حميدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه، صبـح امروز در واکـنش
به ابراز نگرانی اروپا نسبت به وضع حقوق بشر در ايران اعلام کرده
که جمهوری اسلامی نيز « نگران» اوضاع حقوق بشر در اروپاست و
از آنها درباره وضع حقوق بشر توضيح خواهد خواست.
آصفی کـه آشکارا در برابر نامه اعتراضی سفارت هلند که چندی پيش
به وزارت خارجه فـرستاده بود واکنش نشان ميداد گفت:« بحث حقوق
بشر [خيابان] يک طـرفه نيست و ما نيز از وضعيت حقوق بشر در
اروپا نگرانى جدى داريم».
اعتراض عليه کشورهايی که دولت آنان متهم به نقض حقوق بشرند، وظيفه ای است انسانی، همگانی و الزامی. دفاع از حقوق انسان هايی که مورد ظلم و ستم و محروميت قرار می گيرند، نه تنها تابع مرزبنديهای مصنوعی و تحميلی دينی، نژادی و ملی نيستند بلکه، امريست عمومی که هم دولت ها و هم تک ـ تک انسان ها، بی توجه به اين نکته که در کجای جهان ساکنند، وجداناً و قانوناً مسئول و موظفند تا صدای اعتراض خويش را عليه کشوری که در آنجا نقض حقوق بشر صورت می پذيرد، بلند ساخته و عليه دولت مربوطه اش شکايت کنند.
اگر جمهوری اسلامی تصميم گرفته است تا از اين لحظه به نهضت جهانی حقوق بشری به پيوندد و صدای اعتراض خويش را عليه دولتهايی که متهم به زيرپا نهادن ابتدايی ترين حقوق انسانی هستند، به گوش جهانيان برساند؛ باعث خوشحالی و مباهات ما ايرانيان است. اما، هنوز يک پرسش بی پاسخ در اين ميانه بچشم می آيد: آيا اعتراض اروپا مبنی بر آزادی همه کسانی که در ارتباط با فعاليت های اينترنتی دستگير شده بودند، ناحق و غير قانونی بود؟
اگر چنين اعتراضی مطابق منشور حقوق بشر، حق همه کشورهاست، پس واکنش عصبی سخنگوی وزارت خارجه ايران تنها می تواند يک معنا را برساند و آن اينکه، همه مسئولين و دست اندرکاران حکومت اسلامی، ريگی در کفش دارند.
وانگهی، در چهار ـ پنج روز گذشته، ملت ايران با ايما و اشاره و يکی ـ دوبار هم با فرياد از مسئولين خواستند تا پاسخگو باشند که چه اتفاقی رُخ داد وقتی چند جوان سالم دستگير می شوند و به زندان می اُفتند، بعد از مدتی مسخ شده آزاد می گردند؟
من کاری به آصفی ندارم اما در اينجا و در باره اين امر مهم و انسانی، وظيفه خاتمی است که توضيح دهد:
زمانی که ما از طرف ملت خود به نقض حقوق انسانها متهم می شويم، اگر صدای اعتراض خود را در دفاع از حقوق مسلمانان هلند بلند ساخته و مدعی شويم، آن وقت، همان مسلمانان هلند به ريش ما نمی خندند و نمی گويند که: «کل اگر طبيب بودی، سر خود دوا نمودی؟».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر