حرکت اعتراضی_نمايشی تعدادی از جوانانی که در روز هفتم آبان
ماه به بهانهی روز تولد «کوروش» در کنار آرامگاه او اجتماع کرده بودند؛ کموبيش
تأييد همان تحليلها و نظريههای نهادهای مختلف جمهوری اسلامی است که ايران را در
آستانهی وقوع يک شورش همگانی میبينند.
بر مبنای چنين تحليلی بود که رهبری مدتی پيش قانون باصطلاح
«بیطرفی» را زير پا نهاد، دست رد بر سينهی پُر تمنای «همنظر پيشين» خود کوبيد و
آشکارا گفت: از آنجايی که حضور و شرکت احمدینژاد در کارزارهای انتخاباتی سال
آينده میتواند تحريککننده باشد و جامعه را بهسرعت بهسمت دو قطبیشدن و فتنه
[بخوانيد شورش] سوق دهد؛ شرکت او را در انتخابات "صلاح حال کشور" نمیدانند.
از منظر سياسی مخالفت رهبری با احمدینژاد يا مخالفت با «همنظر
پيشين» به اين دليل حائز اهميّت اساسیست که ولی فقيه در واقع، در برابر مانيفست
يکسونگرانه خود که در ۲۹ خرداد سال ۱۳۸۸ صادر کرده بود، پا پس کشيد و عقب نشست.
همه میدانند که اين عقبنشينی به لحاظ سياسی، دقيقن منطقی و آگاهانه بود، و کموبيش
منطبق است بر اوضاع نابسامان درون نظام، و همينطور منطبق است بر تجربهی زندگی
روزانه که لکوموتيو زنگزده و از نفس افتاده جمهوری اسلامی، بهاجبار بايد در
ايستگاه زندگی توقف کند. بههمين دليل پرسش کليدی اين است آيا عقبنشينی آگاهانهی
رهبری بهسهم خود میتواند کاتالیزاتور(هموار کننده) یک تحول منطقی
در آينده يا آنگونه که ولی فقيه گفته است "صلاح حال
کشور" باشد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر