استقبال بی نظير مردم عراق از انتخابات، عنوان همه خبرهايی بود که از صبح امروز، اکثر خبرگزاريها به مردم جهان گزارش ميکردند. صف های طولانی، با ترکيبی متنوع از پير و جوان که در مقابل حوزه های مختلف انتخاباتی تشکيل داده بودند، نشانگر اراده ای قوی و پولادينی است که نمی خواهد از اين پس، در برابر تروريست ها و آشوب طلبان سر تسليم فرود آورد و عقب نشينی کند.
کوفی عنان دبير کل سازمان ملل متحد، عراقيان را «مردمی شجاع» و جرج بوش، آنان را «ميهن پرستان شجاع» توصيف کردند و انتخابات امروز را نخسين گام بسوی دموکراسی خواندند که می خواهد با تدوين قانون اساسی تازه ای، يک حکومت نوين و منتخبی را در اين کشور پی ريزی کنند.
بيش از يکسال است که ماشين ترور، انفجار و تخريب، شب و روز و بدون لحظه ای توقف و زير نام اسلام، جهاد و مبارزه با متجاوزين و بيگانگان، فقط از مردم عادی و بی دفاع عراق قربانی می گيرد. آنچه را که تا همين امروز در عراق شاهدش بوده ايم، تنها به مقوله جنايت و جنايتکارانی مانند ابو مصعب الزرقاوی محدود نمی شوند بلکه، صحبت برسر انسانهايی است که به مفهوم واقعی مسخ شده اند و با انفجار خود و زمان می پنداشتند که قادرند چرخه زندگی را بسوی آينده، از گردش خود باز دارند.
اما، عاملی که در اين مدت به زرقاوی نام و دوام داد، پيش از اينکه به اعمال جنايتکارانه، غيرانسانی و بی رحمانه اش مرتبط گردند، بيش تر به پوششی ارتباط می يافت که مخالفين حضور آمريکا در خاک عراق، می خواستند اين گلوله ی به اصطلاح برفی را به بهمنی سهمگين، خطرناک و رُعب آور مبدل سازند و از اينطريق، تئوری «باتلاق عراق» را توجيه و بزرگنمايی کنند. اگر تروريسم، فضای خشونت بار و تهديد آميز را آماده ميکردند، بعضی از دولتها و رسانه ها، ناسيوناليسم عربی را دامن می زدند و همسويی آنها سبب شد تا بخشی از مردم، خصوصاً بيست درصد از جمعيت اعراب سنی، تحت تأثير قرار گيرند و بجای حضور و مشارکت فعال در انتخابات، خانه نشينی را ترجيح داده و از رأی دادن خودداری کردند.
اگرچه اياد علاوی نخست وزير دولت موقت اطمينان داد که با آغاز مرحله جديدی در تاريخ عراق، زمان آن فرا رسيده است تا گروه های مختلف قومی و فرقه ای عراق اختلافات گذشته را کنار بگذارند و برای بازسازی کشور خود متحد شوند؛ اما به اين نکته نيز واقف است که اتحادها در عرصه ملی، تنها می توانند حول تأمين منافع و امنيت عمومی شکل بگيرند. هنوز بعضی از شخصيت ها و احزاب سياسی شيعه، همچنين کردها، خواستها و مطالباتی را طرح می کنند که در چارچوب «عراق برای همه عراقيان» نمی کنجد. طرح اين شعارها، نه تنها گروههای مختلف قومی را متحد نمی سازد، بلکه ناسيوناليسم عربی را بيش از پيش تقويت کرده و آنها را در برابر هم قرار خواهد داد.
با توجه به چنين فضايی بود که مقاله های «تعويق انتخابات، گامی است بسوی دموکراسی» و «بازی با جان انسانها چرا؟» را نوشته و پيش از انجام هر انتخاباتی، خواهان مذاکره و رسيدن به تفاهمی مشترک در بين همه اقوام و گروههای محتلف شده بودم. درست است که برآوردهای اوليه، گويای اين حقيقت اند که بيش از پنجاه درصد مردم در انتخابات شرکت داشته اند، ولی فراموش هم نبايد کرد که مخالفين انتخابات، در مجموع نيروهای فعالی هستند و همين مشکلات دولت و مجلس جديد را دو چندان خواهد ساخت. آينده عراق را، تنها می توان با منطقی رقم زد که از فراز گروه گرايی، قوم گرايی و مذهبگرايی، به مردم، به منطقه و جهان بنگرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر