سقوط دولت سايه؟

🔸 علی لاریجانی رئیس مجلس گفت:  

"ترامپ مرتکب جنایتی هم‌ردیف کودتای ۲۸ مرداد شده است"؟!  

🔸 به گمانم این سخن لاریجانی بسیار بودار، هدفمندانه و منظوردارست و از منظر سیاسی یعنی: لو دادن یک کُد ویژه. و بدیهی‌ست رمزگشائی منطقی از این کُد هنگامی مُیسر و ممکن است که پاسخ بعضی از پرسش‌های زیر را، دقیق بدانیم:  

   

🔸 همه‌ی ما می‌دانیم که آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، دکترمحمد مصدق نخستین رئیس دولت ملی ایران را که با رأی مستقیم و علنی مردم در سی‌ام تیر ماه سال ۱۳۳۱ انتخاب شده بود را سرنگون کرد.  

🔸 آيا لاریجانی با ارجاع دادن و گریززدن به یک رویداد تلخ تاریخی، هدف‌مندانه می‌خواهد افکار عمومی را متوجه یک نقطه‌ی تاریک، یا یک نکته‌ی پنهانی در پُشتِ پرده‌ی سیاستِ کند که رویداد سوم ژانویه ۲۰۲۰ به‌زعم او، کودتایی بود علیه «دولت در سایه»؟  

🔸 آیا قاسم سلیمانی به معنای واقعی رئیس دولت در سایه بود؟   

🔸 آیا دلیل آن همه تبلیغات هزینه‌برِ میلیون‌ها دلاری که قاسم سلیمانی را سرداری اندیشمند، سیاست‌گذاری واقع‌بین و دیپلماتی کارکشته به ایرانیان معرفی و حقنه می‌کردند؛ علتی توطئه‌گرانه داشت؟ یعنی قرار بود رئیس دولت در سایه همراه با کابینه‌اش به زودی در صحن نخست سیاست ایران آفتابی [=کودتا] گردند که ترامپ با کودتای خود، پیش‌دستی نمود و آن کودتا و تصمیم و نقشه‌ی شوم گروهی از پاسداران را از پایه خنثا کرد و بهم ریخت؟  

🔸 علی لاریجانی چهل سال است که در مناسبات سیاسی و دیپلماتیک حضور و تجربه دارد و نیک هم می‌داند که دیپلمات‌های جهان سخنان او را با دقت دنبال می‌کنند و به زیر ذربين می‌گیرند و به همین دلیل نباید ناسنجیده سخن بگوید. برابر گرفتن او با آدم‌های احمقی مثل احمد خاتمی که حرف و حدیث‌های بی‌معنا را در نمازهای جمعه با جعبه پرت می‌کند؛ اشتباه بزرگی است. به احتمال زیاد لاریجانی دلایل مستندی دارد که دو رویداد مختلفی را که در دو شرایط کاملن مختلف و با مضمون متفاوتی رُخ داده‌اند؛ "هم‌ردیف" می‌گیرد. 

🔸 وانگهی، کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ مضمون جانب‌دارانه‌ای داشت که آمریکا در درگیری میان شاه [نماد خودرأیی] و مصدق [نماد پای‌بند به قانون]، جانب شاه را گرفته بود اما، در کودتای سوم ژانویه ۲۰۲۰ مورد نظر علی لاریجانی، آمریکا جانب چه کسی را گرفته است؟ اگر منظور لاریجانی این است که رویداد سوم ژانویه (۱۳دی‌ماه ۱۳۹۸) به لحاظ مضمونی، وارونه‌ی هدف بنیانی کودتای ۲۸ مرداد بوده است، و آمریکا در این حرکت جدید، بازوی نظامی نماد خودرأیی [خامنه‌ای] و نظام استبدادی عصر حاضر را نشانه گرفته است؛ در چنین صورتی طرح این موضوع که: "ترامپ مرتکب جنایتی هم‌ردیف کودتای ۲۸ مرداد شده است"؛ از اساس بی‌معنی است. دیگر ضرورتی ندارد که ما خودمان را به زحمت بیاندازیم و از آن رمزگشائی کنیم! مگر این‌که نیت واقعی لاریجانی را از آن‌سوی وارسیم که قاسم سلیمانی در چشم او و بعضی از چهره‌های روشنفکر و نخبگان سیاسی ایران، یگانه چهره ملی [شبیه مصدق] و یگانه سردار ملی‌ [شبیه رضا شاه] در شرایط کنونی به‌حساب می‌آمد که می‌توانست در انسجام داخلی کشور نقش مهمی بازی کند. کشتن و کنار گذاشتن او از میدان بازی، جنایت بزرگی بود علیه مردم ایران.

 

🔸 مسئله کلیدی این است که مردم ایران خود را با یک معادله‌ی کاملن دو سر نجسی رو‌_‌به‌_‌رو می‌بینند که به‌زعم آن‌ها کوچک‌ترین تفاوتی میان دولت در سایه و دولت آفتابی نیست. طرح این‌گونه مسائل بیشتر موضوع دل‌مشغولی نیروهای درون نظام اسلامی است و غرض این بود که بدانیم آيا استنباط و برداشتی را که امثال لاریجانی‌ها ارائه می‌دهند، مورد تأیید دیگر اصول‌گرایان و پاسداران نیز هست؟ آیا آن‌ها هم نگران شرايطی هستند که در غیاب سلیمانی میان نیروهای نظامی تفرقه و دو دستگی پیش خواهد آمد؟ آیا از این زاویه بود که اصول‌گرایان افراطی زیر گوش «زینب سلیمانی» خواندند تا بجای توسل به رهبر ایران، متوسل به رهبر حزب‌الله لبنان گردد و بگوید: "عموی عزیزمان سیدحسن نصرالله خون پدرم را خواهد گرفت"؟