تروريستهای القاعده، کدام هدف سياسی يا مذهبی را دنبال میکنند؟ آيا اعمال آنها منطبق و مستند بر توجيههای شرعیـسنتی، ملیـتاريخی و تئوريک است؟ يعنی در مجموع میتوانيم اعمال آنها را در رديف يکسری کُنشهای مذهبیـمنطقهای در حفظ و دفاع از «هويت متصور»ی (perceived identitiy) که برای خود قائلاند، مورد تحليل و بررسی قرار دهيم؟ يا نه، تمام آن احساسی را که پيامآوران مرگ و نيستی ابراز میدارند و معتقدند موجوديت آنان بهخطر افتاده و با ددمنشی و خشونت میخواهند از آن دفاع کنند؛ تنها نوعی واکنش است و نشاندهنده روحيهای که هنوز در بحران زندگی میکند؟
اينها فقط چند نمونه از ليست بلند پرسشهای مختلف و متفاوتیست که مسئولين سياسی کشورهای اروپايی، در برابر جامعه شناسان، پژوهشگران و کارشناسان ترور و تروريست طرح کردهاند. اگرچه «جَکی اسميت» وزير کشور بريتانيا هُشدار میدهد که بريتانيا با خطر جدی تروريسم روبهروست و از شهروندان بريتانيايی میخواهد که از هر جهت هوشيار باشند؛ ولی هنوز کسی بطور دقيق نمیداند که طعمه اصلی تروريستها چه کسانی هستند: دولتها؛ مردم اروپا يا نيروی سوم و خاص؟
هدف و استراتژی تروريستها را تنها میتوان از درون پيامهای راديويی يا ويديويی بيرون کشيد. در ظاهر آنان معتقدند که با اتکاء به چنين شيوههايی، قصد دارند دامنهی درگيریها و مبارزه با کفار (؟!) را گسترش دهند! از آنجايی که تروريستها خود را پيروان ايدئولوژی اسلامی معرفی میکنند، نخستين پرسش کليدی مشخص است: بهزعم آنها «کفار» کيست و چه کسانی را نشانه گرفتهاند؟
محمود از اهالی پاکستان، شغل راننده تاکسی معتقد است که کفار مورد نظر القاعده، کسانی جز ما (مسلمانان مقيم اروپا) نيستيم. او میگويد: بيش از چهل سالی است که مقيم آلمان هستم. بهرغم تحمل نامهربانیهای زياد، تمام تلاشام اين بود تا مرا بعنوان يک شهروند خوب بپذيرند. تا اين لحظه، نه خلافی مرتکب گشتهام و نه پايم به اداره پليس و دادگاه کشيده شده است. اما با توجه به اعمال تروريستی اخير، وضعيت ما شبيه آدمهايی که «آش نخورده دهان سوخته» خواهد شد. اکنون پرونده افرادی مثل پسر بزرگم که در انگلستان پزشک است، به اين دليل که پاکستانی تبارست، به زيره ذرهبينهای امنيتی خواهد رفت. پسر دومم نيز به همين دليل، پشت دروازه بازار کار مانده است و کسی او را به درون راه نمیدهد. حالا فهميدی که کفار را بايد چگونه معنی کرد؟
هاجر از اهالی افغانستان، خواربار فروش و يکی از مهاجران مسيحی عراقی تبار، هر دو میگويند که «بنلادن» برای نابودی مردم منطقه ظهور کرده است. هر دو نفر کموبيش معتقدند که اگر اين ظهور برای ما مرگ و فقر و آوارهگی را به ارمغان آورد، برای نسل بعدی و آيندگان، عمری بدبختی و سرشکستهگی را به ارث خواهد گذاشت. شرايطی که از آن بوی خوش بمشام نمیرسد!
علی، ايرانی راننده تاکسی، میگويد من زياد از ايدئولوژی سر در نمیآورم ولی میدانم اعمال آنها، مهاجران و پناهندگان را در موقعيتی بسيار پيچيده و دشوار قرار خواهد داد از جمله، ايرانيان را. در عوض «ماريون»، آلمانی و دانشجوی رشته ژورناليسم و گرمانستيک، میگويد اين برداشتها اگرچه تا حدودی واقعی است ولی همهی مهاجران را در بر نمیگيرد. مثلن در مورد ايرانيان مهاجر، بههيچوجه صادق نيست. ارزيابی دولت آلمان اين است که اکثريت آنان [مهاجران ايرانی] مهاجران ويژه هستند. فرزندان آنها بیهيچ مشکلی میتوانند جذب بازار کار اروپا گردند. با اين وجود، يکی از آمارگيریهای سرپايی و غير مستقيم ميان هزار و هشت خانواده ايرانی مقيم شهرهای برلين، کلن، دورتموند و مونستر نشان میدهد 74 درصد خانوادههايی که فرزندانشان هنوز دانشجو و وارد بازار کار نشدهاند، نسبت به وضعيت کنونی و گسترش تروريسم، نگران آينده فرزندان خود هستند.
در همين زمينه: القاعده؛ طنز تاريخ يا آژير خطر؟ ـ ۲
اينها فقط چند نمونه از ليست بلند پرسشهای مختلف و متفاوتیست که مسئولين سياسی کشورهای اروپايی، در برابر جامعه شناسان، پژوهشگران و کارشناسان ترور و تروريست طرح کردهاند. اگرچه «جَکی اسميت» وزير کشور بريتانيا هُشدار میدهد که بريتانيا با خطر جدی تروريسم روبهروست و از شهروندان بريتانيايی میخواهد که از هر جهت هوشيار باشند؛ ولی هنوز کسی بطور دقيق نمیداند که طعمه اصلی تروريستها چه کسانی هستند: دولتها؛ مردم اروپا يا نيروی سوم و خاص؟
هدف و استراتژی تروريستها را تنها میتوان از درون پيامهای راديويی يا ويديويی بيرون کشيد. در ظاهر آنان معتقدند که با اتکاء به چنين شيوههايی، قصد دارند دامنهی درگيریها و مبارزه با کفار (؟!) را گسترش دهند! از آنجايی که تروريستها خود را پيروان ايدئولوژی اسلامی معرفی میکنند، نخستين پرسش کليدی مشخص است: بهزعم آنها «کفار» کيست و چه کسانی را نشانه گرفتهاند؟
محمود از اهالی پاکستان، شغل راننده تاکسی معتقد است که کفار مورد نظر القاعده، کسانی جز ما (مسلمانان مقيم اروپا) نيستيم. او میگويد: بيش از چهل سالی است که مقيم آلمان هستم. بهرغم تحمل نامهربانیهای زياد، تمام تلاشام اين بود تا مرا بعنوان يک شهروند خوب بپذيرند. تا اين لحظه، نه خلافی مرتکب گشتهام و نه پايم به اداره پليس و دادگاه کشيده شده است. اما با توجه به اعمال تروريستی اخير، وضعيت ما شبيه آدمهايی که «آش نخورده دهان سوخته» خواهد شد. اکنون پرونده افرادی مثل پسر بزرگم که در انگلستان پزشک است، به اين دليل که پاکستانی تبارست، به زيره ذرهبينهای امنيتی خواهد رفت. پسر دومم نيز به همين دليل، پشت دروازه بازار کار مانده است و کسی او را به درون راه نمیدهد. حالا فهميدی که کفار را بايد چگونه معنی کرد؟
هاجر از اهالی افغانستان، خواربار فروش و يکی از مهاجران مسيحی عراقی تبار، هر دو میگويند که «بنلادن» برای نابودی مردم منطقه ظهور کرده است. هر دو نفر کموبيش معتقدند که اگر اين ظهور برای ما مرگ و فقر و آوارهگی را به ارمغان آورد، برای نسل بعدی و آيندگان، عمری بدبختی و سرشکستهگی را به ارث خواهد گذاشت. شرايطی که از آن بوی خوش بمشام نمیرسد!
علی، ايرانی راننده تاکسی، میگويد من زياد از ايدئولوژی سر در نمیآورم ولی میدانم اعمال آنها، مهاجران و پناهندگان را در موقعيتی بسيار پيچيده و دشوار قرار خواهد داد از جمله، ايرانيان را. در عوض «ماريون»، آلمانی و دانشجوی رشته ژورناليسم و گرمانستيک، میگويد اين برداشتها اگرچه تا حدودی واقعی است ولی همهی مهاجران را در بر نمیگيرد. مثلن در مورد ايرانيان مهاجر، بههيچوجه صادق نيست. ارزيابی دولت آلمان اين است که اکثريت آنان [مهاجران ايرانی] مهاجران ويژه هستند. فرزندان آنها بیهيچ مشکلی میتوانند جذب بازار کار اروپا گردند. با اين وجود، يکی از آمارگيریهای سرپايی و غير مستقيم ميان هزار و هشت خانواده ايرانی مقيم شهرهای برلين، کلن، دورتموند و مونستر نشان میدهد 74 درصد خانوادههايی که فرزندانشان هنوز دانشجو و وارد بازار کار نشدهاند، نسبت به وضعيت کنونی و گسترش تروريسم، نگران آينده فرزندان خود هستند.
در همين زمينه: القاعده؛ طنز تاريخ يا آژير خطر؟ ـ ۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر