دوشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۹۲

فراتر از انتخابات ـ ١



[نوشته‌های فيسبوکی]

١
آقای «نیکولاس مادورو»، کمی بيش از ٥٠ درصد آراء انتخاباتی را به نفع خود کسب کرد و به احتمال زياد، رئيس جمهور آينده ونزوئلا است.

رئيس جمهوری که منتخب نيمی از مردم است وقتی اهرم قدرت را در دست گرفت، وظيفه‌اش در برابر نيمه ديگری که حامی سياست و برنامه‌ای متفاوت بودند چيست؟ چگونه بايد رضايت آن‌ها را جلب کند؟

تنها تجربه قرن بيست‌ويکمی ما در اين زمينه، انتخابات رياست جمهوری فرانسه در سال ٢٠٠٧ است. «نيکولا سارکوزی» که با شعار «گشايش» وارد کارزارهای انتخاباتی شده بود، وقتی مطابق آمار جدول بالا ديد که تنها آرای نيمی از مردم فرانسه را پشتوانه دارد؛ با دعوت از شخصيت‌های معروف حزب‌های ديگر از جمله از افرادی مانند «برنارد کوشنر» و «جک لانک» که دو تن از شخصيت‌های کليدی حزب سوسياليست فرانسه بودند؛ کابينه‌ی «مشکل‌گشا» را تشکيل داد.


پانوشت: می‌توانيم دولت اصلاح‌طلب در ايران را که با آرای اکثريت چشم‌گيری در پايان قرن بيستم (١٩٩٧ ميلادی) انتخاب شده بود، يگانه تجربه و تنها دولت قرن بيستمی معرفی کنيم که تعدادی از وزيران کابينه‌اش (وزيران اطلاعات + خارجه+ و...)، جزو مخالفان سرسخت تحقق برنامه‌ی اصلاحات بودند. (توی پرانتز بنويسم که يکی از معجزات مهم حکومت اسلامی اين است که رئيس جمهور را مردم انتخاب می‌کنند و وزيران کليدی کابينه را رهبر ).


٢
در فاصله تيـرماه تـا آبان ماه سال ١٣٨٨، يکی از دل‌مشغولی‌های من شده بود فهم چرايی حضور و شرکتِ جوانان ايرانی مقيم اروپا در راهپيمايی‌ها و آکسيون‌هايی که در آن ماه‌ها عليه جمهوری اسلامی برپا می‌شدند. واقعن آن انگيزه اصلی‌ای که سبب‌ساز شد تا جوانان ايرانی‌تبار مقيم اروپا را به تحرّک وادارد چه بود؟ جوانانی که بين ١٨ تا ٣٠ سال سن داشتند و اغلب‌شان [٨٠%] متولدين خارج از کشورند و مآبقی [٢٠%] در هنگام ورود، سن‌شان زير ٥ سال بود.

من در اينجا فقط به يک نکته‌ی مهم و مشترک اشاره می‌کنم که مطابق آمار جدول زير، از جمع هفتاد نفری که مورد پرسش قرار گرفته بودند، تنها ٥٠ نفرشان [٧١%] در راهپيمايی‌ها شرکت داشتند اما، تمام آن‌ها [١٠٠%] موافقان اعتراض و خواهان تغيير رئيس جمهور بودند. مخرج مشترک تمايل آن‌ها نيز عبارت زير بود:  
دورۀ احمدی‌نژاد، دورۀ سرشکستگی مضاعف ما [=ايرانيان مقيم اروپا] در اروپا و جهان بود!  




۳
«جولين به‌ور» نقاش معروف خيابانی با تصوير زير ره‌گذران بی‌تفاوت را متوجه اين مهم می‌سازد که: تنها از زاويه‌ی مشخص و معينی می‌توان متوجه‌ی چاله‌های وسط پياده‌روها شد. ازجمله چاله و چوله‌های انتخاباتی!  

لينک‌اش هم اينجاست:
http://darvishpour.blogspot.de/2005/07/blog-post_12.html




هیچ نظری موجود نیست: