حالا که میکشی، اين درد نيز بکش!
يارو سيگار کشيد که بهاصطلاح خودش رو
کمی تخليه کند که صاحبخانه از راه رسيد و گفت: حالا که صحبت تخليهست، بهترست
نخست خانه را تخليه کنی!
در يکی از شهرهای ايالتمان برای نخستين
بار پس از جنگ جهانی دوم، مستاجری نامهای از طرف صاحبخانهاش دريافت میکند با
مضمون زير: «آقای ...؛ شما مکان زندگیتان را تبديل کردهايد به مکان کشيدن سيگار.
از آنجايی که سيگارکشيدن شما موجب آزار همسايهها میگردد؛ از تاريخ اول ژوئن بهمدت
سه ماه به شما فرصت داده میشود تا خانه را تخليه کنيد».
مستأجر هم شکوايهای به دادگاه نوشت که: «... از
چـه زمانی کشور آلمان دنبالهرو و تابع قوانين جمهوری اسلامی ايران شد که ما از آن
بیخبريم؟ آيا قرارست از اين پس ما در درون چهارديواریمان برای پوشيدن و نوشيدن و کشيدن؛ از صاحبخانه، از شهردار محله و از دولت اجازه کتبی داشته باشيم؟...».
از آنجايی که بهقول حقوقدانها اين
پرونده «فال» تازه و بیسابقهای بود؛ روز گذشته قاضی از صاحب خانه و مستأجر بهمدت
شش ماه فرصت خواست تا در اين زمينه چارهانديشی کنند. اما پرسش کليدی اينجاست که
اگر قاضی عليه مستأجر حُکم صادر کند؛ آيا آن حُکم میتواند از اين پس بهانه و سنتی شود برای تخليه ديگر
خانهها؟
سالها است که سيگارکشيدن در سالنهای
سينما، تأتر، کنسرت، سخنرانیها و کنفرانسها ممنوع بود. اما از اوّل ماه مـه سال
2011، قانون «استعمال دخانيات أکيدن ممنوع!» همهی مراکز عمومی را _حتا رستورانها
و ميکدهها را_ شامل گرديد. اجرای اين قانون با مخالفتهايی روبهرو شد. بعضی از
صاحبان ميکده عليه دولت شکايت کردند که ميکدهی آنها ويژهی سيگاریها است. در
برابر امواجی که عليه قانون استعمال دخانيات اکيدن ممنوع برخاست؛ دولت مجبور شد
کمی عقبنشينی کند اما، از اوّل ماه مه 2011 تا اوّل ماه مه 2013 به مدت دو سال،
شروع کرد به کار فرهنگی. در اين فاصله، جايگاه و اعتبار سيگار [و بهتبع آن اعتبار
سيگاریها] تا سطح افيون و هروئين کاهش يافت. همين کار فرهنگی سبب شد که حالا حتا
در خيابانها هم کسی مشغول کشيدن سيگار است، آنچنان با نگاه سنگين و معنادار
عابران روبهرو میگردد که پُک نزده، داوطلبانه خاموش میکند.
خب اگر چنين فرهنگی فراگير گردد و گسترش يابد، بعيد نيست که در آيندهی نزديک بخشی از مستأجران به جُرم کشيدن
سيگار در خانه، حُکم تخليه خانه بگيرند. همانگونه که بهجُرم کشيدن ترياک، میتوان
حُکم تخليه صادر کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر