🔸 سردار سعید منتظرالمهدی سخنگوی نیروی انتظامی ایران
میگوید: پلیس در پی مطالبات مردمی و خواستگاه گروهها و نهادهای مختلف اجتماعی و
بهویژه تأکید رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه؛ با «پوشش خارج از عرف» در خیابانها
برخورد خواهد کرد.
🔸 من نمیدانم منظور و برداشت واقعی سردار از «عرف»
چیست؟ اما اگر از مادر خودش، یا از زنان هم نسل من که همه مادر بزرگ هستند و بین ۷۰
تا ۸۰ سال پاندول میزنند میپرسید؛ برایش توضیح میدادند که آن پوششی را که حکومت
اسلامی خواهانش هست و تحمیل میکند؛ در دورۀ زندگیمان هیچوقت جزئی از عرف جامعه
نبود. ممکن است بعضیها به محجبه بودن زنان یزد در پنجاه سال پیش اشاره و استناد
کنند اما، همه جای ایران که یزد نبود. وانگهی، موضوع عرف را بیشتر مسلمانان سنی
مذهب طرح و فرموله کردند، نه شیعیان!
🔸 من کاری به فرمان رئیس جمهور ایران که آدم کمسواد
و عامی و بیاطلاعی است ندارم. ولی، رئیس قوه قضائیه دستکم به این حقیقت واقف است
که هیچیک از محققان و پژوهشگران شیعه تا این لحظه تعریف مشخصی از عرف ارائه
ندادهاند. بحث در بارۀ عرف، یک بحث ویژه دوران جدید است که مثلن، در آثار اسلامی ۱۵۰
سال پیش وجود نداشت. هیچ فرد مسلمانی هم به این موضوع نپرداخته است که شیوۀ برخورد
پیامبر اسلام در عصر خویش، خلاف عرف جامعه آن روز عربستان بوده است. خود آیتاله
خمینی هم که در بین گروهی از روحانیان معروف بود به «عرفشناس»، ده صفحه مطلب نوشتاری
منسجم در باره عرف ارائه نداد. چون که نیک میدانست که: "کلمه «عرف» یک کلمهی
مجعول و تأسیسی از سوی شارع نیست؛ چنان که شرع نیز برای این پدیده تعریفی ارائه
نداده است"[انوارالهدایة، ج ۱، ص ۱۹۴]. از این منظر، با توجه به توضیح و توجیهی که
سردارسعید منتظرالمهدی ارائه داده، دارای چند اشکال اساسی است:
🔸 نخست، آن نامی که سردار بخود نهاده است، جدا از
فرصتطلبی و نان بهنرخ روزخوری، خلاف عرف نامگذاری است. هم بایگانی «اداره ثبت
احوال» در دسترس است و هم حافظهی مردم میتوانند گواهی بدهند که تا پیش از
انقلاب اسلامی، ما نامهایی مانند «مهدوی»، «مهدیدوست»، «منتظری» و غیره داشتیم ولی
نام منتظرالمهدی نداشتیم. این نام برساخته نظام جمهوری اسلامی و یا به نقل از خمینی،
یک کلمه مجعول است؛
🔸 دوّم، همین لباسی که سردار به تن دارد _بهویژه
پیراهنِ یقهدار کراواتی دکمه باز_ حدود ۹۰ سال پیش «پوشش خارج از عرف» محسوب میشد.
پوشیدن کُت و شلوار، گذاشتن کلاه کپی یا کلاه شاپو، جزو پوشاک خارج از عرف بودند.
چرا پوششی را که بزرگان دین شما در ۹۰ سال پیش خلاف عرف معرفی کردند، در درون نظام
جمهوری اسلامی کسی از آن تبعیت نمیکند؟ کسی بجای کت و شلوار، قبا نمیپوشد؟
🔸 سوّم، سردار در توجیه عمل خلاف خود میگوید برخورد
با پوشش خلاف عرف، در پی مطالبات مردمی و نهادهای مختلف اجتماعی میباشد. کدام
مردم؟ اگر مطالبات مردم برایتان مهم است، ۹۰هزار نفر [البته آماری که از درون
زندان بیرون آمده بود، یا از جمع تعداد خانوادههایی که در جلوی زندان اجتماع کرده
بودند؛ تا پایان آبان ماه سال ۱۴۰۱ شمسی، تعداد دستگیرشدگان ۶۰٫۰۰۰
نفر
بودند] از جوانان را در هنگام خیزش
انقلابی #زن_زندگی_آزادی دستگیر نمیکردید؛ یا ۵۰۰ کودک و نوجوان و جوان را نمیکشتید!
با این وجود، برای لحظهای فرض میکنیم که سردار و بزرگان دینی و حکومتی او جملگی
پایبند به فرهنگ عرفی هستند. اگر چنین است، در عرف ما ضربالمثلی است که میگوید:
"آن را که حساب پاک است؛ از محاسبه چه باک است؟". به زبانی دیگر اگر
احساس میکنند مطالبات مردم همان پوشش حکومت خواسته هست؛ یک رفراندوم ساده زیر نظر
سازمان ملل متحد بگذارند؛
🔸 چهارم، خواجه حافظ شیرازی هم نیک میداند که یکی از
درگیریهای اساسی و همه روزه در ۴۵ سال گذشته، همین درگیری پوشش اجباری حکومت
خواسته با مردم بود. وقتی جامعهای بهمدت ۴۵ سال تنها بر سر پوشش یا حجاب از شما
روی برمیگرداند و آشکارا «نه!» میگوید، آیا حق دولت مردان نیست که برای لحظهای
مسئولیت بپذیرند و ببینند تعریف و برداشت دقیق و منطقی از عرف چیست؟ شما هر کتابی
را باز کنید، با زبان ساده خواهد گفت: عرف به مجموعهای از رفتارها، عادتها و
باورهای خارج از نیاز زمانه میگویند که بخشی از افراد جامعه به آن پایبندند.
🔸 یا اگر تنها به کتاب خاطرات یا تجربیات تاریخی یکصد
سال اخیر مراجعه کنند، متوجه خواهند شد که در هر مقطعهای روحانیت ایران پرچم دفاع
از عرف را برافراشت، شکست تاریخی سختی را متحمل گردید: چه در ارتباط با تأسیس
دبستان و شیوه تدریس جدید؛ چه در ارتباط با تحصیل دختران اعم از دبستان، دبیرستان
و دانشگاه؛ چه در ارتباط با مسافرتهای تحصیلی دختران به خارج از کشور؛ چه در
ارتباط با باصطلاح بیحجابی و کُتودامن پوشی؛ در ارتباط با دوچرخهسواری دختران؛ مقاومت
در برابر سینما و رادیو و تلویزیون و غیره. بیتوجهی مسلمانان اصولگرا به تجربههای
مختلف و متفاوت تاریخی، نشانهی خشک مغزی است، نه نشانه پایبندی به اصول و اعتقاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر