براساس دادهها، تبليغات و نظرات دولتمردان ما، اکنون میتوانيم دوستان و دشمنان کشور ايران را در شورای حکام آژانس بينالمللی هستهای، مطابق جدول زير تقسيمبندی کنيم:
مجاهدين
كوبا، ونزوئلا و سوريه .
منافقين
آفريقایجنوبی، ليبی، الجزاير، بلاروس، اندونزی .
محاربين
آرژانتين، استراليا، برزيل، بلژيك، كانادا، چين، كلمبيا، اكوادور، مصر، فرانسه، آلمان، غنا، يونان، هند، ژاپن، كره جنوبی، نروژ، پرتغال، روسيه، سنگاپور، اسلواكی، اسلوونی، سريلانكا، سوئد، انگليس، آمريكا و يمن.
اما آيا واقعا همه جهان بسيج شدهاند تا کشور ما را نابود سازند؟ چنين همآهنگی و اتفاقی تنها يکبار در تاريخ قرن گذشته و آن هم در زمان آدولف هيتلر رُخ داده بود که همه جهان عليه نابودی فاشيسم بسيج شده بودند. بديهی است که اگر دولتمردان ما خواهان سياستهای صلحخواهان و مسالمتآميز باشند؛ اگر ما اهل معاشرت و روابط با دنيای خارج هستيم؛ اگر دوست داريم جلب اعتماد کنيم و پايبندیمان را برتعهدات و قراردادها نشان بدهيم؛ راه هنوز هموار است. هنوز فرصت هست و میتوانيم از دقايق نود بهره بگيريم.
چرا به راه دور و پُر از پيچ و خم برويم؛ منطق حکم میکند که نخست، خودمان را در خويش و در سرزمين خويش بیيابيم. اگر دولتمردان ايرانی فقط لحظهای چشمهایشان را خوب و درست بگشايند و تنها همين امروز و پس از نخستين دقايق تصويب قطعنامه، بار ترافيک «اس.ام.اس» موبايلهای ايرانی را ـکه جوانان از سر نگرانی و دلهره برای همديگر میفرستادند، دقيق بهبينند؛ بسياری از واقعيتها را به روشنی خواهند ديد. ولی بدبختی همینجا است که چه کسی دلش برای جوانان ايرانی میتپد؟
بهبينيد شهريار مشيری، در گفت و گو با خبرنگار «ايلنا» چه میگويد: « آنچه که برای كشور و دولت ايران اصلا ارزش ندارد، سلامت روان جوانان است... شيوع افسردگی در آنها واقعا اسفبار است».
مجاهدين
كوبا، ونزوئلا و سوريه .
منافقين
آفريقایجنوبی، ليبی، الجزاير، بلاروس، اندونزی .
محاربين
آرژانتين، استراليا، برزيل، بلژيك، كانادا، چين، كلمبيا، اكوادور، مصر، فرانسه، آلمان، غنا، يونان، هند، ژاپن، كره جنوبی، نروژ، پرتغال، روسيه، سنگاپور، اسلواكی، اسلوونی، سريلانكا، سوئد، انگليس، آمريكا و يمن.
اما آيا واقعا همه جهان بسيج شدهاند تا کشور ما را نابود سازند؟ چنين همآهنگی و اتفاقی تنها يکبار در تاريخ قرن گذشته و آن هم در زمان آدولف هيتلر رُخ داده بود که همه جهان عليه نابودی فاشيسم بسيج شده بودند. بديهی است که اگر دولتمردان ما خواهان سياستهای صلحخواهان و مسالمتآميز باشند؛ اگر ما اهل معاشرت و روابط با دنيای خارج هستيم؛ اگر دوست داريم جلب اعتماد کنيم و پايبندیمان را برتعهدات و قراردادها نشان بدهيم؛ راه هنوز هموار است. هنوز فرصت هست و میتوانيم از دقايق نود بهره بگيريم.
چرا به راه دور و پُر از پيچ و خم برويم؛ منطق حکم میکند که نخست، خودمان را در خويش و در سرزمين خويش بیيابيم. اگر دولتمردان ايرانی فقط لحظهای چشمهایشان را خوب و درست بگشايند و تنها همين امروز و پس از نخستين دقايق تصويب قطعنامه، بار ترافيک «اس.ام.اس» موبايلهای ايرانی را ـکه جوانان از سر نگرانی و دلهره برای همديگر میفرستادند، دقيق بهبينند؛ بسياری از واقعيتها را به روشنی خواهند ديد. ولی بدبختی همینجا است که چه کسی دلش برای جوانان ايرانی میتپد؟
بهبينيد شهريار مشيری، در گفت و گو با خبرنگار «ايلنا» چه میگويد: « آنچه که برای كشور و دولت ايران اصلا ارزش ندارد، سلامت روان جوانان است... شيوع افسردگی در آنها واقعا اسفبار است».
۸ نظر:
سلام...تبریک ایرانیان....تبریک...... این اقدام میمون و مبارک(لغو تعلیق فعالیت های هسته ای) را به نوبه ی خود به همه ی ایرانیان(ایرانیان راستین)تبریک می گویییییییییییم...باشد که بدانیم مدارا با غرب و زورگو و بحث های به ظاهر زیبای دمکراسی و حقوق بشر و.... همه تزویر و ریا برای سواستفاده است.......با افتخار و اتکال بر خدا به پای همه نوع هزینه ای ایستاده ایم..... باشد تا بدانیم از کشور فرار کردن و آرمیدن در گوشه ای و همصدا با زورگویان شدن ، کوچکترین نشانی از ایرانی بودن ندارد (حتی اگر پاسپورت ایرانی داشته باشیم)!!!!! ایرانی اینگونه هم داریم ؟؟؟!!!...اکنون کار اصلی ما شروع شده... و آن چیزی نیست جز مقابله با فشارهای فزاینده ی بعدی غرب....آماده ایم
هموطنان عزیز امروز روز ایستادگی است... بار دیگر ایران مصدقی دارد که صنعتی را ملی کند اگر آنروز قدر مصدق را ندانستیم و با اشتباهاتی فاحش ، از جمله توجه زیاد به رسانه های بیگانه این مرد تاریخ را به دست خود و دیگران! از صحنه خارج ساختیم وشاه بی کفایتی بر مسند قدرت نشاندیم اما امروز من و تو از آن درس تاریخی عبرت گرفتیم و نمی گزاریم بار دیگر با تهدید و ارعاب رسانه های خارجی و غربی ترسی به دل خود راه دهیم.... آن روز توپخانه های ارتش انگلیس در خلیج فارس آماده ی شلیک به این خاک عزیز بودند که با ایستادگی مصدق ،نه تنها توطئه ی آنها نقش بر آب شد بلکه نفت هم ملی شد.... در آن روزهای رعب و وحشت رادیو بی بی سی سردمدار تبلیغ منفی علیه این بزرگوار بود و نقش اصلی در کودتا را بازی کرد (قابل توجه دوستانی که خیلی روشنفکر!!هستند و به آزادی رسانه ها اعتقاد راسخ دارند!!!!) ولی امروز دیگر ملت چند دهه ی پیش نیستیم و همراه و همگام با رئیس جمهور عزیزمان برگ طلائی دیگری در تاریخ ایران ورق می زنیم.... باز هم به قول یوسف ، " ملی شدن صنعت غنی سازی اورانیوم را به ابرانیان تبریک می گوییم " ...پیروز باشید
!احسان عزيز
يک دولت آينده نگر، در رسيدن به خواستی منطقی،هرگز راه غيرعقلايی را در پيش نمی گيرد.اين قبيل رفتار که می خواهد ميهن و ملت را يکجا به باد نيستی و فنا بدهد،با گفتاری که فنی آوری هسته ای را در خدمت به آسایش و سعادت مردم میدانست و می داند؛ کاملا متناقض است
کدام کشور در رسيدن به فن آوری هسته ای ـ حتا سلاح هسته ای ـ با احساسات مردم بازی کردند و آنها را به ميدان سياست ستيزنده و برلبه پرتگاه سقوط کشيدند که ما دومی باشيم؟
سلام برادر خوبم... ما نیز خواستار این چنین سرانجامی نیستیم و آگاهیم که روزهای سختی پیش رو داریم اما این راه جلوی پای ما گذاشته شد.....غرب این علنی به ما اعلام کرده که این خواسته ی "منطقی" برای ایرانیان غیر منطقی است!!!.... احتیاجی به تکرار مکررات نمی بینیم ( اینکه هرچه قدر ما عقب نشستیم غرب یک گام به جلو آمد) دیگر کافیست ...دوستان عزیز برای آشنایی بیشتر با سیر تحولات پرونده ایران به این صفحه بروید...کاملآ توضیح داده است....حتمآ بخوانید
http://www.baztab.com/news/34528.php
سلام. راستش من از هر چه انرژی هسته ای و غیرت ملی رویایی و بازی ابرقدرت ها و گول خوردن کشورهای جهان سوم خسته شده ام.درمان این درد غرور ملی و مذهبی و ایدیولوژی که به بهانه آن ما جهان سومی ها را در نهایت فقر و فشارهای روحی و حرمان قرار میدهند تنها با آگاهی و مرور زمان امکان پریر است که کسی آنرا هدیه نمیدهد و هدیه نمیگیرد.
خانم زیتا سلام....الان شماو دوستان دیگرتان فکر می کنید که خیلی مدرن و جدید فکر می کنید و دیگر کسانی که از غرور ملی یا مقابله با غرب سخن می رانند را عقب مانده و محتاج به " گذشت و مرور زمان برای تکامل " می پندارید ؟؟؟؟...نه خواهر خوبم اینگونه نیست...اگر اینگونه می اندیشید پس بدانید که ما نیز ،شما را عده ای وطن فروش می دانیم که برای آسودگی همه چیز و همه کس را به معامله می گذارند ، کسانی که برای جای گرفتن در گروه روشنفکران و دمکراسی خواهان آسایش طلب ، فقط یاد گرفته اند ملیت خود را نفی کنند و کشور و رای مردم آن کشور را به باد استهزائ بگیرند وبرای آن ارزشی قائل نباشند..(تاکید می کنم در صورتی که شما آنگونه بپندارید، ما نیز چنین می اندیشیم، که با توجه به حرفهایتان اینچنین بر می آید).....قابل توجه اینکه من به ذات با دمکراسی یا حقوق بشر مخالف نیستم بلکه فقط با نسخه ی تحمیلی و عینآ غربی آن مخالفم....پیروز باشید
سلام.اجسان عزیز وطن که در دست دوستانم و من نیست که بفروشیم یا نه.وطن را کسانی میفروشند که به آن حکومت میکنند. شما و من و دیگر دوستانم اگر حرفی میزنیم تنها در حد یک اظهار نظر است و بعضی از ما چون طور دیگری فکر میکنیم و نمیتوانیم مثل بچه آدم بشینیم و برای بک لقمه نان 18 ساعت کار کنیم همه چیز را ول کردیم و اومدیم بیرون که نگویند باعث اغتشاش اذهان عممومی میشویم...حالا اگر همین هم شما را
.ناراحت میکند.خوب ساکت میشویم
آقای احسان! به خدا فهميديم شما چقدر وطنپرستيد و ما چقدر وطنفروش! زمان اين چيزها را ثابت ميکند. فعلا هم نگران نباشيد. پرزيدنت احمدینژاد از خودتان است. پس ديگر نگران چه هستيد؟ همراهی با حکومت هيچوقت هزينه ندارد. در ضمن رجايی را فراموش کرديد و به مصدق روی آوردهايد؟
ارسال یک نظر