جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

کدام نامزد قربانی حفظ نظام خواهد شد؟

وقتی می‌گويند فلان يا بهمان انتخابات ناسالم بود و برای رساندن منظور از واژه «تقلب» کمک می‌گيرند، معنايش «محو» يا «جابه‌جايی» آرای يکی از نامزدها به نفع نامزد ديگر هست. اما وقتی در يک انتخابات پُر تنش به‌طور ويژه موضوع «توطئه» را طرح می‌کنند، اين احتمال وجود دارد که به جای محو آراء، نتيجه انتخابات به محو نامزدی منتهی گردد.


ويژه‌گی‌ها انتخابات دهم
1 ـ سازمان‌دهی هدف‌مند و علنی تقلب، يکی از ويژه‌گی‌های دورۀ دهم انتخابات رياست جمهوری است. نمونه‌های مختلف و مستندی مانند تقليل آمار واجدين شرايط، چاپ بی‌اندازه تعرفه‌های انتخاباتی و ارسال مُهرها اضافی به شعبات مختلف کشور، گواهی می‌دهند که دولت‌مردان بی‌توجه به «افکار عمومی»، مقدمات يک نتيجه مطلوب و دل‌خواه را تدارک ديده‌اند.
2 ـ دومين ويژه‌گی انتخابات وجود صف‌بندی‌های آشکاری‌ست که در درون قريب به اتفاق نهادهای دولتی، مدنی، سنتی و حتا نظامی شکل گرفته‌اند. مثلاً مسئولان رده‌های بالای وزرات کشور پنهانی مقدمات فنی‌ـ‌تکنيکی تقلب را تدارک می‌بينند ولی از آن‌طرف، کارمندان آن وزرات‌خانه با انتشار نامه‌ای سرگشاده، برنامه‌های آن‌ها را برملا می‌سازند. يا، جامعه روحانيت مبارز بعد از چند بار نشست، نمی‌توانستند بر سرِ حمايت از نامزد واحدی به اجماع نظر برسند.
3 ـ سومين ويژه‌گی، برجسته‌شدن منافع طبقاتی و ارجحيت آن بر منافع «کاست»ی است. ظهور چنين پديده‌ای را که به آسانی می‌شود در «حوزه»ها و «بازار» مشاهده کرد، نشانه‌ای است از دگرديسی جامعه ايران. با اين وجود، اگرچه در ظاهر ما شاهد شکل‌گيری صف‌بندی‌های مختلف در درون جامعه هستيم اما از نظر سياسی، آن‌ها فاقد نماينده واقعی هستند. به‌همين دليل می‌بينيم که شخصيت «مکلايی» مانند موسوی، حافظ منافع روحانيت معرفی می‌شود، و شخصيت «معمّمی» مثل کروبی، دفاع از منافع و حقوق اقشار متوسط و بالای جامعه را برعهده می‌گيرد.
4 ـ وضعيت متناقض‌نما، چهارمين ويژه‌گی اين دوره از انتخابات است. در ظاهر دو صف در حمايت از دو نامزد، در مقابل يک‌ديگر صف‌آرايی کرده‌اند که به‌عنوان نمايندگان دو نوع بينش و طرز تلقی ميان جامعه‌ی شهری و جامعه روستايی معرفی می‌شوند. در حالی که به لحاظ برنامه‌ای، صرف‌نظر از چند مورد جزئی، ماهيتاً تفاوتی ميان آن دو وجود ندارد. از آن‌طرف، نامزدی که به تک‌روی و داشتن تمايلات فراحزبی شهره بود، به‌عنوان نماينده حزبی و جدی‌ترين مدافع حقوق شهروندان ايرانی [در مقايسه با ديگر نامزدها]، به‌ترين برنامه‌ی انتخاباتی را ارائه می‌دهد. و عجيب‌تر، ارزيابی‌ها، نظرسنجی‌ها و نمايش‌های خيابانی نشان می‌دهند که رقابت اصلی در اين دور، ميان موسوی و احمدی‌نژاد است؛ اما در اين ميانه، کروبی تهديد به مرگ می‌شود؟!
5 ـ ديگر ويژه‌گی انتخابات دهم، بروز علنی يک‌سری پديده‌های پيچيده، درهم و تفکيک ناپذير هستند. دو نمونه مشخص و خاص را در اينجا توضيح می‌دهم:
در نُهمين دورۀ انتخابات رياست جمهوری، جريانی به اتکاء دو ابزار مختلف [جابه‌جايی آراء، و تطميع و بسيج نيرو]، از سد رقبای خود گذشت و بی هيچ دغدغه‌ای کرسی رياست جمهوری را تسخير کرد. تنها واکنشی که رقبا و احزاب وفادار آن‌ها در برابر اعمال غيرقانونی گروه پيروز انتخابات انجام دادند، بُردن شکايت به نزد خدا بود. همين تجربه نشان می‌دهد که اگر مسير اصلی مشارکت‌های بالا و توده‌ای، خيابان بن‌بستی باشد و فقط به صندوق آراء منتهی گردد، آن‌وقت نتايج آراء را می‌توانيد پيشاپيش حدس بزنيد: بنويسيد بهمانی، بخوانيد فلانی! اما اگر نرخ مشارکت از صندوق عبور کند و بعد از اعلام نتايج نيز در خيابان‌ها حضور داشته باشند، آن‌وقت ممکن است انتخابات به مرحله سوم هم کشيده شود. يعنی کل انتخابات باطل گردد! اگر کروبی هشدار می‌دهد که همه ما از جمعه شب تا صبح فردا بيداريم؛ معنايش اين است که در اين مرحله بايد از صندوق آراء عبور کرد.
براساس چنين تجاربی است که در اين دوره، مسئولان نظام با دو پديده کاملاً پيچيده روبه‌رو گرديدند: نخست موج بزرگی در جامعه به راه افتاد که نه تنها ميان «رهبر» و رئيس جمهور خط و مرزی نمی‌کشد بل‌که، آشکارا خواهان سقوط رئيس جمهور از کرسی دولت است. از منظر سياسی، سقوط رئيس جمهور در مرحله کنونی، موجب سقط ولی‌فقيه نيز هست. يعنی نه تنها جريان حامی احمدی‌نژاد زير بار چنين تصميم و شکستی نخواهند رفت بل‌که از آن‌طرف، ولی فقيه نيز عقب‌نشينی را بمنزله شکست و آبروريزی سياسی تعبير و تفسير می‌کند؛ و پديده دوم، فضای احساسی حاکم بر جامعه است. دو عامل مهم يعنی پنهان شدن منافع طبقاتی [با انگيزه عبور از صندوق] در پشت احساسات جوانان، و مناظره تلويزيونی نامزدها، اين فضا را بيش‌تر غليظ‌تر کرد. در چنين فضايی، نه تنها تقلب ابزار مناسبی نيست بل‌که، شديداً تحريک کننده و با واکنش‌های تند جوانان روبه‌رو خواهد شد.

احتمال توطئه
وقتی جريانی در بالا برای حفظ موقعيت کنونی خود دو پای خويش را در داخل يک کفش نمود و حاضر به انجام هر کاری است؛ وقتی می‌بينيم که دو خط مختلف دولت و ملت در نقطه‌ای به‌نام «نه!» می‌خواهند با يک‌ديگر تلاقی کنند؛ موضوع توطئه سياسی مورد توجه قرار می‌گيرد. در چنين فضايی است که می‌فهميم چرا آقای کروبی با زبان بی‌زبانی تدارک توطئه را تأييد کرد و گفت: «نشانه‌هايی وجود دارد که احساس می‌کنم نيروهای خودسر قصد دارند وارد عرصه شده و تحرکاتی انجام دهند». کارنامه و عمل‌کرد نيروهای «خودسر» را هم که می‌شناسيد و می‌دانيد چيست! آيا بايد چنين هشداری را جدی گرفت؟ آيا اين احتمال وجود دارد که تدارکات گسترده دولت در انتخابات اخير، سرانجام در نقطه‌ای معين و مشخص به توطئه‌ای پنهانی منتهی گردد؟
بديهی است که پيشاپيش نمی‌توان کسی يا نهادی را متهم کرد. اما اگر با استناد به حرف کروبی تهديد را بايد جدی گرفت، ناچارم بگويم که جدی بودن تهديد را هم فقط می‌شود بعد از شمارش آراء و اعلام نتايج و دو مرحله‌ای شدن انتخابات تشخيص داد! [اگر انتخابات در همان مرحله‌ای نخست مشخص شد، آن وقت ما با مسائل ديگری سروکار داريم]. از آن‌جايی که تنها کروبی مورد تهديد قرار گرفته، براساس وضعيتی که بعد از شمارش آراء پيدا می‌کند، چهار سناريوی متفاوت را مطابق جدول زير می‌شود از قبل پيش‌بينی کرد:


توضيح، استدلال و تحليل سناريوها را هم می‌گذارم برای روزهای آينده. در ضمن، خبرهای زير [که متناقض با اطلاعيه‌ها و خبرهای روزهای پيش هست] علت و مشوق انتشار علنی نوشته حاضر بودند:
*ـ ستاد وزارت کشور: مسئولان شعبه بدون اخذ شماره کارت ملی و صرفا بر اساس ارائه شناسنامه مراجعان نسبت به اخذ رای اقدام کنند.
*ـ اطلاعیه ستاد انتخابات وزارت کشور: نمایندگان نامزدهای انتخابات که دارای کارت شناسایی با مهر و امضای فرمانداری هستند، می‌توانند تا پایان اخذ رای و قرائت و شمارش آرا در محل شعبه اخذ رای حضور داشته باشند.
*ـ کرباسچی رئيس ستاد انتخاباتی کروبی: از مجموع سه هزار صندوق رای در شهر تهران، تنها 600 کارت برای ناظران ستاد آقای کروبی از سوی فرمانداری صادر شده است.
*ـ ستاد انتخابات وزارت کشور از نمایندگان نامزدها خواسته در صورت مشاهده تخلف بدون دخالت در امور اجرایی، آن را به "ناظران شورای نگهبان و هیات های نظارت و ستاد انتخابات کشور کتبا اعلام کنند."
*ـ هیات مرکزی نظارت نیز که از سوی شورای نگهبان تشکیل شده، اعلام کرده که "نظارت بر انتخابات صرفا بر عهده شورای نگهبان است و هیچ شخص یا مجموعه‌ای تحت عنوان "نظارت و یا هر عنوان دیگر حق دخالت در انتخابات در امر نظارت را نخواهد داشت."
*ـ وزارت کشور در آخرین اطلاعیه خود اعلام کرد که برگزاری هر گونه تجمعی از سوی هواداران کاندیداها تا پایان اعلام نتایج اخذ رای ممنوع است. بعد از اعلام نتایج انتخابات نیز، هر گونه تجمع باید با مجوز فرماندار شهرستان برگزار شود.

پ.ن: توضيح زير را در پاسخ به چند مسنجری که دقايق پيش از دوستان دريافت کرده‌ام می‌نويسم:
جدول بالا بر اساس موقعيتی که کروبی در مرتبه آراء [يعنی تعداد آرايی که به نام او در صندوق‌ها ريخته شد] کسب می‌کند تنظيم گرديد. مثلاً اگر موسوی در محور بحث قرار می‌گرفت، جدول بشکل ديگری تنظيم می‌شد. تنها موردی را که می‌توانم در ادامه گفتار بالا اضافه کنم، وضعيت خاص کروبی است. انتخابات برای کروبی جنبه ناموسی [دقيقاً منطبق با فرهنگ ايرانی] پيدا کرد. ورود و همه‌ی هّم و غّم او در اين عرصه، جبران شکست انتخابات سال 84 بود. آن تصادف سبب شد تا کروبی تدارک و کار حزبی‌ـ‌برنامه‌ای را دنبال کند و تصادفاً، ترکيب ديگر نامزدهای انتخاباتی به‌گونه‌ای بود که بخش ميانی و مرفه‌ی آگاه جامعه به گرد او حلقه زدند. به‌همين دليل مخرج کسر انتخاباتی او کاملاً متفاوت از مخرج مشترک کسرهای سه نامزد ديگر است.

__________________________________