ناگفته نماند که تا همين ديروز، دندان بهجگر گذاشتن و لببستن مردم در برابر هياهوی تبليغاتی که طرفداران رفسنجانی، دوستداران خاتمی و حتا حاميان احمدینژاد در زمان انتخابات راه میانداختند و انتخابات رياست جمهوری را همسنگ با رفراندوم میگرفتند؛ شايد و به احتمال زياد، میشد آنرا واکنشی تقريبا عادی و طبيعی بهحساب آورد.
سخنانی که واژهها و مقولات عام را از بار معنايی خويش تُهی میکرد ـچه دانسته و آگاهانه و چه ندانسته؛ هرچند بهسهم خود کجفهمی را در جامعه رواج میدادند ولی، ضرر و زيانی را متوجه مردم و جامعه نمیساختند. اما وقتی، راهپيمايی بيست و دوم بهمن را، که از قبل تدارک و سازماندهی شده بود، میخواهند به نام رفراندوم هستهای به مردم غالب کنند؛ معنايش آن است که مردم به زندگی نه گفتهاند و به جنگ و تخريب و تيرهروزی، رأی آری دادهاند!
بديهی است که مردم ما، هميشه و در هر شرايطی به زندگی، صلح و عشق رأی آری دادهاند. فردا هم که روز والنتاين (Valentine's Day) و روز عشق و مهرورزی است، با نمايشی از هدايا ـحتا يک شاخهی گلـ رفراندوم عشق به انسان و زندگی را به نمايش بگذاریم. و از اينطریق به جهانيان بفهمانيم که: زندگی آری؛ جنگ نه!
توضيح: مطلب بالا را برای ستون حاشیه نوشته بودم. اما به دليل فعال نبودن اين ستون ـبی آنکه بدانم علت و نقص کار در کجاستـ بهناچار آن را دوباره به صفحه اصلی انتقال دادم. اين نوشتم تا بدانيد که اگر احيانا روزی حاشيه با متن يکی شد و مرزها برداشته شدند، تعمدی در کارم نبود!