سه‌شنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۶

هيئت ديوانگان دو بانو

يکی از دوستان در بازگشت از سفر دو هفته‌ای خود از ايران، تعدادی از آگهی‌ها و اطلاعيه‌های مختلف و متنوعی را که بر در و ديوارهای شهر تهران نصب شده بودند، يکی‌يکی با دستانش می‌کَند و بعنوان ره‌آورد سفر، سوغات می‌آورد. يک نمونه از آن‌ها را بمناسبت ارسال لايحه بودجه سال آينده دولت به مجلس، در وبلاگ می‌گذارم. لايحه‌ای که در آن دولت احمدی‌نژاد خواستار بودجه‌ای بالغ بر ۲۷۰۰ تريليون ريال شده است. يعنی ۱۷ درصد بيش‌تر از بودجه سال گذشته.
نخست متن کامل اطلاعيه که شايد در عکس زير روشن و خوانا نباشد:
بزم ما جنگل مولاست چو آيی بَرِ ما
با ادب باش که اين بيشه غضنفر دارد!
هيئت‌ ديوانگان دو بانوی دمشق
با عنايات خاصه حضرت حيدر کرار همه هفته شنبه‌ها تا فرج حضرت بقيۀ‌الله در زير بيرق شريف دو بانوی دمشق، مجلس روضه و عزاداری برگزار می‌نمائيم.
مداح: کربلايی امير کرمی

ميعاد: خيابان قيطريه روبه‌روی بلوار کاوه ـ ماتمکده حضرت زينب ـ


1 ـ محمود احمدی‌نژاد روز گذشته (دوشنبه) در سخنرانی خود در مجلس تأکيد می‌کرد که هدف اصلی اين لايحه، ايجاد فرصت‌های شغلی و دستيابی به برابری اجتماعی است. راست می‌گفت! از زمانی که دولت احمدی‌نژاد برسر کار آمد، هئيت‌های مختلفی نظير هيئت بالا، مثل علف‌های هرز در گوشه‌ و‌ کنار ايران سبز شدند. قصدم يک‌پارچه کردن نيست، ولی اطلاعات زيادی در دست هست که اکثريت آن هيئت‌ها، از بودجه‌های دولتی استفاده می‌کنند. اگر همه‌ی ريخته‌پاش‌ها و برداشت‌های شخصی از بودجه دولتی را طی دو سال گذشته از اساس ناديده بگيريم، بجرأت می‌توان گفت که بخش زيادی از ذخيره صندوق ارزی کشور، صرف برپايی، نگه‌داری و گسترش اين قبيل هيئت‌ها گرديد.
حالا مخالفان دولت به‌تر می‌توانند سخنان احمدی‌نژاد را درک و لمس کنند که چرا تشکيل انواع هيئت‌های ارزسوز، بمعنای ايجاد فرصت‌های شغلی در دست‌يابی به برابری اجتماعی است؟! وانگهی، اگر در دولت‌های پيشين رانت‌خواری تنها مشمول حواشی امنيتی و وفاداران نظام می‌گرديد؛ دولت عدالت‌خواه بسيجی، جانب انصاف و عدالت را گرفت و بخش گسترده‌تری را بسيج نمود. و خلاصه بدون تعارف، دلم برای همه کسانی که دم از ملت و مملکت و ثروت‌های ملی می‌زنند می‌سوزد. آن‌ها هنوز نمی‌دانند که مهم انتخابات آينده است و نقش اين هيئت‌ها!
2 ـ وفور انواع اطلاعيه‌ها و آگهی‌های هيئت‌هايی که يک‌شبه از زمين سبز شده‌اند، تقريبا در ايران امری عادی تلقی می‌گردد. به همين دليل کم‌تر روی ترکيب و موقعيت اجتماعی تشکيل‌دهنده‌گان و اداره‌کنندگان آن هيئت‌ها، يا روی مضمون نوشته‌ها دقت می‌کنند. لطفا يک بار ديگر روی متن نوشته مکث کنيد! همين جمله‌ی: «با ادب باش که اين بيشه غضنفر دارد»، يک جمله صد در صد لومپنی است. از تفسير و تحليل اضافی صرف‌نظر می‌کنم و چنين کاری را برعهده شما می‌گذارم! اصلا در فرهنگ عرفانی يا در فرهنگ شيعه‌ای، ما چيزی به نام «جنگل مولا» نداريم. اين اصطلاح مخصوص صوفی‌مسلک‌های بنگی و قهوه‌خانه‌ای است. منظور از اصطلاح جنگل مولا اين است که در بزم ما، شرب و بنگ و ترياک و کوفت و زهر و مار پيدا می‌شود. با اين حساب روشن شد که در دولت پادگانی، برای کدام‌يک از گروه‌های اجتماعی فرصت‌های شغلی ايجاد می‌گردد.
3 ـ اما يک نکته در اين اطلاعيه برای نويسنده اين سطور مبهم است که اميدوارم با توضيحاتی که خوانندگان می‌دهند، کامل گردد. مکان مرکزی اين هيئت‌ها، در خيابانی قرار دارد که يکی از خيابان‌های بالای شهر تهران است. اجاره خانه يا سالن اجتماعات در اين نقطه از شهر واقعا بسيار گران و سرسام‌آورست. وانگهی ساکنان آن مناطق، معمولا متمايل به شرکت در مراسم‌هايی نظير مراسم «هيئت ديوانگان» بالا نيستند. دليل اين‌که آن هيئت همه‌ی دفتر و دستک‌اش را در آن ناحيه برپا ساخته است، چيست؟