شنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۹۲

مصر پس از کودتا



نويسنده: فريد ذکريا 

ترجمه: عفيفه عابدی 

 


بزرگ‌ترين ضربه به حركت‌هاي مذهبي پس از مرگ بن‌لادن، انقلاب‌هاي عربي بود. هنگامي كه ميليون‌ها نفر از اعراب در اعتراض به ديكتاتورها به خيابان‌ها آمدند، جهان ديد كه آنها آزادي و عدالت مي‌خواهند و نه يك امارت كه بن‌لادن شعار مي‌داد. در واقع، شايد اين تحولات انقلابي بيشترين ضربه به جهان‌بيني‌هاي افراط‌گران بود به همين دليل هم شاهد پيوستن اخوان‌المسلمين مصر - بزرگ‌ترين سازمان اسلامي در جهان عرب - به تظاهرات توده ٢٠١١ در ميدان تحرير بوديم. آن هنگام رهبر القاعده، ايمن الظواهري، قطعا اخوان المسلمين مصر را براي شركت در يك روند دموكراتيك محكوم كرد. حالا پس از سقوط اخوان المسلمين شادي در بسياري از مصري‌ها بيشتر شده است. درست است كه بركناري محمد مرسي، رييس‌جمهور اين كشور، در بسياري از ابعاد يك فاجعه بود اما اخوان‌المسلمين از سوي بخش بزرگي از محرومان جامعه، محكوم به سوءاستفاده از قانون و زياده‌روي است. شايد مهم‌ترين دليل آن بي‌كفايتي آنها در اداره اقتصاد ناكارآمد مصر است. به همين دليل تقريبا قطعي بود كه در انتخابات پارلماني آينده اخوان‌ها شكست مي‌خوردند. در عوض، از آنچه در مصر رخ داده است مي‌توان اين خطر را مشاهده كرد كه پيروان اخوان المسلمين بار ديگر تبديل به قربانيان شدند، آنها زنداني شده، مورد اذيت و آزار قرار داده و از مطالعه حذف شدند و اينك در بسياري از محافل تحليلي مهم‌ترين بحث اين است كه در مصر پس از كودتاي 3 جولاي: چگونه هوا داران اخوان به سرنگوني آنها واكنش خواهند داد؟ براي چند دهه بود كه اخوان‌ها از طريق روش‌هاي زيرزميني اهداف خود را دنبال مي‌كردند. اخوان‌المسلمين حدود ٤٠ سال پيش خشونت را كنار گذاشته و تصميم گرفت به كار در چارچوب سازمان سياسي و اجتماعي، با هدف فشار دادن براي تغيير دموكراتيك روي آورد. اين موضع مورد انتقاد و مخالفت گروه‌هاي افراطي در مصر و فراتر از آن - مانند القاعده – قرار گرفت كه مبارزه خشونت آميز را به عنوان تنها راه رو به جلو حمايت مي‌كنند. جنبش الشباب وابسته به القاعده در سومالي پس از كودتاي 3 جولاي در توييتر نوشت: «آيا اكنون اخوان‌المسلمين از خواب عميق بيدار شده و بيهودگي تلاش‌هاي خود را در سازماندهي تغيير درك كرد؟ صفحه يك گروه افراطي سلفي هم در فيس بوك خود نوشت: «در حال حاضر زمان آن فرار رسيده است كه [اخوان] به تجديد نظر در سياست‌هاي خود روي آورد، اولويت‌هاي خود را تنظيم و تنها راه‌حل براي تغيير يعني جهاد را انتخاب كند. اين صفحه بيش از ٢٠٠.٠٠٠عضو دارد. در واقع شما از منظر اسلامگرايان به اين موضوع نگاه كنيد. در سال ١٩٩١، اسلامگرايان در انتخابات ملي در الجزاير كه آزاد و عادلانه بود، با ده‌ها تن از احزاب رقابت كرده و پيروزي را كسب كردند. ارتش الجزاير نتايج را لغو و با خشونت عليه حزب پيروز، آنها را دستگير و سركوب كرد. در سال ١٩٩٥، اسلامگرايان در انتخابات تركيه پيروزي به دست آوردند، تنها دو سال بعد از آن در اتفاقي كه اغلب به عنوان «كودتاي نرم» از آن ياد مي‌كنند، قدرت از آنها گرفته شد.» در سال ٢٠٠٦، حماس برنده انتخابات فلسطين شد اما از سوي ايالات متحده و بسياري از متحدانش تحريم‌هاي زيادي عليه دولت تازه انتخاب شده راه‌اندازي شد.

در مصر، اخوان المسلمين در انتخابات سه بار موفقيت را به دست آورد (انتخابات پارلماني، انتخابات رياست‌جمهوري و پس از آن در رفراندوم براي قانون اساسي جديد كه با ٦٤ درصد از آرا به تصويب رسيد.) در سال ١٩٩٧، من مقاله‌يي با عنوان «ظهور دموكراسي غيرليبرال» نوشتم در آن به پديده نگران‌كننده سوءاستفاده از دولت منتخب سيستماتيك از حقوق فردي و محروم كردن مردم از آزادي اشاره كردم. شرح دادم كه در غرب در بيش از نيم قرن گذشته، دموكراسي و آزادي با هم پيش رفته‌اند اما در بسياري از كشورهاي در حال توسعه ما شاهد بوديم كه اين دو يعني آزادي و دموكراسي از هم جدا شده‌اند و انتخابات در رژيم‌هاي غيرليبرال تولد يافته است.

مصر تحت حكومت مرسي يك دموكراسي غيرليبرال كتاب درسي بود. اما ارتش مصر نيرويي براي آزادي و حاكميت قانون نيست. رژيم مصر شش دهه است كه متهم به سوءاستفاده از حقوق بشر، از بين بردن آزادي اقتصادي، ممنوعيت رسانه‌هاي آزاد و زنداني كردن مخالفان سياسي است. انتخاب در مصر ميان دموكرات‌ها بد و استبداد كارآمد و يك مدل به سبك سنگاپوري نيست.

بلكه انتخاب بين ژنرال غيرليبرال و سياستمداران غيرليبرال است. اين يك تراژدي است كه جهان عرب ميان اين دو نيرو به دام افتاده است، كه هيچ‌كدام زميني حاصلخيز براي شكوفايي دموكراسي ليبرال نيست. مصر يك فرصت دوم دارد تا ارتش تا بين كودتا و انتخابات سريع برنامه‌ريزي كرده و پيش نويس قانون اساسي جديد تهيه شود. اما اكنون چالش اصلي آن است كه نيروهای اخوان به روند سياسی پشت مي‌كند.

به ياد داشته باشيد كه آنها هنوز هم نشان‌دهنده ميليون‌ها مصري هستند. مصر زماني پايدار مي‌شود كه چه به دموكرات‌ها و چه اخوان المسلمين اجازه داده شود در انتخابات در هر سطحي رقابت كنند.

ايالات متحده از سوي بسياري از منتقدان كودتا متهم شده كه طرف كودتاگران بوده است اما حوادث در مصر محصول يك حركت سريع، وضعيت سيال در يك كشور است كه عميقا قطبي شده و در ميان يك انقلاب سياسي و اجتماعی است
.

منبع: مجله تايم
 

هیچ نظری موجود نیست: