جمعه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۶

امنيت ملی را نمی‌شود با شوهای تلويزيونی تضمين کرد!


توضيح:
به احتمال زياد خوانندگان عزيز تاکنون متوجه سکته‌ای که
نوشته حاضر داشت، شده‌اند. گويا در هنگام انتقال کپی
مطلب، يک پاراگراف کامل را جا انداخته بودم، بدينوسيله
بخاطر کم توجهی و شايدهم پيری، از همه‌ی خوانندگان
عزيز پوزش می‌طلبم!
*****
روز جمعه گذشته، کشتی مشکوکی از سواحل هند بطرف
اروند رود در حال حرکت بود، که توسط ملوانان انگليسی
مورد بازرسی و تفتيش قرار ‌گرفت. ملوانان بعد از جست‌وجو،
در هنگام بازگشت، توسط افراد نيروهای مسلح ايران محاصره و بازداشت می‌گردند.
واقعيت ماجرا چيست؟ از ميان مجموعه اطلاعات و اسناد ارائه شده از طرف دو دولت درگير ايران و انگلستان، می‌توان حدس زد که ملوانان انگليسی، زمانی که کشتی مشکوک را مورد بازرسی قرار می‌دادند، از محدوده قانونی خويش خارج گشته و وارد آب‌های ايران شده بودند. اما از طرف ديگر، پاسداران ايرانی نيز به تلافی آن حرکت، در خارج از مرزها و محدوده قانونی خويش، ملوانان انگليسی را در درون مرز آب‌های عراق، دستگير می‌کنند.
مستند چنين ادعايی، مجموعه تصاويری است از سيستم رديابی ماهواره‌ای شناورهای نيروی دريايی بريتانيا، که از طرف "درياسالار چارلز استايل" در اختيار خبرنگاران جهان قرار گرفت. اين مدارک، مختصات دقيق محلی را که قايق‌های بريتانيايی مورد محاصره قرارگرفته‌اند را نشان می‌دهند. بديهی است با اتکا به تصاوير ماهواره‌ای، می‌شود محل دقيق کشتی مظنون را مشخص ساخت. دولت انگلستان تا اين لحظه مدارک مستندی را ارائه نداده است که کشتی مشکوک را در کدام مختصات دريايی مورد بازرسی قرار داده است. برعکس، دولت ايران مختصاتی را در اين مورد ارائه می‌دهد که به يک معنا می‌توان حدس زد که محل بازرسی کشتی مشکوک بود ولی، دولت‌مردان ما می‌خواهند آن مختصات را بعنوان مکان بازداشت نفرات بریتانیایی غالب کنند.
پرسش اين است چرا حادثه ساده‌ای را (حتا فرض کنيم عمدی و با نقشه قبلی) که دولت ايران می‌توانست با يک تذکر رسمی و نهايتن با ارسال شکايت به مراجع ذی‌صلاح بين‌المللی رفع و خنثا سازد؛ عمدن و آشکارا آن‌را به مقوله‌ای پيچيده و امنيتی تبديل می‌کند؟ پاسخ دقيق را بايد هم‌زمان، يعنی هم فهم دقيق علت حضور نيروهای بريتانيايی در مرزهای ايران؛ و هم از درون متن واکنش‌های مختلف مسئولين امور بيرون کشيد.
اگر نخست به سخنان ال‌حکیم جاسم، فرماندهی که مسئوليت آب‌های حریم عراق را برعهده دارد استنادکنيم، که او حضور نيروهای بريتانيايی را در آن ناحيه غيرمنتظره و متعجب‌کننده می‌دانست؛ به اين نتيجه هم خواهيم رسيد که دولت انگلستان پيشاپيش، از نقش و تأثير عوامل خارجی که می‌تواند موازنه نيروهای مختلف اسلامی را در هرم قدرت برهم زند، بخوبی آگاه بود و هست. در عمل نيز ديديم که گروگان‌های بريتانيايی، وسيله‌ای شدند در دست سپاه پاسداران، برای انجام يک‌سری تسويه‌ حساب‌ها در بالا که پيش از اين، گروهی در هرم قدرت می‌خواستند تا نقش و حضور پاسداران را در خاک عراق [خصوصن در بصره] محدود سازند.
اگر انگلستان با همين کيش سياسی، قصد داشت نهادهای سياسی و ديپلماسی ايران را در جهان مات و بی‌اعتبار سازد و در عمل اثبات کند که همه‌ی آن‌ها در خدمت و توجيه اعمال سپاه پاسداران‌اند؛ از آن‌سوی نيز، بروز واکنش‌های متناقض، خلاف عرف ديپلماسی و حتا اعمال کودکانه‌ی مسئولين امور وزارت خارجه ايران، که شأن و مقام خودشان را تا سطح حمالان نامه‌های امنيتی تنزل داده‌اند؛ خواسته و ناخواسته، در خدمت چنين سياستی قرار گرفتند و موجی از بی‌اعتمادی‌ها را دگرباره عليه ايران دامن زده‌اند.
هدف‌های استراتژيک و پنهانی جمهوری اسلامی در اين ماجرا اگرچه ناروشن است ولی، سياست تواب سازی ملوانان انگليسی، نتايج معينی را در آينده به‌دنبال خواهد داشت: نخست، افکار جهانی به حقيقتی پی خواهند برد که سياست‌های هرج‌ومرج طلبانه و ضد نهادی، فراتر از تمايل تعدادی از نظاميان، ريشه در نگرشی خاص دارد. نمی‌توان مدعی شعارهای سازندگی و اصلاحات بود اما در عين حال، در برابر گردن‌کشی‌‌های احماقانه و کودکانه نظاميانی که منافع ملی را در معرض خطرهای جدی قرار داده‌اند، لب بست و سکوت کرد؛ دوم،‌ سياستی که ملوانان را يکی‌يکی به پای تلويزيون می‌کشد و به اعتراف وامی‌دارد‌شان، پيش از اين‌که بتواند تداعی کننده منافع ملی‌مان در منطقه باشد، بيش‌تر نوع دخالت در امور کشور همسايه را نشان می‌دهد. به همين دليل در کوتاه‌ترين زمان، هم واکنش شيعيان عراقی را بدنبال خواهد داشت و هم مردم جهان، سطح و ميزان نقشی را که جمهوری اسلامی در تشديد بحران عراق دارد، پی خواهند برد؛
و خلاصه سوم، اگر سياست برپايی چنين شوهايی، جلب و حمايت افکار داخلی و شعله‌ور ساختن آتش ناسيوناليسم است، جوهره ناسيوناليسم ايران را تفکر ضد عربی‌ـ‌اسلامی رقم می‌زند. گسترش و اوج‌گيری چنين تفکری، قبل از همه گريبان‌گير نظام اسلامی خواهد شد. البته مؤلفه‌های ديگری را هم می‌توان نام برد اما، همين اشاره کافی‌ست که بدانيم با شوهای تلويزيونی، نمی‌توان امنيت ملی را تأمين و تضمين کرد!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.معضلات سياسی ما هم خنده دار و بچکانه شده.انگار گروهی اومجا منتظر نشسته اند که از هر چيزی داستانی درست کنند و همه ملت را سرکار بذارند و مردم هم ناخوداگاه از حس مظلوميت و یا خود بزرگ بينی با انها همراه ميشويم.گويی همين که در صحنه باشيم٫ما را ارضا ميکند٫حالا به چه شکل و دليلی٫مهم نيست.

ناشناس گفت...

و در اين ميان تركيه كه در آتش پيوستن به اتحاديه اروپا ميسوزد در پي اين است تا قبايي هرچند گشاد از براي خود دست و پا كند و ميانجي آزادي ملوانان انگليسي گردد .
بايد شاهد باز شدن مجدد پرونده گروگانگيري سفارت آمريكا در رسانه هاي ديداري و شنيداري جهان بود . آن هم در شرايطي كه تذكري رسمي بازتابي از خويشتن داري و پرستيژ سياسي آميخته با اقتدار را ميتوانست براي ايران به بار داشته باشد .
در بلاگ نيوز لينك داده شد آقاي درويش پور .

ناشناس گفت...

حسن جان،

دوباره یک بهانه دیگر برای خودشان جور کردند تا چند روزی هم اتحادیه اروپا را برقصانند. البته با توجه به آنچه در فکر انجامش هستند، از روی برنامه عمل میکنند و فقط مائیم که بی برنامه ایم.