🔸 بدون اطلاعات آماری دقیق از چگونگی گردش آراء در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، نمیشود شرایط روانی حاکم بر جامعهی پیش از انتخابات ترکیه را درست تحلیل کرد.
🔸 شناخت واکنشهای روانی/فرهنگی جامعه ترکیه برای ایرانیان، بسیار مهمتر از نتایج سیاسی انتخابات است. علت تأکید بر چنین شناختی در واقع به دست گرفتن آینهای است برای دیدن واکنشهای خود و جامعه خودمان در آینده نزدیک. و دلیل اهمیت دادن به انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، شیوۀ دموکراتیک برگزاری انتخابات است که هر یک از آحاد ملت نیک میدانند که آرایشان در مجموع خوانده میشوند و شمارش میگردند. یعنی دلهره تقلب و جابهجایی آراء که ما ایرانیان بیش از صد سال درگیر چنین شرایطی هستیم و به آن خو گرفتهایم؛ ندارند. در واقع، در زیر چنین سقف و فضایی، ظاهرن شرکت کردن در انتخابات و رأی صحیح و غیرباطله دادن، باید امری طبیعی باشد.
🔸 متأسفانه شورای عالی انتخابات ترکیه در گزارشی که به رسانهها ارائه داد، گفت: "با شمارش ۹۹.۴۳درصد آرای صندوقها، «رجب طیباردوغان» با کسبِ ۵۲.۱۴درصد آراء بار دیگر به ریاست جمهوری دست یافت. و رقیب او «کمال قلیچداراوغلو» در کل ۴۷.۸۶درصد آراء را کسب نمود". از درون این گزارش نه تنها نمیشود اطلاع دقیقی را بیرون کشید، بلکه بنا به دلایل زیر اندکی مبهم است.
🔸 نخستین ابهام گزارش بالا این است که چگونه از میان ۹۹.۴۳درصد آرای شمارش شده، دو نامزد صددرصد [۱۰۰=۵۲.۱۴+۴۷.۸۶] آراء را کسب میکنند؟
🔸 یا چگونه است که در دور نخست انتخابات ۱.۰۲۰.۷۴۹ رأی باطله شمارش شدند ولی، در دور دوّم گزارشی در باره آرای باطله نداریم؟
🔸 تا آنجایی که من میدانم از میان ۳.۵میلیون نفر دارای حق رأی در خارج از کشور، ۱.۵میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردهاند. شناخت و تشخیص علت واکنش منفی/روانی عدم شرکت همین ۱.۵میلیون نفر در انتخابات، برای تحلیل دقیق انتخابات کاملن ضروری است.
🔸 وانگهی، آمار دارندگان شرایط حق رأی در دور نخست انتخابات ۶۴.۱میلیون نفر بود که از این تعداد تقریبن ۵۷میلیون نفر [۸۸.۸۹درصد] در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری شرکت داشتند. اما وزیرکشور ترکیه در هنگام دادن رأی در روز ۲۸ ماه مه، کل دارندگان حق رأی را ۶۱میلیون نفر اعلام کرد که در مقایسه با آماری که در دور نخست رسانهای شده بود، همخوانی نداشت و مبهم است.
🔸 استنباط من این است که بهرغم افزایش آمار دارندگان حق رأی در دور دوّم، رأی اردوغان در مقایسه با دور نخست، به تعداد یک میلیون رأی کمتر است. نرخ مشارکت در دور دوّم نیز سه درصد کمتر از نرخ مشارکت در دور نخست بود. در نتیجه اگر ریز آمار دو دورۀ انتخابات ترکیه درست منتشر گردند، به آسانی میشود نیروهایی که در دور دوم انتخابات شرکت نکردهاند را به دو گروه زیر تقسیم و تحلیل کرد:
🔸 در گروه نخست، اکثریت رأی دهندگان به «سینان اوغان» در دور اوّل، نه تنها به نفع اردوغان رأی ندادهاند بلکه، حضور ملموسی در انتخابات نداشتند. بخش شناخته شده آنان نیز در شهرستانهای کوچک اگر در انتخابات شرکت کرده باشند، به احتمال زیاد رأی باطله دادهاند؛
🔸 در گروه دوم، نام تحریمکنندگان ۱.۵میلیون نفری در خارج از کشور را، میشود «دلسردشدگان» گذاشت که انتظار غیرواقعی در دور نخست انتخابات در ارتباط با پیروزی قلیچداراوغلو داشتند. شبیه این نیروها در بین ایرانیان فراوانند و از این منظر، تحلیل دقیق آخرین انتخابات ترکیه تجربه خوبی است برای همه ما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر