شصت سال پيش يعنی در سال ١٩٥٣ ميلادی، مائو تسهتونگ رهبر چين در يکی از سخنرانیهای خود بهمناسبت بيستمين سال جانشين شدن پول کاغذی «یوآن» به جای پول نقرهای گفت: "من خواب پول زياد ديدم اما، تا اين لحظه هنوز نتوانستم خواب يک ميليون را ببينم. آدمی که يک ميليون رو از نزديک نديد و با دستهايش لمس و شمارش نکرد؛ چگونه میتوانست خواب يک ميليون رو ببيند؟".
۱
در همان سال ١٩٥٣ ميلادی در ايران و در بين اقشار و طبقات ميليون نديده
اصطلاحی رايج بود که در مخالفت با آدمهايی که فراتر از بنيهی مالی آنها پيشنهادهای
گُندهگُنده میدادند؛ میگفتند: "تو هم که هميشه هزارهزار میشُماری!".
هزارهزار، در واقع نام دوم و سادهفهم شده عدد ميليون برای آدمهای ميليون
نديده بود. همين روش ساده و تسهيلی راديکال گرفتن و تجزيهکردن ميليون به هزارهزار
[و دقيقتر هزار به توان دو]، مبنای نظام آموزش قديم بود که میگفت: فهميدن، کموبيش
عين ديدن است! ما خيلی چيزها را در زندگی نمیبينيم و شايد هم هرگز نبينيم اما،
وجود آنها قابل فهم و تشخيص هستند.
۲
در بحثهای بودجهی کشور و در سخنرانیهای پيش از دستور، بارها و بارها شنيدهام
که نمايندگان مجلس شورای اسلامی مطابق اصطلاح بازاریها، به يک ميليون تومان میگفتند
يک تومان. معنای اين ژست بازاری فلان نماينده که يک ميليون را يک تومان مینامد؛
دستکم چنين است که ما با رقمهای بسيار بالاتر از ميليون سر و کار داريم. در واقع
وقتی پائينترين قيمت خانهی فلان يا بهمان نماينده مجلس ١٢٠٠ تومان [=١.٢٠٠.٠٠٠.٠٠٠يک
ميليارد و دويست ميليون تومان] باشد؛ در ظاهر ديدن خواب يک ميليون تومان نبايد
برای نمايندگان مجلس اسلامی آنقدرها دشوار باشد.
۳
به گواهی تاريخ در کشوری مانند ايران که بعضیها يکشبه ميليونر میشدند و میشوند
و بعضی ديگر يکشبه فقير و محتاج نان شب؛ تجربه نشان داده است که در ميان طبقات و
اقشار مختلف اجتماعی، تنها ميليونرهای نوزاده و نوکيسهگان تازه به قدرت رسيده
هستند که شب و روز خواب ميليون را میبيند. اين جماعت که تولدشان [مثل تجربهای که
از بعد از انقلاب سال ١٣٥٧ داريم] همواره مصادف است با جابهجايی حکومتها و دست به
دست شدن قدرت؛ بیآنکه کوچکترين اطلاعی در بارۀ نقش، ارزش، جايگاه و کارکرد
واقعی سرمايه داشته باشند، يکشبه صاحب ثروتهای باد آورده و غيرقابل شمارش شدند.
وقتی
«باد» بهجای فکر و کوشش و کار، پايه و منطق ثروتاندوزی میگردد؛ بسياری از چيزها
از جمله خود سرمايه، بی خاصيت میشود. يکی از خاصيتهای سرمايه «گردش» است اما
منطق بادی میگويد: دفينه! چون که ناگفته روشن است: "باد آورده را باد میبَرد".
فرهنگ دفينه نيز، محاسبات را برنمیتابد. يعنی اعداد و ارقام و آمار از دور خارج
میشوند و جای آنها را واحدهای «بادی» غيرقابل توزين، شمارش، محاسبه و ارزشگذاری
اشغال میکنند. مانند: کيسهی کوچک نقره؛ خُمرۀ طلا؛ صندوق
ارزی؛ و غيره. اين که در داخل کيسه يا خمره يا صندوق ميليونها ريال موجودی
خوابيده يا ميلياردها ريال، اصلن اهميتی ندارد. به فلان حاجی گفتند رقم موجودی تو
در بانک ملّت، کمی بالاتر از ۷ ميلياردست؛ گفت: خيلی ديگه مونده به ميليون برسد؟
٤
با توجه به خلاصه توضيحات مبحث پيشين، ضروریست پرسش مهمی را در اين بخش طرح
کنيم: آيا نمايندگان مجلس شورای اسلامی که خوشبختانه اغلبشان ميلياردر هستند، واقعن
تفاوت ميان ميليون و ميليارد را میفهمند؟ آيا آنها میدانند که معنای واقعی
ميلياردها دلار ضرر و زيان ناشی از تحريم يعنی چـه؟ آيا آنها میدانند که با آن ٥٠٠
ميليارد دلار درآمد ناشی از فروش نفت در طول ٨ سال گذشته چه پروژههای بزرگی را میتوانستيم
پياده کنيم که نکرديم؟
يادم هست که در اسفند ماه سال ۱۳۸۶ آقای باهنر [نائب رئيس مجلس] در مصاحبهای گفته
بود: «بعضی از نمايندگان مجلس هفتم، فرق بين يک ميليون و يک ميليارد تومان را نمیدانند!».
آيا اين «بعضیها» مختص مجلس هفتم بودند يا در مجالس هشتم و نُهم نيز حضور داشتند
و هنوز هم دارند؟
٥
از درون بحثهای بیمعنا و ايرادهای بنیاسرائيلی نمايندگان مجلس در دوـسه
روز گذشته، دستکم يک نکته مهم و حائز اهميت را میتوان بيرون کشيد و در مقابل
چشمان رأیدهندگان گرفت:
اگر بارانهـای سيلآسا و ويرانگری ببارد و آب همهی ايران را با خود بَبَرد؛ بسياری از
نمايندگان ما را خواب میبـَرد. و با توجه به شناختی که از تمايل و نگاهِ دلالمنشانهی
آنها داريم، به احتمال زياد و بیتوجه به نابودی ايران و قرار گرفتن ايرانيان بر
لبهی پرتگاه، سرگرم ديدن خواب ميليونی خود خواهند بود. خوابی که از طريق رشوه،
کلاهبرداری، اجحاف و چپاول تعبير و قابل تحقق میگردند. ببينيد آقای کماالدين
نماينده مردم اردبيل در ارتباط با تعبير خواب ميلياری چه میگويد:
اميدوارم به اين مهم توجه داشته باشيد که چگونه بعضی از همکاران ما در کار
اختلاسهای بزرگ، ويژهخواریها و انواع سوءاستفادهها هستند. آنها از يکسو
مخالفت خودشان را با وزير کار و تعاون علنی میکنند اما، از سوی ديگر و با کمال
پررويی به دکتر ربيعی پيشنهاد ٥٠ ميليارد تومان رشوه میدهند اگر پس از کسب
رأی اعتماد، مديريت شرکت «شستا» را به آنها واگذار کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر