چهارشنبه، شهریور ۳۰، ۱۴۰۱

گوشه‌ای از چشم‌انداز

 🔸 رهبر حکومت ولایی/اسلامی ایران در سخنرانی امروز خود به‌مناسبت «هفته جنگ»، کوچک‌ترین اشاره‌ای به مرگ جان‌گذاز #مهسا_امینی به‌دست نیروهای انتظامی و اعتراض‌های عمومی نکرد. این سکوت آگاهانه و تعمدی توسط نماد پلیدی و دروغ در ایران، بدین معناست که خامنه‌ای غیرمستقیم می‌خواست به مردم نشان دهد که هنوز صدای اعتراض شما نارسا و نانشنیدنی است. 

 


 

🔸 ایرانیان در پنج سال گذشته در سه اعتراض پی‌_‌در‌_‌پی و فراگیر در سال‌های ۹۶، ۹۸ و در چند روز گذشته (شهریور ۱۴۰۱ شمسی) با صدای بسیار رسایی که جهانیان هم بشنوند، به دولت‌مردان اسلامی نشان داده‌اند که ما خواهان تغییر مسالمت‌آمیز نظام فاشیستی/اسلامی غیرپاسخ‌گوی حاکم بر ایران هستیم. اما حاکمیت اسلامی چنین صدایی را ناشنیده گرفت، و سیاست ناشنیده گرفتن به‌سهم خود می‌تواند عواقب خطرناکی را به‌دنبال داشته باشد.

 

🔸 تحلیل حاکمیت در بارۀ اعتراض‌های سال‌های ۹۶ و ۹۸، این بود که آن‌ها را موجی زودگذر می‌دید که توانایی تغییر توازن قوا را در درون جامعه‌ی ایران ندارند و از این منظر، آن‌ها را نادیده و ناشنیده می‌گرفت. در حالی که بسیاری از جمله نیروهای درون حاکمیت نیک می‌دانستند کم‌ترین تأثیری که دو اعتراض سال‌های ۹۶ و ۹۸ بر جامعه گذاشته‌اند، نه تنها از منظر تبلیغاتی حاکمیت را برای همیشه خلع ید نمود و دیگر نمی‌تواند مدعی گردد که نظامی است برخاسته از آرای عمومی؛ بل‌که به‌سهم خود، مرز مصنوعی «خودی» و «غیرخودی» پیشین را در میان طیف‌های پائینی اجتماع تخریب، و خودی‌ها را سهیم در مبارزه ضد استبدادی کرد. آمارهای منتشر شده نیز نشان می‌دهند که از میان ۱۵۰۰ تن از کشته‌شدگان اعتراض‌های سال ۹۸، دست‌کم یک/سوم کشته شدگان بسیجی، یا فرزندان خانواده‌های وابسته به نظام بودند.

 

🔸 اما مهم‌ترین مسئله‌ی روز این است که حاکمیت اسلامی هنوز نمی‌خواهد بپذیرد که هر اعتراضی، بنا به هر بهانه‌ای که شکل می‌گیرد، به لحاظ محتوایی تداوم اعتراض‌های پیشین است. هر یک از آن‌ها حلقه‌ای هستند از یک زنجیر و دلیل پیوستگی‌شان، مخرج مشترک واحدی است به‌نام «تغییر نظام سیاسی». من در تحلیل اعتراض‌های سال ۹۸ توضیح دادم وقتی کسی به این سطح از آگاهی برسد که وجود حاکمیت اسلامی، بخودی خود مهم‌ترین عامل ایجاد عدم امنیت در درون کشور و خارج از مرزهای ایران است؛ بدیهی‌ست در هر اعتراضی علیه حاکمیت اسلامی شرکت خواهد کرد. حاکمیت اسلامی معنای چنین حضور و پیوستگی را اصلن نمی‌فهمد، آن را توطئه‌ای علیه نظام سیاسی تفسیر می‌کند، در حالی که توطئه‌گر اصلی حاکمیت اسلامی‌ست که «حق تغییر حاکمیت مستبد» را که جزئی از حقوق پایه‌ای هر ملتی‌ست، از ایرانیان سلب نمود.  

   

🔸 با توجه به آنچه که در بالا آمده است، با تأکیدی ویژه اضافه کنم در پس خبررسانی محسن منصوری استان‌دار تهران که گزارش داد حدود ۱۸۰۰ نفر از دستگیرشدگان تجمع‌های غروب دوشنبه در تهران "سابقه‌ی شرکت در تجمعات و بعضاً اغتشاشات قبلی را دارند"، بوی خون شنیده می‌شود. و اگر چنین اتفاقی رُخ دهد، بدین معناست که حاکمیت در بررسی سه اعتراض پیشین در پنج سال گذشته که چگونه پله به پله در حال نشان‌دادن واکنشی است متناسب با کُنش‌های خشن حاکمیت؛ هیچ نیاموخته است. تصویرهای منتشر شد در چند روز گذشته نشان می‌دهند که معنی حضور شجاعانه تک زنانی که به تنهایی در مقابل تهاجم نیروهای نظامی ایستاده‌اند، یا واکنش تند جوانان رشتی و شیرازی علیه مهاجمان بسیجی و انتظامی‌ای که متوسل به خشونت گردیدند؛ اخطار بسیار مهمی هست که شرکت‌کنندگان در این دور از اعتراض‌ها در تقابل با سرکوب و خشونت حاکمیت، به‌هیچ‌وجهی قصد عقب‌نشینی ندارند.

هیچ نظری موجود نیست: