چهارشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۴

روز زن

شهروندان مسلمان، امروز را [روز تولد فاطمه] به روز و نام زن اختصاص داده‌اند. روز زن را، به همه زنان مسلمان تبريک می گويم!
1 ـ اگر قرار است رفتار بزرگ زنان اسلام، الگوی زنان مسلمان ايران باشند، کدام رفتار، اخلاق و برخوردشان به کار امروز می‌آيد و بيش‌تر می‌تواند مورد نظر و پسند زن ايرانی قرار بگيرد؟ زن ايرانی، چه مقلد و چه غير مقلد، هرگز زيربار زندگی هزاروچهارصدسال پيش نخواهد رفت. از نظر منطق، چنين بازگشت و تقليدی، کاری است غيراخلاقی و ويرانگر و از اين مهم‌تر، سوق‌دادن جامعه به‌ طرف از خودبی‌گانگی است. وانگهی، وقتی ما رفتاری را بعنوان نمونه و الگو از گذشته مثال می‌زنيم، بدين معنا است که در مقايسه با حال و روز خودمان، سطح نگرش، پيشرفت و ظرفيت‌های خود و جامعه را به تناسب گذشت زمان، با آن به سنجيم تا نسبت به جايگاه و موقعيت کنونی خود، ارزيابی درست و دقيقی داشته باشيم.
وقتی می‌گويند جامعه عربستان قبل از اسلام، جامعه‌ای شديدا ضد زن و دختران را زنده ‌به گور می‌کردند، آن‌وقت ضروری است که بفهميم چگونه «خديجه» در شهر مکّه ـ که بالاترين مقام اجتماعی و سياسی را تجار تشکيل می‌دادند؛ به چنين مقامی رسيد و نسبت به ساير مردان در موقعيتی بالاتر و برتر قرار گرفت؟ اگر مقايسه و معيار، موقعيت و نقش زنان است، با اتکا به همين مثال، درست است که به پرسيم وقتی در يک جامعه بدوی و عشيره‌ای مکانيسمی برای باليدن اجتماعی زنان وجود داشت و ريش‌سفيدان‌اش زنان را به عنوان رجال سیاسی و اجتماعی پذيرفته بودند؛ آيا در مقايسه با جکومتی که امروز نامزدی زنان را در انتخابات رياست جمهوری نمی‌پذيرد، برتری نداشتند؟
يا اگر می‌بينيم تعدادی از ياران و هم‌نشينان پيامبر، رهبری سياسی عايشه را در جنگ [جمل] با علی [چهارمين خليفه اسلام] پذيرفتند، چنين پذيرشی تنها نمی‌تواند جنبه تبليغی‌ـ‌سياسی، آن‌گونه که روحانيت شيعه ادعا می‌کند، داشته باشد. زندگی و شخصيت عايشه نشان می‌دهد که او يکی از زنان معترض عليه حاکميت مردسالاری اسلامی بود. بر اساس چنين نگرشی است که او شهامت و جسارتی بی‌نظير از خود نشان می‌داد تا به محمد بگويد: چرا خدای تو هم‌واره آيه‌هايی را که بنفع مردان است، نازل می‌کند؟ عايشه، اولين و پی‌گيرترين زن مسلمانی است که نه تنها در حوزه خصوصی و روابط زناشويی عليه قوانين زن‌ستيز اسلامی به مبارزه برمی‌خيزد، بل‌که در ملاء‌عام و در مقابل چشمان عقب‌مانده‌ترين مردان، يکی از پيشگامانی بود که سنت‌شکنی می‌کرد.
همين‌طور خطابه فاطمه در مسجد مدينه و سخنرانی زينب در بارگاه‌ يزيد، به سهم خود نوعی سنت‌شکنی در تقابل با قوانينی است که می‌خواست زنان را چادرنشين سازد تا در کار و امور مردانه دخالت نداشته باشند. بديهی است که فضای سياسی جنگ‌طلبانه، درگيری‌ها و تهاجم‌های خونين و نقش و برتری بازو و زورآزمايی‌های مردانه بجای انديشه، با طبع لطيف و ظريف زنان سازگار نبود و آنان خواسته يا ناخواسته،در اين تقابل نابرابر، خانه‌نشين می‌شدند. اما اگر قرار است زنان مسلمان امروزی، از رفتار زنان صدر اسلام الگو برداری کنند، کدام نمونه‌ها را می‌پسندند؟ زن مسلمانی که رفتارهای فاطمه را الگو قرار می‌دهد، آيا حاضر است در بارگاه خامنه‌ای عليه رفتارهای ضدانسانی او شهادت دهد؟
2 ـ اختصاص دادن روزی به نام زن، حتا در جوامعی نظير ايران که قوانين تبعيض‌آميزی عليه زنان حاکم و جاری است؛ نوعی عوام‌فريبی و دامن‌زدن به احساسات غير منطقی و خردمندانه است. تفکيک زن و مرد در شرايط کنونی، در واقع پذيرش تبعيض در جنسيت است. یعنی تأييد ناهم‌سانی و چنين تمايلی ريشه در گرايشات ضد انسانی دارد. وانگهی، بهاء‌دادن به اين قبيل مراسم بی‌مايه و شکلی، نوعی هم‌راهی و مدارايی با آن گروه از مراجع تقليدی است که حاضر نيستند تا جايگاه انسان را در فقه اسلامی به رسميت بشناس‌اند.
از زاويه ديگری نيز من با اختصاص دادن روزی به نام زن مخالف‌ام. خصوصن در جوامعی که فضای روانی‌ـ غيرانسانی و تبعيض‌آميز آن تا پستوه‌خانه‌ها نفوذ و حضوری ملموس دارند، روز ويژه، مفهومی جز ترحم نخواهد داشت. وقتی هم ترحم جايگزين تساوی می‌گردد، اعمال مردان ايرانی، که امروز با شاخه‌های گل به خانه برمی‌گردند، تنها می‌تواند يک معنا را برساند که آنان برای پاک کردن گناهان نابخشودنی، متوسل به خيرات شده‌اند. و اين ننگ بزرگی است که بيش از همه، دامن مردان را آلوده است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

به مطلب شما در گزیده وبلاگستان پارسی لینک داده شد . شاد باشید