خانمها، آقايان!
تشکر میکنم از پيامهای تسلیبخش شما. ممنونم از آن همه محبتها و همدردیهای بیدريغ. از لطفتان که ياد و خاطره کاپيتان حميد را دوباره در وبلاگستان زنده کرديد، صفحهای از وبلاگتان را به نام و ياد او اختصاص داديد. همينطور، متشکرم از کليهی کاربران محترمی که به ولاگتان سر زدند و کامنت گذاشتند. در هفتهای که گذشت، يعنی از روز پنجشنبه (٨ آوريل٢٠١٠) که دو تن از دوستان خبر درگذشت حميد را منتشر کردند، تا لحظه حاضر (چهارشنبه، ١٤ آوريل٢٠١٠)، هفته عجيب و تسلیبخشی را پشتِ سر گذاشتم. البته عجيب از اين نظر که برای نخستين بار داشتم با زندگی و جهان تازهای آشنا میشدم، دنيای وبلاگستان. دنيايی که فضا و معنای تازهای از نوع زندگی و روابط انسانهايی که در گوشه و کنار جهان پراکندهاند، در برابر چشمهايم گشود. معنايی که بنا به تجربه آموختم که جهان مجازی و روابط آن، حقيقیتر از آن چيزی است که پيش از اين فکر میکردم.
من زنی هستم دينباور و هر يکشنبه به کليسا میروم. در ارتباط با زندگی و مرگ نيز، استنباط و روش ويژهای دارم و در تمام مدتی که حميد از من دور بود و در اقيانوسها درگير با طوفانها؛ برای سلامت او دُعا میخواندم و شمع روشن میکردم. من شايد هنوز اطلاعات زيادی در بارۀ اينترنت و دنيای مجازی نداشته باشم اما، بنا به تجربهای که در زندگی کسب و لمس کردهام، اطلاعات و استنباط دقيقی از دو مفهوم متضاد فاصله و نزديکی، جدايی و با همبودن را دارم. وقتی میبينم در هفته گذشته نزديک به چهار هزار نفر روی نام حميد کليک میکنند و وارد وبلاگ او میشوند؛ استنباطم اين است که بهرغم وجود فاصله، آنها با کليک خود نشان دادند که در مراسم تدفين و يادبود، حضور دارند و در کنار من هستند. وقتی میشنوم که تعدادی از وبلاگنويسان صفحهای از وبلاگ خود را به نام و ياد حميد اختصاص دادند و اين صفحات در هفته پيش، در مجموع بيش از سی هزار نفر بازديدکننده داشتند؛ استنباطم اين است که سی هزار نفر از آشنايان دور و نزديک حميد، همهی آنانی که دستکم يکبار گذرشان به وبلاگ «ميداف» افتاد و با اين نام آشنا بودند، از گوشه و کنار جهان برای خانواده او پيام تسليت فرستادهاند.
وبلاگنويسان محترم!
شيوه برخورد شما سبب شد تا استنباط تازهای از زندگی و روابط انسانها داشته باشم. برداشت تازهای از زندگی جهانی شدن؛ از آئينه زمان، که لحظههای پيدا و پنهان را با هم و در آن واحد نشان میدهد؛ از مفهوم فاصله، که ديگر فاصله نيست؛ از نوع روابط انسانهايی که يکديگر را هرگز نديدهاند اما آشناتر از هر آشنايی هستند؛ و بسياری چيزهای ديگر. اين نوشتم تا بگويم که تشکر من بیپايه و در جهت رعايت آداب ظاهری نيست. مثل برخورد بیريای شما، عمق و معنا دارد. بههمين دليل از صميم قلب میگويم سپاسگزار محبت شما هستم. تشکر میکنم از کارکنان سايتهای بلاگنيوز و بالاترين، که صفحهای را به نام حميد اختصاص دادند. تشکر میکنم از تمام وبلاگنويسانی که در ارتباط با درگذشت حميد قلم زدند. از خانمها و آقايان: مينو صابری (آونگ خاطرهای ما)، هاله (سرزمين آفتاب)، شهربانو (حکايتهای شهربانو)، دختر همسايه، سامالدين ضيائی، عبدالقادر بلوچ، محمد افراسيابی، اسد عليمحمدی، آشپزباشی، پارسا صائبی، محمد درويش، مسعود برجيان، ف.م.سخن، عبداللطيف عبادی، ملا حسنی، مهران مهرافشان، ورجاوند، نق نقو، کلموک آقا، پولاد همايون، خُسن آقا، مَتَتی، افکار، آينده ما، مانی، کريم پورحمزاوی، سیميل، اميريه، آيههای وبلاگی و ديگران.
بهطور ويژه تشکر میکنم از آقای فرهاد حيرانی نويسنده وبلاگ تقويم تبعيد، که زحمات زيادی را تقبل کردند.
با احترام فراوان
همسر کاپيتان حميد کجوری
توضيح: درست اين بود که پيام بالا را از طريق وبلاگ «ميداف» بهاطلاعتان میرساندم. اما به دليل عدم آشنايی با طرز کار وبلاگ، مسئوليت ويرايش و انتشار پيام را آقای درويشپور به عهده گرفتند. در ضمن، تمامی آمار، ارقام، نامها و خلاصهای از مطالب وبلاگها و کامنتها را ايشان گردآوری نمودند و در اختيار من گذاشتند.
__________________________________
۲۰ نظر:
سپاس حسن جان!
چند باری خواستم تلفنی به شاتسی بزنم ولی من در اینگونه موافق زبان لکنت میگیرد و روی این هم به نوشتن گپهای شبانهمان بسنده کردم.
خيلی متاسف شدم از شنيدن اين خبر، و چه متن زيبايی بود، تسليت من رو هم بپذيرين.
سلام محمد آقا!
اين روزها بچه هايش اجازه نمی دهند که خانم کجوری تنها در خانه بماند.
اما اگر بی ادبی نباشد، نکته ای را در ارتباط با واژه آلمانی «شاتسی» توضيح بدهم: معادل واژه شاتسی در زبان فارسی می شود عزيزم. حميد تعمداً از اين واژه استفاده می کرد تا ميزان علاقه و احترام خويش را به همسرش برساند.
جناب درویش پور عزیز
ممنون بابت درج پیام همسر صبور و مقاوم ناخدای عزیز
روحیه قدردانی ناخدا گویا روحیه ای خانوادگی بود ، پیام تشکر همسر مهربان ناخدا حاکی از رضایت همسر ناخدای دوست داشتنی وبلاگستان ست ، همین که همسرش از ما راضی ست گویا خود ناخدا در جریان ماوقع قرار دارد و لبخند همیشگی و معروف خود را بر لبانش دارد
نمیدانم با چه زبانی می توان از این همه توجه شما قدردانی کرد ، ناخدا شخصیتی بود والا و انتخاب شما برای انتقال پیام همسرش نشان از همین شخیت والا و گرامی دارد
امیدوارم روزی در وطن سرود آزادی را بنام ناخدا و همه عزیزانی که به قلم و قدم تلاشی نموده اند بسراییم
به سهم خود از شما ممنونم و امیدوارم بتوانم همچون شما نزد او روسفید باشم
سلام بر حسن عزیز!
از انتشار پیام همسر ناخدا در وبلاگت، بینهایت شادمان شدم. این پیام و متن آن، بهویژه آنجا که به روابط انسانی و نزدیک وبلاگنویسان پراکنده در گوشهگوشهی جهان اشاره میکند، ثابت کرد ما هم از عهدهی زنده نگاه داشتن یاد ناخداحمید در وبلاگستان فارسی برآمدهایم و هم فراتر از آن، حرکت ما، تسلیبخش خانوادهی داغدارش بوده است. من به خود میبالم که همسر ناخدا که آلمانی و مسیحیمذهب است، دیدی چنین زیبا نسبت به وبلاگستان فارسی و روابط درون آن یافته است و به گمانم این افتخاری برای هر وبلاگنویس ایرانی است.
مرسی از زحمتتون جناب درویش پور
با تشکر از شما جناب درویش پور گرامی. سلام و درود و احترام به کسی که کاپیتان دوست داشت
با سپاس و قدر دانی از زحمات بی دریغتان . ارادتمند کل موک
احساسات گرم و زیباتون را به سادگی و شیوایی کلام بیان کردید. سپاس و درود
خيلی متين و دلنشين بود.
با عرض تسلیت به تمام کسانی که در غم از دست دادن ناخدای عزیز سوگوارند باید بگویم شاتسی نازنین با نوشتن این نامه؛ فانوس خانهی ناخدا را روشن نگاه داشت!
با احترام
مینو صابری
پیام همسر ِ ناخدای دوست داشتنیمان کلی دلم را آرام کرد. این چند روز مرتب یادش میافتم. نمیدانم چرا.
روانش شاد.
یعنی این متن را یک خانم آلمانی زبان (اصلی) نوشته؟ واقعا ء زیباست.
من فارسی زبان هستم و یک خورده ادعای ادبیات هم مثلا" دارم و لی عمرا" بتونم چنین متنی رو بنویسم.در هر حال
روانش شاد و تسلیت به همسر گرامیشان.
زنده باد آزادی مرگ بر استبداد.
من هم به عنوان عضوی کوچک از خانواده وبلاگستان فارسی فوت حمیدکجوری یا همون ناخدامیداف خودمون رو به خانواده شون تسلیت میگم.
ناخدا حمید انسان شریف و عزیزی بود . نوشته های او برای همیشه در وبلاگستان باقی می مانند و ما نام و یادش را هرگز فراموش نخواهیم کرد . مایل هستم از طرف خودم و خوانندگان وبلاگم - روزنامه نگار آزاد - به همسر ایشان تسلیت بگویم و برای آرامش روح ناخدا حمید دعا کنم .
خواهش می کنم که این پیغام را به همسر زنده یاد ناخدا حمید برسانید . متشکرم
چقدر ناراحت شدم :((((( ناخدا ميداف خداحافظ..
با عرض تسلیت مجدد خدمت آن بانوی بزرگوار و شما آقای درویش پور نازنین.
از زحماتی که برای رساندن همدردی ما به خانواده ناخدا کشیدید سپاسگذارم. خوشا به حال شما که حداقل از نزدیک هم آن بزرگوار را می شناختید.
با عرض تسلیت به خانواده و عزیزان ناخدا میداف و تشکر از شما
روح ات شاد ناخدا
این ناخدا فقط همین یکی دوتا عکسو داشت؟ معلومه زندگی شلخته ای داری که دور و ورت پر از مجله و کتاب رمانهای چرت و پرت باشه.نه ناخدایی وجود داشته و نه خواهد داشت.
کاش ذره ای جرات داشتید و اقلا خودتونو معرفی می کردید (حالا آلبوم عکس های مادلینگتون پیشکش) بعد زیر مطالب یادبود و تسلیت مردم مزه پرانی می فرمودید.
ارسال یک نظر