دیشب خواب آنتونی گيدنز را ديدم که در برابر مجسمه مريم مقدس زانو زده و انگشتاناش بهجای بازی با قلم، داشتند تسبيح میچرخاندند و زير لب، برای تونی بلر که همزمان رياست شورای عالی اروپا و ميزبانی و رئيس دورهای اجلاس سران هشت کشور صنعتی جهان را برعهده دارد، دعا میکرد. گويی او نيز در انتظار معجزه بود و می گفت برنامهريزی و تدوين سياست پُل زدن ميان دولتهايی (آمريکا) که شتاب فوقالعادهای گرفتهاند، با دولتهايی (آلمان و فرانسه) که بهجای درک روند شتابآميز جهان کنونی و آماده ساختن مردم برای زندگی تازه، خواسته يا ناخواسته به دامان گذشته پناه بردند و آرام و عقب عقب راه میروند؛ کاری است بسيار دشوار و پيچيده.
واقعيت اين است که تونی بلز در بحرانیترين زمان که بسياری محتوا را فدای شکل و حفظ سنتهايی که با زمانه و زندگی ناسازگار است میکنند، مسئوليت و هدايت دو اجلاس مهم را برعهده گرفته است که از يکسو، برخی از دولتهای اروپايی نسبت به اعمال او مشکوکاند و بلر را مسئول شکست اتحاديه اروپا میدانند و اما، از سوی ديگر، دولت آمريکا او را به سياستهای مماشاتگرايانه در مقابل گرايشات عقبمانده بعضی از دولتهای اروپايی متهم میسازد.
فرانسه و آلمان، در مناسبات و روابط حسنهای که تاکنون با جمهوری اسلامی داشتهاند، بهجای تأثيرگذاری مطلوب برحکومتی که پيشرفت، تحول و آينده را برنمیتابد، تحت تأثير نگاهها و سياستهای عوامپسندانه آن قرار گرفتند و اکنون، در عوض برنامهريزی و پرداختن به فنآوری صنعتی و تکنولوژی دادهپردازی که با سرنوشت و آينده اروپا گره خورده است؛ چهل درصد از بودجه اتحاديه اروپا را به سوبسيدهای کشاورزی اختصاص دادهاند.
سياست عوامپسندانه و مردم فريب، تنها در مرزهای اروپا محدود نمیگردند. در چند سال گذشته، فرانسه و آلمان، پيش از اينکه به فرآيند تحول جهانی روی خوش نشان دهند و همراهيی کنند، بيشتر، آغوش خود را در برابر افکار سنتی و نيروهايی که تيشه به ريشه هستی میزنند، گشودند و به آن لبخند زدند. آيا اين سخنان بوش غير واقعی و غیر منطقی است زمانی که میگويد: «آماده است بدهیهای کشورهای آفريقايی را ببخشد اما، به شرط آنکه دولتهای آفريقايی منابع صرفهجویی شده را به سرمايهگذاری در آموزش و بهداشت عمومی و ديگر امور عامالمنفعه اختصاص دهند»؟ آيا اسناد و مدارک در اين زمينهها شهادت نمیدهند که نهادهای دولتی و بومی، با زيرپا نهادن وجدان انسانی و با سنگدلی غیر قابل توصيفی بخش عمدهای از کمکها و سرمايههايی را که برای بازسازی مناطق آسيب ديده از سونامی و يا برای باسازی خسارتهای ناشی از زلزله بم و رودبار اختصاص داده شده بود، در حسابهای شخصی خود ريختهاند؟ تحقق عدالت اجتماعی و ريشهکن کردن فقر و پُرکردن شکافِ ميان دارا و ندار و هموار ساختن جاده جنوب و شمال، معنايش همراهی با چهار جوانی که هنوز قلبی سرخ دارند و در درون احساسات پاک خود شناورند را نمیرساند، بلکه رفع اين مهم، از طريق برنامهريزی، سازماندهی، آموزش و کنترل مقدور و ممکن است. سياستمداری که بهرغم دانستن اين واقعيتها، وقتی چماق تظاهرات چند يا چندين هزار نفری را برای پيشبرد هدفهای خود بلند می کند، در واقع قصد دارد که چوب لای گردونه تحول بگذارد و همه چرخهها را از حرکت باز دارد.
در چنين شرايطی است که تونی بلر، مسئوليت شورای عالی اروپا و رياست اجلاس دورهای سران هشت کشور صنعتی جهان را برعهده گرفته است. او میداند که ميان دو سنگ آسياب گير کرده است و زمانی که سران اروپا با نيشخندهای تمسخرآميز، از پيشنهاد منطقی او مبنی بر مدرنيزه کردن تمام نهادهای اروپايی استقبال میکنند؛ به سامان رساندن و نتيجه گرفتن از اجلاس سران هشت کشور صنعتی، کاری است پيچيده و دشوار. اگر او خيلی هنرمند و انعطافپذير باشد، تنها قادر است مانع از شکاف برداشتن اين هسته کوچک و مهم گردد. آيا بايد در انتظار معجزه بود؟ در اين صورت، آنتونی گيدنز حق دارد که زير لب دعا کند!
۲ نظر:
بیشتر دولتها تشخیص داده اند که شرایط مساعد در جهت گسترش حقوق بشر در کشور مطبوعشان نقشی مستقیم و بسزایی در مناسبات سیاسی و اقتصادی با آمریکا دارد . به افریقا اشاره داشتید ..به عنوان یک بیننده تلویزیونی که تخصصی در این باره ندارم نظر خود را در ارتباط با افریقا و دولتهای افریقایی اینگونه بیان می کنم که دول افریقایی نه قادرند که نیازهای مردم را از طریق سنتی پاسخگو باشند و نه قادرند به شکلی مدرن این نیازها را بر اورده نمایند جایی خوانده بودم در راتباط با سفر بیل کلینتون به آفریقا که کلینتون در سفر خویش اذعان داشته بود انچه عملکرد دول افریقایی را بیشتر به نمایش گذاشته است وجود دول شکست خورده است که در صدد ایجاد نو زایی نیستند بلکه در پی ایجاد زمینه توجیه مداخله امریکا در شکل دادن به زندگی سیاسی و اقتصادی خود هستند کمک خارجی نقطه اغاز توسعه اقتصادی نیست بلکه نقطه واقعی در سازمان اجتماعی کشور می باید باشد ------------ شیوه کمک رسانی مورد انتقاد است ..آیا کمک خارجی این است که به کشورهای در خواست کننده و نیازمند داده شود بدون انکه تحقیق شود پول به کجا می رود ؟ میزان کمک باید در اختیار دولی قرار گیرد که مردم در ساختار سیاسی ان دارای نقش و عملی موثر باشند .بطور مثال اگر در اتیه امریکا با وجود حاکمیت فعلی و نه دولت . اقدام به ازاد سازی منابع و ذخایر ارزی ایران بزند ،آیا این عمل در جهت منافع ملی ایرانیان قرار دارد ؟ نمونه قیمت نفت در حال حاضر .سنت به سنت قیمت نفت در زندگی جهانیان تاثیر مستقیم دارد ، با افزایش قیمت نفت چه تغییری در زندگی ایرانیان داخل رخ داد !
سلام
شباویز فردا ساعت 12 ظهر به روز می شود با عنوان:شیک پوشی سیاسی.
ارسال یک نظر