🔸 در شرایط کنونی ضروریست که بر سر حفظ و سلامت دریای خزر [کاسپین] از آلودگیهای نفتی، شاهد شکلگیری اتحاد عمل موازی میان کل اپوزیسیون ایرانی با دولت جمهوری اسلامی باشیم!
🔸 اتحاد عمل موازی، نام اتحاد عملهای غیر قراردادی است. یعنی هم اپوزیسیون و هم دولت بدون کوچکترین مذاکره و مشورتی با یکدیگر، در دفاع از امنیت ملی و حفظ منافع ملی ایران، جهت و هدف مشخصی را دنبال میکنند. و بهترین مثال در این مورد خاص، اتحاد عمل موازی گروهها و سازمانهای مختلف سیاسی با دولت ملی مصدق بر سر «ملی شدن نفت» بود.
🔸 البته ناگفته نگذرم که تاکتیک اتحاد عمل موازی را نمیشود تنها محدود و مختص به همسویی میان اپوزیسیون با دولت دانست. در میان انواع و اقسام گروههای اپوزیسیون نیز احتمال شکلگیری اتحاد عمل موازی وجود دارد. بهترین مثال در این مورد خاص، راهپیمایی ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفری برلین است که در سال میلادی گذشته شکل گرفته بود. راهپیمایی برلین نخستین «اتحاد عمل موازی» طراز بالایی بود میان انواع و اقسام اپوزیسیونهای ایرانی. اگرچه فراخوان دهنده فرد مشخصی بود اما، هدف استراتزیک شرکتکنندگان تقویت خیزش انقلابی #زن_زندگی_آزادی در ایران بود. تلاش در جهت تداوم و تقویت آن خیزش انقلابی، بدون کوچکترین اغراقی، در خدمت به منافع ملی و تأمین امنیت مردم ایران بود. به زبانی دیگر، اتحاد عمل موازی همواره در راستای منافع ملی ایران شکل میگیرد یا خواهد گرفت.
🔸 مقدمهی بالا را به این دلیل خاص آوردم تا بگویم یک تلاش سیاسی خلاف قانون با محتوای ضد محیط زیست و تخریب اقتصاد منطقه بهویژه ایران؛ میان اروپا و آسیا در صدد است تا لولهی نفت ترکمنستان را از طریق کف دریاچه خزر [کاسپین] به جمهوری آذربایجان متصل سازد. اما دریاچه خزر به دلیل ژرفای محدودش که میان ۵۰ تا ۹۸۰ کیلومتر است؛ بههیچوجهی ظرفیت نشتِ نفت و روغن را ندارد و خیلی سریع آلوده و تلف خواهد شد و منطقه را گرفتار فاجعهای بسیار بزرگ، دامنگستر و جبرانناپذیری خواهد کرد.
🔸 با توجه به چنین چشماندازی، تأکید و تبلیغ و ترویج روی دو موضوع کلیدی واقعن ضروری است:
🔸 نخست، خزر یک گودال مستطیل شکلی است که تا پیش از انقلاب اسلامی، ۵۵۴ کیلومتر پهنا و ۱۲۸۰ کیلومتر درازا داشت. این مساحت روزبهروز در حال جمعشدن و کوچک شدن است. خزر یک دریاچه بستهای است که نه قانون دریاچهها بخاطر وسعتی که دارد مشمول حال او میگردد و نه، قانون عبور آزاد کشتیرانی. یعنی آن هیاهوی باصطلاح قانونیای که کشورهای ترکمنستان و آذربایجان در ارتباط با عبور لولهی نفت راه انداختهاند، فاقد اعتبار قانونی است. آنچه که به لحاظ قانونی مشمول حال دریاچه خزر میگردد، سیستم مشاع و مشترک است. در چنین سیستمی، هر کشوری اگر بخواهد در بخش بهرهوری مشترک [مشاع] عملی انجام دهد، نیاز به توافق کتبی کشورهای دیگر دارد.
🔸 دوّم، دو کشور ایران و روسیه تا این لحظه مخالف عبور لوله نفت در دریاچه خزر [کاسپین] هستند. اما تجربهی ۴۵ سال گذشته نشان میدهد که نباید روی مخالفت حکومت اسلامی حسابی باز کرد. ممکن است دو فردای دیگر ولی فقیه و دیگر روسوفیلهای ایرانی متأثر از نفوذ «ولادیمیر پوتین»، مثل گذشته از مخالفت خود دست بکشند و قرارداد عبور خط لوله را امضاء کنند. یک نمونه چنین تخلفی را که در گذشته شاهد بودهایم، صدور اجازه غیرمجاز به ناوه جنگی روسیه و ورود آن به داخل مرزهای ایران و شلیک موشک بسوی کشور سوریه بود.
🔸 وانگهی جمهوری اسلامی به دلیل انزوای سیاسی و ارتباط محدود دیپلماسی، از یک موقعیت بسیار ضعیفی برخوردار است و هایوهوی باصطلاح قانونی که این روزها توسط دو کشور راه افتاده است، فقط و فقط به این دلیل میباشد که به جمهوری اسلامی بهقبولانند که تو فاقد پشتوانهی سیاسی چه در داخل یا خارج از مرزهای خود هستی. و چنین فشاری یعنی کلید خوردن یک فاجعهی بزرگ برای مردم ایران! و با توجه به این مهم، اپوزیسیون ایرانی موظف است به لحاظ سیاسی آستینها را بالا بزند و به شیوهای کاملن هماهنگ و هارمونی در این راستا حرکت کند. منظور از هارمونی این است که کل اپوزیسیون در شرایط حساس کنونی در جهت جلب و جذب نهادهای محیط زیست اروپا و آمریکا، نهادهای حقوقی و جلب توجه سازمان ملل؛ نت دفاع از محیط زیست و آلوده نکردن دریاچه خزر را بنوازند. چنین واکنشی، صرف نظر از اینکه اعتبار اپوزیسیون را در درون جامعه بالا خواهد بُرد؛ از منظر آیندهنگری، تمرین بسیار مناسب و مؤثر و مفیدی است برای ادارهی آینده کشور بعد از تغییر حکومت اسلامی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر