شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۵

حشونت!

درسی را که «برنادت کاستاپراد» برای کودکان دبستان نوشته است، بزرگان هم می‌توانند بخوانند:

"دروغه..."، "جاسوسه..."، "خبرچينه..."
معلوم نيست اول، چه کسی اين حرف را زد، ولي همه ... قبول کرده‌اند اين طور است.
شايعه در مورد يک نفر، همين‌طور ساخته می‌شود، سرِ زبان‌ها می‌افتد و پخش می‌شود. شايعه را يک ترسو می‌سازد و ترسوهای ديگر مانند گله گوسفند، آن را تکرار می‌کنند. شجاعت اين نيست کسی را که همه اذيتش می‌کنند و سربه سرش می‌گذارند و امکان دفاع يا توضيح‌دادن هم ندارد، مسخره کنيم، يا پشتِ سرش بد بگوئيم. اگر از حق‌کُشی و ظلم و بی‌انصافی متنفری، خودت را از اين جمع، جدا کن.
خودت حقيقت را پيدا کن و بالاتر از آن‌ها قرار بگير. سپس باصداي بلند بگو که آن شايعه، درست نيست. به محض اين‌که نترسی و با شايعه مخالفت کنی، خواهی ديد که بسياري از همان جمع، از تو طرفداری خواهند کرد
شايعه خشونتی است که جمع انجام می‌دهد. اگر می‌شنوی غيبت می‌کنند. يعنی پشتِ سر کسی، حرف می‌زنند، بپرس چه کسي گفته و چرا؟ اين پرسش‌ها، موضوع را روشن می‌کند و خشونت را کاهش می‌دهد.

برگرفته از کتاب:در برابر خشونت مقاومت کن!
مترجم: کيان فروزش

هیچ نظری موجود نیست: