جمعه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۲

مجلس يا مسجد؟

بی بی سی فارسی، عکس مقابل را در سايت خود قرار داد و از خوانندگانش خواست: 

"اين عکس در حاشيه تحصن نمايندگان رد صلاحيت شده در مجلس شورای اسلامی ايران گرفته شده است.
اگر بخواهيد برای اين عکس زيرنويس بنويسيد چه عبارتی پيشنهاد می کنيد؟"

برداشت من
ــــــــــــــــ
از فردای انقلاب، برادران اصلاح طلب امروزی يا خط امامی های ديروز؛ دست به هر کاری زدند و يا به هر کجا پا نهادند، آن کار و يا آن نهاد را از محتوی تُهی ساختند:
از دانشگاه بگيريد تا مجلس؛ از مبارزه با امپرياليسم و تسخير سفارت آمريکا، قضايا را دنبال کنيد تا روزی که بنام دفاع از منافع ملی، در پس طالبان و حمايت از او، سنگر گرفته بودند؛ از همگامی با سعيد امامی ها و لاجوردی ها بگيرد تا آن زمان که به دفاع از قتل های زنجيره ای برخاستند.

درباره آنها چه بايد نوشت و گفت؟ در يک کلام، آنان کاشفان دنيای کشف شده پيشينيانند و از آنجايی که دوست ندارند بين کشف خود و ديگران، مشابهتی وجود داشته باشد، آنرا وارونه عرضه می کنند. وقتی با حقيقتی روبرو ميگردند، بجای آنکه تسليم حقيقت شوند و يا درباره مضمون و ماهيت هر پديده ای تعمق کنند، بی هيچ تغيير ذهنی، جامه ای به رنگ آن می دوزند و بر تن می کنند. آنان، از ميان دو دنيای ذهنيت، اعتقادی که بايد تا ابد حفظ شود و عينيت، جهانی که در حال تغيير و تحول است، مکتب لعابی گری را اختراع کردند. در مکتب آنها، رنگ و شکل نمادين ارزشی خاص دارند و به همين دليل سنت را با آبرنگ تجدد جلا ميدهند.
زان گشايد فقع که بگشادی
زان نمايد ترا که بنمادی

از اين نظر وقتی به عکس بالا دقت کنيد، نه مسجدی را در آن می بينيد و نه مجلسی را؛ نه سنت را در آن می بينيد و نه تجدد را؛ نه با روزه داران روبه رو هستی و نه با اعتصاب کنندگان غذا و... غيره.
دوستداران سنت، حداقل اين نکته را می فهمند که مبادا يکی پا در کفش ديگران کند، کفشداری را بر در مسجد، برای نظم دادن می گمارند. آنچه را در عکس می بينيد، بری از هرگونه فرهنگ است و يا در واقع، فرهنگ شلختگی است. در پرتوی چنين فرهنگی بود که در چهار سال گذشته، قانون و قوه مقننه را در مسلخ حکم ولايت، قربانی ساختند.
پرتوی نيکان نگيرد ـــــ هرکه بنيادش بد است.

هیچ نظری موجود نیست: