جمعه، دی ۱۹، ۱۳۸۲

همايشی که بايد دلها را تسخير کند


عکس : از سايت ايران ـ امروز، هئيت مديره سنی همايش آقايان مهدی خانبابا تهرانی، بابک اميرخسروی، منوچهر ثابتيان، رحمت خسروی و محمد سطوت

اولين همايش سراسري اتحاد جمهوری خواهان ايران، صبح ديروز هيجدهم دی ماه (۸ ژانويه) در دانشگاه آزاد شهر برلين گشايش يافت. در اين اجلاس بيش از ۶۵۰ نفر از امضاکنندگان بيانيه جمهوري خواهان و ديگر ميهمانانی که داوطلبانه تمايل به شرکت داشتند، حضور دارند. اجلاس «اتحاد جمهوری خواهان» را تاکنون، دهها تن از خبرنگاران رسانه های معتبر جهانی، از جمله راديوهای بی بی سی، دويچه وله، بخش فارسی صدای آمريکا و راديو فردا، پوشش خبری داده اند.
اتحاد جمهوري خواهان ايران، ده ماه پيش با انتشار بيانيه ای که در آن بر جدايي دين از دولت، استقرار يک جمهوری دموکراتيک با اتکا به آرای مردم، رعايت آزادی ها و حقوق بشر و سياست صلح دوستانه با ساير کشورها تاکيد شده بود، در جلب افکار عمومی ايرانيان داخل و خارج، به منظور ايجاد يک قطب جمهوري خواه دموکرات در ايران، بسيار موفق بوده است و در همان يک ـ دو هفته اول بعد از انتشار بيانيه، بيش از هزار نفر با امضای آن، موافقت خود را با اصول اين بيانيه اعلام کرده اند.
وبلاگ دين و سياست، تشکيل اولين همايش سراسری را به همه جمهوريخواهان ايران تبريک گفته و آرزومند موفقيت و پيروزی آنهاست.
1 - وقتی امروز درباره اين مجموعه و ترکيبی که در زير سقف دانشگاه آزاد شهر برلين گرد آمده اند می انديشم، ناخواسته پنجاه سال تجربه و تاريخ معاصر ايران را در برابر چشمان خود می بينم. انسانهايی که از بسياری از تند بادهای جان سوز و مرگ آفرين حوادث تحميلی، و از انواع دالانهای پُرپيچ و خم ايدئولوژی و تنگناهای تو در توی تشکيلاتی گذشته اند و شايد هم بار بسياری از گناههای ناکرده را بر شانه های خود کشيده اند تا بتوانند امروز، چنين همايشی را در خدمت به جمهور مردم برپا سازند.
جدا از سليقه ها، تعلقات فرهنگی و گرايشات فردی و ديگر تمايلاتی که هريک از ما، در درون خود داريم و خواسته و ناخواسته آنرا در هر اموری ـ صادقانه يا غرض ورزانه ـ دخالت ميدهيم؛ اين نکته را نبايد انکار کرد که در زير اين سقف، بخش عمده ای از سرمايه های معنوی و ملی ايرانيان گرد آمده اند. نيروهايی که بی هيچ چشم داشتی، جوانی و زندگی خود را در راه آزادی ايران و ايران برای همه ايرانيان، در طبق اخلاص نهاده اند. همه آنان، طعم تلخ استبداد شرقی را چشيده اند و زخم کهنه ای از خشونت را برجان دارند. به همين دليل، عمده ترين و بارزترين صفت اين گردهم آيی، ضد خشونت است و چنين همايشی در تاريخ معاصر ايران بيسابقه است.
2 - مهمترين مسئله در لحظه حاضر، نه مصوبات همايش؛ بديهی است هر آنچه را که در آنجا تصويب شود، با توجه به تنوع گرايشات، گروهی ناراضی خواهند بود؛ بلکه نحوه و چگونگی نگاهی است که ما از بيرون ـ خصوصاً ايرانيان مقيم داخل، و انتظاراتی که می توانيم از همايش برلين داشته باشيم و چگونگی نگاهی که از درون همايش، دقيقاً عمده ترين توجه ای که به معضلات اساسی درون جامعه می نگرند حائز اهميت است.
ايرانيان مقيم داخل که مدام در جستجوی علل عقب ماندگی ميهن ما هستند و خود را ملزم به مطالعه کارکردهای ساير جوامع و مسائلشان می بينند؛ بايد به اين نکته توجه داشته باشند که بسياری از شرکت کنندگان در اين همايش، نقش های کليدی، علمی و مديريتی را در همان سيستم مورد مطالعه شما دارا هستند و تماماً و يا اکثريت قريب به اتفاق شان، با مقرارت و پيچيدگی های اجرائی آن آشنايند و همه راه حلهای همکاری را ميان قانونگذار و مردم می شناسند. اين مجموعه با نيروی بيشمار پشتيبانانش، اگر از لحاظ فکری با طيف های مختلف نيروهای مقيم داخل ـ خصوصاً نيروهای نسل حوان، برای انجام کلهای کاری بزرگتری ترکيب شوند؛ انرژی جديدی را با خواصی تازه پديد خواهند آورد که می تواند شتاب کنونی جامعه ما را بسمت ترقی و تحول دوچندان سازد.
اما، آنچه در مورد نگاه شرکت کنندگان در همايش می توان گفت و در وهله نخست با آن روبرو هستند، درک شرايط کنونی جامعه است:
اولاً، وجود کميت بيشمار نسل جوان که بين او و نسل قبلی اش، از لحاظ برخورد سياسی ـ اجتماعی و انتقال تجربه، شکاف عميقی ايجاد گرديد. مطالعه حرکتهای چند سال گذشته نيز به روشنی حکايت از آن دارند که جوانان تحت تأثير عوامل مختلف (که بحث خاصی را می طلبد) از جمله القائات عوامل حکومت، در شناخت و درک بسياری از تجارب گذشته ناتوان و بی بهره اند.
ثانياً، وجود خلاء ی بزرگ ناشی از گسيختگی نسلی زمانی محسوس و قابل درک بود که جوانان در تقابل با رژيم ايدئولوژيک قرار گرفته بودند. آنها بی هيچ تجربه ای، به ناگهان از ايدئولوژی تهی شدند و از اين زاويه بسياری از ارزشها را بی ارزش شمردند و در زير پاهای خود له ساختند.
اگر مصوبات همايش محصول برآيند دونگاه فوق باشد، پيش از اينکه به قدرت سياسی بيانديشد، بيش از همه به مهار کردن آن بی ارزشی هايی که در بطن انديشه های خيلی از جوانان لانه کرده اند، می انديشد. نيروهای جمهوری خواه، تنها از طريق تکاپوی فکری، صداقت در گفتار و کردار سياسی و با تکيه به عزت نفس انسانی قادرند جامعه را تسخير کرده و رژيم ايدئولوژيک را وادار به تسليم نمايند.


هیچ نظری موجود نیست: