمز» معروف است. بعضی‌ها خط قرمز را این‌گونه می‌فهمند که شما بجز رهبر، آزادید همه را به زیر ذره‌بین انتقاد بگیرید. در حالی که زندگی بارها و بارها خلاف این حرف‌ها را ثابت کرد. خط قرمز یعنی منافع آن «جمع معین» نباید به‌خطر بیفتد. البته این داستان مربوط است به سال‌های پیش از انتخابات سال ۸۴؛ اما آن قدرت جمع‌گرای زمان رفسنجانی، از سال ۸۴ تبدیل شد به یک گروه خاص‌گرا و انحصارگرا که تحمل هیچ کسی را ندارد حتی شما نامزدان عوام‌فریب را!   

🔸 در نتیجه افرادی که برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خود را نامزد کرده‌اند، شاید «سعید محمد» فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا، یا فرد دیگری از همین جنس و در همین سطح، شایسته‌ترین نامزد در این دور از انتخابات باشند. چون که یکی از خاصیت‌های این گروه در زمان رئیس جمهوری این است که [مثلن] قدرت انحصارگرای مرکزی، دیگر با رئیس جمهور آینده بر سر بودجه سالانه چانه نمی‌زند.

فیسبوک، ۲۵ فوریه ۲۰۲۱

 

هیچ نظری موجود نیست: