🔸یکی از عوارض مهم «سیاستزدگی» حاکم بر فضای کشور ما، نداشتن زبان مشترک و فهم مشترک در بارۀ اصطلاحهای ابزاری است. همانطوری که در رشته مکانیک علت و دلیل تفاوت ابزارهایی مانند «آچار فرانسه» با «آچار شلاقی»، بخاطر کاربُردی که دارند قابل تشخیص هستند؛ در سیاست نیز ما با یک سری اصطلاحهای ابزاری سر و کار داریم که هر یک از آنها معنا و کاربُرد خاص خود را دارند.
🔸 نخست بگویم که منظور از زبان و فهم مشترک این است وقتی کسی میگوید «اتحاد عمل»، دیگری آنرا بهدلخواه «اتفاق عمل» تفسیر نکند و آنها را برابر و هممعنی نگیرد. یا دستکم بداند که فرهنگ و ادبیات سیاسی، هماندازهگیری یا برابرگیری دو اصطلاح «اتفاق عمل» و «اتحاد عمل» را که بیانگر دو مفهوم متفاوتی هستند، برنمیتابد.
🔸 در ادبیات فارسی، واژه اتفاق، بهمعنای همصدایی، همدلی و هماوایی است. اما این همدلی در سیاست، تحت تأثیر مستقیم شرایط تحمیلی شکل میگیرد. یعنی ناشی از یک تصادف است. مثلن، برای لحظهای تصور کنید که جامعهی ایرانیان مقیم خارج از کشور تحت تأثیر یک خبر شوکآور اعدام، بهطور خود جوش در مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در شهرهای مختلف لندن، پاریس و برلین اجتماع میکنند. در آن لحظه فهم یک نکته دشوار نیست که چگونه ترکیب اصلی اجتماعکنندگان را، افراد وابسته به گروههای مختلف سیاسی تشکیل میدهند که در شرایط عادی، تمایلی به ایستادن در کنار یکدیگر را ندارند. نام و معنی چنین اجتماعی، اتفاق عمل است.
🔸 اتفاق عمل، یعنی توسل به رفتار غیرمنتظرهای که معمولن قاعدهمند نیست. مثلِ مثال اتفاق مورچهها در ادبیات فارسی است که شاعر از آنها انتظار یک حرکت غیرغریزی و غیرقاعدهمندی را دارد:
مورچهگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بَدرند پوست
🔸 برعکس، واژه اتحاد در ادبیات فارسی، بهمعنای معاهده، پیوستگی، قرارداد میان حزبها و دولتها است. در فرهنگ سیاسی نیز وقتی سخن بر سر «اتحاد عمل» است، غرض، توجهدادن به قراردادی است که دو گروه سیاسی مختلف بر سر موضوع مشخصی [تأکید میکنم بر سر موضوع و برنامهی مشخص] و عمل مشخصی به توافق میرسند. مثلن پیرامون راهپیمایی مشخصی دو گروه سیاسی مختلف، بر سر متن پلاکاردها (Placard) و شعار راهپیمایان و محتوای قطعنامهی پایانی، به توافق میرسند ولی، بعد از پایان راهپیمایی، قرارداد آن دو گروه بهطور اتوماتیک فسخ میگردد. به زبانی دیگر، اتحاد عمل، محصول تک قراردادها است.
🔸 این نکته را نیز اضافه کنم که اتحاد عمل، قرارداد مختص میان دو سازمان سیاسی یا دو حزب نیست، ممکن است چنین قراردادی میان دو یا چند دولت مختلفی بسته شود. مثل قرارداد دولتهایی که میخواستند ارتش مهاجم «صدام حسین» را از خاک کشور کویت بیرون بفرستند. وقتی صدام حسین با دیدن فشار همهجانبهی نیروهای مهاجم خارجی، داوطلبانه عقب نشست؛ اتحاد عمل دولتها بر مبنای قراردادی که بسته بودند، بهخودی خود منتفی گردید و کانسل شد و دولتهای آمریکایی و اروپایی فورن پا پس کشیدند و از خاک عراق خارج شدند.
🔸 حُسن «اتفاق عمل» این است که چشمها را برای اندیشیدن باز میکند. مثلن در مثال اجتماع خودجوش بالا در مقابل سفارتخانههای اسلامی؛ هر کسی میتواند متوجه این مهم گردد که چه کسانی یا چه گروههایی همسو با ما مخالف اعدام هستند. به زبانی دیگر، اتفاق عمل، زمینه را برای اندیشیدن در تشخیص نیروهای همسوی، بیش از پیش گسترش میدهد و باز میکند. یعنی راه را برای شکلگیری اتحاد عملها هموار میسازد.
🔸 اما مهمترین حُسن «اتحاد عمل» این است که بستر شکلگیری یک «جبههی سیاسی» را در میان حزبهای مختلف سیاسی مهیّا میسازد. تاریخ شکلگیری «جبهه ملی» به روشنی نشان میدهد که چگونه حزبهای مختلف سیاسی بعد از چند اتحاد عمل پارلمانی، به فکر تشکیل جبههای با پلاتفرومی مشخص افتادند. موضوعی که ضرورت تشکیل آن در شرایط کنونی الزامی به نظر میرسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر