جمعه، مهر ۰۱، ۱۴۰۱

اعتراض یا اغتشاش؟

🔸 ابراهیم رئیسی عصر پنج‌شنبه (۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲) در نشستی با خبرنگاران رسانه‌های بین‌المللی در نیویورک، اعتراض‌های یک هفته‌ی اخیر را اغتشاش معرفی کرد و گفت: "هیچ‌کس اغتشاش را قبول ندارد". معنای پاسخ باصطلاح دیپلماسی رئیسی به زبان ساده، یعنی اعتراض‌ها باید سرکوب گردد.

 


 

🔸 آیا اعتراض‌های یک هفته‌ی اخیر را می‌شود برابر با اغتشاش گرفت؟ در فرهنگ سیاسی اغتشاش یعنی نافرمانی غیرمسئولانه. البته چنین تعریفی بیش‌تر مختص جوامع باز هست، نه جوامع بسته. مثلن، در درون جوامع آزادی که افراد، حزب‌ها، نهادها و سندیکاها مطابق قانون آزادانه می‌توانند تشکیل اجتماع‌ها و راهپیمایی‌ها و اعتراض‌ها را سازمان دهند؛ اگر گروهی با رفتارهای هرج و مرج‌طلبانه‌ی خود بخشی از وسایل ملی از قبیل کیوسک تلفن، اتوبوس، تراموا و غیره را از حیز سودمندی خارج نمایند؛ به چنین رفتاری می‌گوئیم اغتشاش.

 

🔸 برعکس، در ایران، اغتشاش‌گران و هرج‌ومرج‌طلبان واقعی که غیرمسئولانه مانع از اجرای آزادی می‌گردند؛ نیروهای درون حاکمیت ولایی هستند. یعنی همه‌ی آن عنصرها و نهادهایی که به‌مدت ۴۳ سال، مانع از اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی گردیدند. رُخداد سال ۸۸ شمسی را بخاطر آورید، بیش از یک میلیون نفر از ساکنان تهران در یک حرکت اعتراضی/مدنی و با سکوتی معنادار به خیابان می‌آیند تا به رهبری نشان دهند که مخالف نتایج دست‌کاری شده انتخابات هستند. اما واکنش رهبر نظام فاشیستی/اسلامی چه بود؟ صدور فرمان آتش؟! بدیهی‌ست بعد از صدور چنین فرمانی، جوانان کشور در تقابل با تهاجم لومپن‌ها، لات‌ها و قمه‌کشانی که سپاه برای سرکوب آن‌ها بسیج کرده بود، ایستادگی خواهند کرد و کردند! آیا ایستادگی در تقابل با سرکوب خشن و کشتار، معنایش اغتشاش هست؟

 

🔸 در فرهنگ شفاهی و فقهی/ولایی درون حاکمیت، اغتشاش به کُنش‌ها و واکُنش‌هایی گفته می‌شود که مخل به مبانی اسلام باشد. برای فهم اغتشاش، نخست ببینیم که تعریف مبانی اسلام چیست؟ اگر همین پرسش را در مقابل چشمان هر مسلمان عامی و بی‌سوادی بگیرید، به شما پاسخ خواهند داد سه اصل توحید، نبوت و معاد، جزو اصول پایه‌ای و مبانی اسلام هستند. حتی افراد صاحب نظری مثل روح‌الله خمینی، «معاد» را جزئی از مبانی اسلام بحساب نمی‌آورد و معتقد بود: مبانی اسلام مبتنی بر سه اصل «خداپرستی»، «یکتاپرستی» و «نبوت» است. و با توجه به این سه اصل، شما بار دیگر اعتراض‌های سال‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و یک هفته‌ی گذشته (۱۴۰۱ شمسی) را به زیر ذربین نقد بگیرید و ببینید که کدام‌یک از اعتراض‌های پیشین مُخل به مبانی اسلام بودند؟ آیا داشتن پوشش طبیعی و به آتش‌کشیدن روسری‌ها، شال‌ها، مقنعه‌ها و حتی چادرها در یک اعتراض عمومی، معنایش به چالش طلبیدن مبانی اسلام هست؟ و اگر نیست [که صد در صد نیست!]، مبانی مورد نظر حاکمیت چیست که بخاطر آن تنها در اعتراض سال ۹۸ شمسی، ۱۵۰۰ تن از جوانان کشور را کُشتند؟

 

🔸 خاطرتان هست وقتی دو جوان کم سن و سال در اعتراض سال ۸۸ تصویر خمینی را به آتش کشیدند، چگونه تعدادی از اصلاح‌طلبان از حنجره فریاد می‌کشیدند و وای اماما می‌گفتند؟ آن برخورد هیستریک ریشه در باوری داشت که «امام» را برگزیده خدا می‌دانست و «ولایت» او را برابر و حتی فراتر از «نبوت» پیامبر اسلام می‌گرفت و هر زمان اراده می‌کرد، می‌توانست واجبات و احکام اسلام را باطل کند. در این فعل و انفعال، می‌بینیم «ولایت مطلقه فقیه» جانشین «نبوّت» شد و به یکی از اصول پایه‌ای ایدئولوژیک حاکمیت اسلامی مبدل گردید. از این منظر، آتش‌زدن تصویر رهبری و شعار «مرگ بر دیکتاتور» که مستقیم خامنه‌ای را مخاطب قرار می‌دهد، بنا به باور امثال رئیسی‌ها، مخل به مبانی اسلام ولایی‌ست و اغتشاش تعریف می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست: