محمد خاتمی، رئيس جمهور ايران، انتقادهای تازه وزارت خارجه آمريکا درباره وضع حقوق بشر در ايران را نادرست خواند و آمريکا را متهم کرد که خود به نقض حقوق انسانی در سطح جهان می پردازد.
وی حقوق بشر را يکی از "اصول اصلی" مورد علاقه خود در دوران پيش و پس از انتخابش به مقام رياست جمهوری دانست ولی استقرار کامل حقوق بشر را يک "پروسه" دانست که بايد با صبر و تامل طی شود.
در يک ماه گذشته، جدا از سازمان ملل متحد، وزرای خارجه بعضی از کشورهای اروپايی، سازمانهای مدافع حقوق بشر؛ در داخل کشور نيز اعتراضاتی را عليه نقض حقوق بشر، هم از جانب تعدادی از وکلا، وبلاگ نويسان جوان، روزنامه نگاران، کانون مدافعان حقوق بشر و حتی از جانب يار غار خاتمی، آقای ابطحی نيز شاهد بوده ايم. اگر انتقادهای وزارت خارجه آمريکا نادرست است، رئيس جمهور پاسخ ديگران را چه می گويد؟
چطور است رئيس جمهور برای آن بخش از مقامات جمهوری اسلامی که متهم به جنايت اند و به احدی هم تاکنون پاسخگو نبوده اند، اين حق را قائل ميگردد تا عليه ديگر کشورها و حتی آمريکا اعتراض کنند اما، دولت آمريکا از داشتن چنين حقی محروم است؟ مفهوم اين سخن چيست: «هر کسی از حقوق بشر صحبت کند، به آمريکا اجازه نمی دهيم در اين زمينه حرفی بزند.»؟! کسی که چنين برخوردی سطحی، جانبدارانه و غرض ورزانه با مسائل حقوق بشری ارائه ميدهد؛ چگونه انتظار دارد تا ما از او بپذيريم که «حقوق بشر يکی از اصول اصلی و مورد علاقه اوست»؟در اين زمينه، ايرانيان سخنان بسياری گفته اند و مقالات زيادی نوشته اند و اگر گوش شنوايی بود، مطمئنم که خاتمی هرگز چنين سخنان سطحی را برزبان نمی راند. اگر می بينيد دو خطی را نوشته ام فقط به اين دليلند تا خواهشی را طرح کنم و از رئيس جمهور بخواهم بخاطر احترام به آرای بيست و دو ميليون ايرانی، بهتر است چند ماه آخر را به سکوت بگذرانند. چرا که از اظهارات يکی ـ دوماه اخير او، بوی آلودگی به فرهنگ تدارکچيان جنايتکار را می توان استنشاق کرد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر